مالوینای انزلی/ ارباب زاده‌ی زخم خورده در کنار تالاب

کتاب مالوینای انزلی نوشته سعید جوزانی به همت نشر روزنه به چاپ رسیده است. تاریخ راوی مشاهیر است به دلخواه قوم غالب؛ ظهور و افول‌شان، صعود و سقوط‌شان، اما داستان راویِ گمنامان تاریخ است به دلخواه داستان‌نویس؛ کنش و واکنش‌شان، تباهی و رستگاری‌شان. رمان مالوینای انزلی روایتگر یکی از همین گمنامان است در انقلاب ۵۷ و حوادث ۵۸ انزلی. خشونت در بافت این رمان، سطر به سطر ملموس است. نصیر ارباب‌زاده‌ای زخم خورده از عمویش، خانه و دیار را ترک می‌کند و از تالش راهی بندر پهلوی می‌شود تا در بلبشویی که انتظارش را می‌کشد، بساط انتقام و التیام این زخم را فراهم کند. مصائب مدام در شهری غریب از او نصیری کینه توز و سخت می‌سازد. تا اینکه با پیرمرد و دختری به نام مالوینا از جامعه‌ی ارامنه‌ی بندر پهلوی آشنا شده و مسیر زندگی‌اش تغییر می‌یابد. سعید جوزانی متولد و ساکن انزلی است و از اعضای کانون داستان چهارشنبه‌ی رشت که تا کنون مجموعه داستان سال دو فصل دارد از این نویسنده منتشر شده و این رمان دومین اثر داستانی اوست.

در بخشی از کتاب حاضر می‌خوانیم:

باران‌های آخر شهریور بندر پهلوی انگار بند آمدنی نبود. صبح تا حالا باریده و باریده و باریده. کمی مانده به عصر هوا رو به تاریکی رفت. آن موقع بود که بی‌قراری‌های آرشاک شروع شد. صورتش سرخ شد و قطره‌های درشت عرق نشست روی پیشانی‌اش. وقتی نصیر بر پیشانی‌اش دست کشید، فهمید چقدر داغ است. آتش به آتش از پاکت هاند اند هاف، سیگار می‌کشید. هرچه نصیر می‌گفت برای سلامتی‌تان خوب نیست، به خرجش نمی‌رفت. دم غروب باران هنوز می‌بارید. نصیر از پشت پنجره حیاط را نگاه می‌کرد. به صدای باران گوش می‌داد. خواست آرشاک را که روی تخت نشسته و سیگار روشن کرده بود به حرف بیاورد اما نمی‌دانست راجع به چی صحبت کند. بهتر بود منتظر بماند تا خواستهای داشته باشد و انجامش بدهد. مثلا بگوید برو باکسِ ده تایی سیگار هاف اند هاف بخر یا برو از استپان نان پیرو بگیر که به معده‌اش می‌ساخت یا بگوید چیزی برای خوردن بیاور یا ریشش را بتراشد و ببردش حمام و پاهایش را با آب ولرم ماساژ دهد. از پنجره فاصله گرفت. آمد طرفش: آقا دلواپس شمام. چرا این قدر ساکتید؟ آتش گرفتن خوکداری این طوری‌تون کرده؟ نا، مهم نابود. آقا زیاد فکر نکنین، همه چی درست میشه، این جوری نمی‌مونه. این را فقط برای دلگرمی آرشاک گفت، می‌خواست امیدوارش کند. آقا ریش‌تون بلند شده، بریم حمام، اصلاح؟ سیگار را چپاند میان ته سیگارهای کپه‌شده‌ی زیر سیگاری. لرز لرزان بلند شد. نصیر بازویش را گرفت. در آن یکی اتاق را که باز کرد چشمش افتاد به پیرهن ماکسی سورمه‌ای مالوینا که به دسته‌ی کمد آویزان بود. مالوینای انزلی در ۲۹۵ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۵۵ هزار تومان چاپ و روانه کتابفروشی‌ها شده است.