جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

عزیز نسین؛ حرف بزنم یا نزنم چاخان!

عزیز نسین؛ حرف بزنم یا نزنم چاخان!

مجموعه‌ی ۶ جلدی آثار عزیز نسین در قطع پالتویی و همراه با قاب به همت نشر نگاه به چاپ رسیده است.

مَحمَت نصرت ملقب به عزیز نسین از شاخص‌ترین نویسندگان طنز در ادبیات ترکیه است. زاده ۲۰ دسامبر ۱۹۱۵ در جزیره هیبلی آدا در استانبول، نوشتن را ابتدا با کار ژورنالیستی آغاز کرد و سپس عهده‌دار سردبیری چند گاهنامه طنز در ترکیه شد. طنز عزیز نسین سرشار از سویه‌های گزنده و هوشمندانه اجتماعی است. در این مجموعه که با ترجمه‌های رضا همراه و ثمین باغچه‌بان همراه شده داستان‌های کوتاه و رمان‌های نسین پوشش داده شده است.

در بخشی از داستان فلان فلان شده‌ها که یکی از کتابهای مجموعه‌ی حاضر را تشکیل می‌دهد می‌خوانیم:

مگه مردمو نمی‌شناسی؟ برای اینکه یه مستاجری رو از خونه‌ش دلسرد کنن، هزار جور کلک می‌زنن و بامبول جور می‌کنن تا خونه رو تخلیه کنه...حرفایی درمیارن که آدم شاخ درمیاره، می‌گن: این خونه جن داره، پری داره، دزد داره، اون وقت همین که خونه رو خالی کرد یا خودشون می‌گیرن یا برای دوست و آشناشون اجاره می‌کنن. اینهام، چون کرایه‌ی این خونه ارزونه، یا برای خودشون می‌خوان یا برای قوم و خویشاشون. حرف زنم به نظرم خیلی معقول و منطقی آمد. ولی خوابم نمی‌برد. مثل اینکه با دزد وعده‌ی ملاقات داشته باشم منتظرش بودم و هی تو دلم می‌گفتم: الانه وارد میشه و بالاخره خوابم برد. نمی‌دانم چقدر خوابیده بودم که صدایی بیدارم کرد. همین که از خواب پریدم هفت تیر را که زیر بالشم بود برداشتم و رو به تاریکی داد زدم. -تکون نخور که آتیش می‌کنم! چون تازه به این خانه آمده بودیم، نمی‌دانستم جای کلید برق کجاست. برای روشن کردن چراغ خودم را به در و دیوار می‌کوبیدم و همان‌طور که تو تاریکی گیج گیجی می‌خوردم چیزی به پایم گیر کرد و کله معلق افتادم زمین-به نظرم دزده پشت پا زده بود- می‌خواستم گلوله‌ها را خالی کنم تو شکمش، ولی بدبختی، نمی‌دانم هفت تیر هم از دستم کجا افتاده بود. قاه،قاه،قاه، قاه... صدای خنده‌ی دزده تو تاریکی بلند شد. عرق سرد به تنم نشست، از ترس تمام موهام سیخ شد. گفتم: -مرتیکه مگه داریم فیلم بزن بزن تهیه می‌کنیم... اگر مردی بیا جلو...بیا جلو تا نشونت بدم... دزده، همان جور که داشت از خنده ریسه می‌رفت گفت: -به نظرم دارید دنبال کلید برق می‌گردید، اوناها، پهلوی دره ، اغلب مستاجرای تازه دچار همین مشکل می‌شن. داد زدم گفتم: -تو میدونی من کیم؟ می‌دونی با کی طرفی؟ گفت: نه، نمی‌دونم. اول صب کنین چراغو روشن کنم. یارو این را گفت و چراغ را روشن کرد. من رو زمین، زیر میز بودم. زنم هم زیر تخت بود. مردی درست دو برابر هیکل من، مثل شاخ شمشاد روبرویم ایستاده بود و کروکر می‌خندید. فکر کردم که اگر از جا بلند شوم و یارو هیکل مرا ببیند گستاخ‌تر خواهد شد. همان جور که رو زمین خوابیده بودم وارد مذاکره شدم. صدایم را کلفت کردم و گفت: تو کی هستی؟ -من دزدم! -این کلاه‌ها رو سر بابات بذار...تو دزد نیستی، می‌خواهی مارو بترسونی تا خونه رو تخلیه کنیم، ولی کور خوندی، یه پدری ازت درمیارم که حظ کنی. یارو گفت: آقا والله باالله ما دزدیم! ...

عزیز

مجموعه‌ی ۶ جلدی حاضر با قیمت ۱۷۵ هزار تومان چاپ و روانه کتابفروشی‌ها شده است. واحد خبرگزاری موسسه گسترش فرهنگ و مطالعات
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.