جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

سینما-اقتباس: جن‌گیر

سینما-اقتباس: جن‌گیر

«جن‌گیر» فیلمی است به کارگردانی ویلیام فریدکین و محصول سال ۱۹۷۳ سینمای امریکا. «جن‌گیر» از رمانی به همین نام، نوشته‌ی ویلیام پیتر بلتی، اقتباس شده است. امریکا در آستانه‌ی دهه‌ی ۱۹۷۰ کشوری آشفته بود. اختلافات اجتماعی، نژادی و نسلی همه‌جا را فراگرفته بود. همین چندوقت پیش بود که نیروی هوایی برای جماعت شاد و عیاشی که در ووداستاک گرد هم آمده بودند بسته‌های غذایی می‌انداخت و حالا ارتش به دانشجویان امریکایی معترض به جنگ ویتنام شلیک می‌کرد. هیپی‌ها که زمانی با آن‌ها با مدارا برخورد می‌شد حالا با چارلز منسون، قاتل فرقه‌ای با موهای ژولیده، از یک قماش شناخته می‌شدند و معاشقه و مواد مخدر با کشتار بی‌رحمانه و مراسم قربانی کافرها مترادف شده بود. مرگ مردیت هانتر در جشنواره‌ی آزاد آلتامونت در سال ۱۹۶۹ نسل هیپی‌ها را به این فکر انداخت که سر آن همه صلح و عشق و شعوری که می‌خواستند جهان را با آن نجات دهند چه بلایی آمده است؛ حتی دولت به شکل اجتناب‌ناپذیری از هم پاشیده بود و رئیس‌جمهور ریچارد نیکسون بیش از پیش به ریسمان‌های مشکوک و حتی دستاویزهای جنایتکارانه چنگ می‌زد. اواخر سال ۱۹۷۳، رئیس‌جمهور در آستانه‌ی سقوط بود و همه مجروحان ویتنام را به چشم می‌دیدند. تنها محصولی که امریکا می‌توانست با موفقیت صادر کند پارانویا بود.

حوالی همین دوران در اروپا طوفان کوچک‌تری داشت پا می‌گرفت: پاپ پل ششم بیانه‌ای صادر کرد و نگرانی روزافزونش را از نفوذ نیروهای شیطانی در امور جهان مدرن شرح داد. او در پانزدهم نوامبر سال ۱۹۷۲ اعلام کرد: شیطان صرفاً به معنای فقدان چیزی نیست، بلکه خود عاملی مؤثر است، وجودی روحانی و زنده که گمراه شده و دیگران را گمراه می‌کند. واقعیت هولناکی است... پس می‌دانیم چنین جوهر اهریمنی و هراس‌انگیزی واقعاً وجود دارد و کماکان با نیرنگ‌های فریب‌آمیزش فعالیت می‌کند؛ او دشمن پنهانی است که بذر خطاها و شوربختی‌ها را در تاریخ بشر پراکنده. مسئله‌ی شیطان و نفوذی که می‌تواند بر افراد و همچنین جوامع داشته باشد فصل بسیار مهمی از تعالیم مذهب کاتولیک را شکل داده که امروزه کمتر به آن توجه می‌شود، اما باید دوباره آن را به مطالعاتمان اضافه کنیم.

در بحبوحه‌ی این پریشانی اجتماعی و مذهبی بود که در اولین روز کاری بعد از کریسمس سال ۱۹۷۳، نمایش «جن‌گیر» در امریکا آغاز شد -یک سال پس از نطق بحث‌برانگیز پاپ و صرفاً هفت ماه پیش از آنکه مجلس نمایندگان اقدامات قانونی را برای استیضاح ریچارد نیکسون آغاز کند و او به اولین رئیس‌جمهوری در امریکا بدل شود که مجبور به استعفا شد. «جن‌گیر» از رمانی پرفروش اقتباس شده، استودیوی بزرگی تولیدش کرده و کارگردانش پیش از این برنده‌ی اسکار شده بود؛ اما این فیلم شباهت خیلی کمی به آثار ترسناکِ گوتیک دهه‌ی ۱۹۶۰ داشت، درست مثل شباهت اندک نیکسون به جان اف. کندی. «جن‌گیر» از مؤلفه‌های شدیداً مبتذل آثار پرهیاهو و سنتی شرکت هَمِر اجتناب کرد و تصویر باورپذیری از زندگی شهریِ مدرنی ارائه داد که اهریمنی زشت و باستانی آن را نابود می‌کرد. مخاطب سینمای جریان اصلی برای اولین‌بار شاهد بی‌حرمتی به تمام چیزهایی بود که در رابطه با پس‌مانده‌های محو رؤیای امریکایی خوب و سالم تلقی می‌شدند -خانه، خانواده، کلیسا و تکان‌دهنده‌تر از همه، بچه.

