جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
معرفی کتاب: آرام باش بیاعصاب!
«آرام باش بیاعصاب!» عنوان کتابی است از مت هیگ و از پرفروشترین کتابهای ساندی تایمز. دنیای امروز، ذهن ما را به بازی گرفته است. پریشانحالی و اضطراب پیوسته رو به افزایش است. این سیارهی عصبی و پرشتاب، زندگی انسانها را عصبی کرده و به آن ضرباهنگی پرشتاب داده است. ارتباط میان ما بیشتر شده است و درعینحال بیشتر احساس تنهایی میکنیم. پیوسته تشویق میشویم به اینکه برای همه چیز از سیاست جهانی گرفته تا اضافه وزن خود، نگران باشیم و در سیارهای که ما را دیوانه میکند، چگونه میتوانیم عاقل بمانیم؟ و در این دنیای فناوری چگونه میتوانیم انسان بمانیم؟ و هنگامی که به تشویش و اضطراب تشویق میشویم، چگونه احساس خوشبختی کنیم؟ اگر سبک زندگی ما به گونهای مهندسی شده باشد که احساس کنیم خوشبخت نیستیم، تکلیف چیست؟ و اگر چارهای برای آن وجود میداشت، چه باید میکردیم؟ هیگ معتقد است: «حتی زندگی مدرن هم زیباست. ما با میلیونها نوع جادوی مدرن و سطحی در اطرافمان احاطه شدهایم. ما میتوانیم با برداشتن گوشی تلفن و شمارهگیری با آن، با طرف دیگر این کره خاکی ارتباط برقرار کنیم. ما میتوانیم برای تعطیلات با افرادی که هفته پیش را در هتل مورد نظر ما گذراندهاند، در تعامل باشیم و نظرات آنها را نسبت به آن هتل جویا شویم. ما میتوانیم تصاویر ماهوارهای از هر جادهای در تیمبوکتو را ببینیم. وقتی که مریض میشویم، میتوانیم به دکتر مراجعه کنیم و برای درمان بیماریمان آنتیبیوتیک مصرف کنیم، همان آنتیبیوتیکی که زمانی مصرف آن میتوانست منجر به مرگ ما شود. ما میتوانیم به سوپر مارکت برویم و میوه اژدهای ویتنامی بخریم. اگر سیاستمداری برخلاف میل ما حرف میزند یا کاری انجام میدهد، لزومی ندارد مخالفتمان را با صدای بلند ابراز کنیم. ما میتوانیم به اطلاعات، فیلمها، کتابها یا هر چیز دیگری نسبت به قبل دسترسی بیشتری پیدا کنیم. در دهه ۱۹۹۰، شعار مایکروسافت با عنوان: «امروز کجا میخواهی بروی؟» فقط یک پرسش لفظی بود. در عصر دیجیتال، جواب بدین گونه است: «هر جایی.» به نقل از سورن کی یِرکِگارد فیلسوف، اضطراب ممکن است «سرگیجه آزادی» باشد؛ اما بهطور حتم انتخاب آزادی انتخاب یک معجزه است. باوجود اینکه انتخابهای ما میتواند نامحدود باشد، اما عمر ما محدود است. به ما فقط یکبار حق زندگی داده میشود. ما وقت دیدن همه فیلمها و خواندن همه کتابها را نداریم و نمیتوانیم به همه جای این کره خاکی سفر کنیم. قبل از آنکه انتخاب ها ما را محدود و مسدود کنند، لازم است انتخابهای پیش رویمان را اصلاح کنیم. باید بفهمیم چه چیزی برای ما خوب است. ما به دنیای دیگری احتیاج نداریم. هرچیزی که لازم داریم همین جاست، اگر از فکر کردن به اینکه همه خوشیهای دنیا را میخواهیم، دست برداریم. دالی آلدرتون دربارهی این کتاب مینویسد: «کتابی صمیمی، سخاوتمند و عمیق درباره پیچیدگیهایی که انسان مدرن با آنها دست به گریبان است. هیگ یکی از مهمترین نویسندگان روزگار ماست.» همچنین نایجلا لاوسون در یادداشتی بر این کتاب مینویسد: «کتاب راهنما برای اینکه بیاموزیم چگونه در لحظه زندگی کنیم. خوانندگان این کتاب از هر جا که باشند، قدردان آن خواهند بود.»قسمتی از کتاب آرام باش بیاعصاب!:
طبق تحقیقات متعددی که انجام شده است، افراد سالخورده واقعاً در سنین پیری نگران خود نیستند. یکی از جدیدترین تحقیقاتی که ان. اُو. آر. سی. آمریکا روی ۳۰۰۰ فرد بزرگسال انجام داده نشان میدهد که افراد سالخورده در مقایسه با افراد جوانتر، نگاهِ خوشبینانهتری نسبت به پیر شدن دارند: «۴۶ درصد از افراد سی و چند ساله و ۶۶ درصد از افراد هفتاد سال به بالا اظهار کردند که دید خوبی نسبت به پیری دارند.» پس در این مقایسه، اینطور به نظر میرسد که نگرانی درباره پیر شدن نشان میدهد شما هنوز جوان هستید و دلیل اصلی برای خوشبین بودن نسبت به پیری، خود افراد پیر هستند. میشود ادعا کرد که بهبودپذیری در این سن، رو به رشد است. از پیری نمیتوان فرار کرد. پیری اتفاق میافتد. سالخوردگی ژنی طبیعی در بدن ماست و نمیتوان کار زیادی درباره آن انجام داد. میتوانیم غذای سالم بخوریم، ورزش کنیم و زندگی کنیم اما همچنان پیر باشیم. هشتادمین دهه از عمرمان را هم بگذرانیم، حتماً احتمال اینکه ۸۰ سال عمر کنیم زیاد خواهد بود، ولی نمیتوانیم چرخهای زمان را از حرکت باز داریم. اطمینان واقعاً قوت قلب میدهد. وقتی که کاری برای انجام دادن وجود ندارد، نگرانی کمکم از بین میرود. «همه میمیرند» اثر نورا افرون: «کاری وجود ندارد که بتوانیم آن را انجام دهیم، بههرحال چه شش عدد مغز بادام در روز بخورید، چه نخورید.» مشکلاتی که در دوران پیری گریبانگیر شما میشود، احتمالاً مشکلات الان شما نیستند. شما نوستراداموس نیستید. شما نمیدانید هنگامی که پیر میشوید چه شکلی میشوید. برای مثال نمیدانید که آیا ذهن شما دچار افول میشود یا اینکه بهتر از قبل به کار خود ادامه میدهد و درخشانتر میشود، مثل ماتیس که بهترین آثار خود را در هشتاد سالگی ارائه داد. آینده واقعی نیست، خیالی است. حال همان چیزی است که همه ما آن را میشناسیم. به مجرد اینکه زمان حال تمام شود، یک حال دیگر جایگزین آن میشود و جزء گذشته میشود. ما باید در زمان حال زندگی کنیم. شما میلیونها نسخه مختلف از زمان را پشت سر گذاشتهاید. یک نسخه از زمان حال برای شما باقی مانده و آن درست در دستان شماست. سفت و سخت آن را بچسبید و تمام حواستان را به آن بدهید.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...