جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
شاهنامه؛ شاهکار غنی زبان فارسی/ بررسی وضعیتهای نمایشی در شاهنامه فردوسی
کتاب وضعیتهای نمایشی در شاهنامه فردوسی بر اساس الگوی ژرژ پولتی نوشته حمید علیدوستی شهرکی به همت انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است. همواره در عالم نمایش، داستان و سینما پیدا کردن ایدههای جذاب و ناب از مهمترین موضوعاتی است که تهیهکنندگان و کارگردانان با آن مواجه بودهاند و وقت و سرمایهی زیادی برای یافتن بهترین آنها صرف میکنند؛ اما به راستی این تنوع ایدهها پس از گذشت سالیان دراز، دچار تکرار نشده است؟ آیا میشود به تعداد بیشماری از این وضعیتها در جهان دست پیدا کرد یا این موقعیتها دائما در تعداد محدودی تکرار میشوند؟ الگوی سی و شش گانهی وضعیتهای نمایشی پولتی به این نکته اشاره دارد که تمامی موقعیتهای نمایشی در همین تعداد و با همین کیفیت در جهان وجود دارد و به رغم تلاش دیگران هیچکس نتوانسته موقعیتهای جدیدی کشف و خلق نماید. این کتاب تلاش دارد با استفاده از روش کتابخانهای و تحلیل، این وضعیتها را در شاهنامه فردوسی مورد بررسی قرار دهد. همچنین نشان دهد به جز سی و شش وضعیت، وضعیتهای جدیدی وجود دارد که نادیده گرفته شدهاند. این موضوع برای اولین بار مطرح میشود و نیز هیچگاه از منظر سی و شش وضعیت پولتی به شاهنامه پرداخته نشده است. فردوسی به عنوان یکی از بزرگترین حماسهسرایان جهان، در آفرینش صحنههای بدیع نمایشی کم نظیر ظاهر شده، جای شگفتی است که در تحقیقات نمایشی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش میکوشد تا با بررسی استقرایی تمام داستانهای شاهنامه، به این نتیجه برسد که این حماسه، تقریبا در بردارندهی تمام وضعیتهای نمایشی ژرژ پولتی است.در قسمتی از کتاب حاضر میخوانیم:
نمونههای وضعیت ۷: قربانی خشونت یا بدبختی در این وضعیت، عواملی چون بدبخت، ارباب یا عامل بدبختی و خود بدبختی قرار دارند. در این وضعیت، ژرفای اندوه را پایانی نیست. شاید در جایی که منتهای بدبختی به نظر میآید، باز هم دری به بدبختی عظیم دیگری گشوده شود. وضعیت هفتم تشریح خشونتبار و تعمدی قلب و بیان کنندهی بدبینی تمام عیار است. از الگوی هفتم در شاهنامه ۱۲ نمونه وجود دارد. زیر مجموعهای با عنوان بی گناهی، قربانی دسیسهی جاه طلبانهای میشود. به تعداد ۷ نمونه، بیشترین فراوانی را در این وضعیت داراست و به شکل پراکنده از زیر مجموعههای دیگر هم مواردی یافته شد. نمونه ۱: در داستان شکست ضحاک از فریدون، این وضعیت برای ضحک پیش آمد . او به چنان بدبختی و فلاکتی رسید که نگهبانش نیز او را دشنام میداد. برآشفت ضحاک بر سان گرگ شنید آن سخن کآرزو کرد مرگ به دشنام زشت و به آواز سخت شگفتی بشورید با شوربخت کز آن بخت هرگز نباشدت بهر به من چون دهی کدخدایی شهر
در حال بارگزاری دیدگاه ها...