فیلم‌هایی مثل «بچه‌ی رزمری» رومن پولانسکی با مفاهیم این‌چنینی بازی کرده بودند، اما هیچ‌کدام به یورش بصری بی‌امان و درونی «جن‌گیر» نزدیک نشدند. با تصاویری از یک دختر نوجوان سفیدپوست امریکایی روبه‌رو بودیم که وسط خانه‌ی حومه‌ی شهری‌اش روی زمین ادرار می‌کرد، روی صورت کشیش‌های محلی بالا می‌آورد، مادرش را می‌زد و تحقیر می‌کرد، از وسایل مذهبی سوءاستفاده می‌کرد و حرف‌های وقیحانه‌ای می‌زد که حتی لنی بروس هم خجالت می‌کشید آن‌ها را بر زبان آورد -تمامی این‌ها از طریق نمایش سینمایی پرزرق‌وبرق و پرقدرتی عرضه شده بود که از صداها و تدوین بصری آوانگاردی هم بهره می‌گرفت تا بیشتر در ذهن عصبی و برانگیخته‌ی تماشاگران نفوذ کند.

اما زیر سطح پرجلوه‌ی «جن‌گیر» چیزی پیچیده‌تر و متناقض در جریان بود. فیلم خشم شدید اکثریت اخلاق‌گرا و محافظه‌کاران افراطی را برانگیخت، اما تنش‌هایی که به تصویر می‌کشید حتی برای کسانی که از فیلم تنفر داشتند نیز قابل تشخیص و باورپذیر بود. بچه‌های نافرمان، فروپاشی خانواده، بی‌احترامی به سنت‌های مذهبی و نابودی خانه -این‌ها همگی مسائلی بودند که بنیان‌های سنتی امریکا را سخت به چالش می‌کشیدند. به علاوه، راه‌حل‌هایی که «جن‌گیر» در ظاهر ارائه می‌داد برای کسانی که خواهان بازگشت موازین بی‌چون‌وچرای اخلاقی بودند به‌طرز عجیبی اطمینان‌بخش بود، زیرا پرده‌ی سینما جدال آشکار خیر و شر را به نمایش می‌گذاشت و کشیش‌ها، پلیس‌ها، مادران خوب و پسران وفادار را در نبردی پرهیزکارانه نشان می‌داد که می‌جنگیدند تا کودکان نافرمان و بیزار از والدین را از چنگال اهریمنی شهوت‌ران و نابودگر آزاد کنند. آیا «جن‌گیر»، علی‌رغم شهرت هراس‌انگیزش، بیش از آنکه کابوسی خوفناک باشد، رؤیای برآورده‌شدن یک آرزو نبود؟

قدرت «جن‌گیر» در همین کشمکش بین ترقی‌خواهی و واپس‌گرایی، تقدس و گمراهی، پنهان و آشکار نهفته بود. فیلم با همکاری نویسنده‌ای کاتولیک، کارگردانی یهودی و یک شرکت عظیم چندملیتی، یعنی برادران وارنر، ساخته شد. سیاسیون تندرویی مثل جری روبین از فیلم حمایت و گروه‌های فشار ذی‌نفع تحریمش کردند، میلیون‌ها مشتری مشتاق برای تماشایش پول دادند، مؤسسه‌ی کاتولیک نیوز معنویت ژرف فیلم را تحسین کرد و مبلغی به نام بیلی گراهام شیطانی نامیدش. هیچ فیلم دیگری در سینمای جریان اصلی پیش و پس از این تاریخ چنین واکنش‌های متفاوت و شدیدی به خود جلب نکرده است. نفوذش در بریتانیا باعث شد نسخه‌های ویدئویی‌اش ممنوع شوند. با اینکه یک چهارم قرن از ساختنش می‌گذرد، اما معمایی لاینحل باقی مانده و هنوز آن‌قدر قدرت دارد که مخاطبان را به وجد آورد و پریشان کند، به هیجان آورد و تحت تأثیر قرار دهد، مجذوب سازد یا خشمگین کند.

فیلم با خودش هم سر جنگ دارد، دارای موجودیتی چندگانه است که حتی پس از افتتاحیه‌ی موفقیت‌آمیزش، بنا به گفته‌ی نویسنده‌ی فیلمنامه، ناقص و ناتمام تلقی می‌شد و مدام خالقانش را برمی‌انگیخت میان توافق و ناسازگاری پس و پیش بروند.

خرید کتاب جن‌گیر

در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.