جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

سینما-اقتباس: ارباب حلقه‌ها ۳ (بازگشت شاه)

سینما-اقتباس: ارباب حلقه‌ها ۳ (بازگشت شاه) ارباب حلقه ها: دو برج بازگشت شاه، سومین حلقه از تریلوژی ارباب حلقه‌ها، فیلمی است به کارگردانی پیتر جکسون و محصول سال ۲۰۰۳٫ این فیلم ۲۰۰ دقیقه‌ای (در نسخۀ تدوین کارگردان ۲۵۰ دقیقه) محصول مشترک کشورهای امریکا و نیوزلند است و بازیگرانی چون الیجاه وود، یان مک‌کلن، لیو تایلر، شان آستین و کیت بلانشت به نقش‌آفرینی در آن پرداخته‌اند. بازگشت شاه در سال ۲۰۰۳، مجموعاً در ۱۱ رشتۀ جوایز آکادمی اسکار کاندید شد و درنهایت هر ۱۱ جایزه را از آن خود کرد. همچنین فروش افسانه‌ای ۱٫۱ میلیاردی این فیلم در گیشه، آن را در فهرست پرفروش‌ترین فیلم‌های تاریخ سینما تا سال ۲۰۰۳، در رتبۀ ششم قرار داد. همچنین این فیلم، نامزد دریافت جایزه در ۴ رشتۀ گلدن گلوب بود که هر ۴ جایزه را نیز به‌دست آورد. فیلم از جلد سوم مجموعۀ ارباب حلقه‌ها به نام بازگشت شاه، نوشتۀ جی.آر.آر تالکین اقتباس شده است. بازگشت شاه سومین و آخرین مجلد سه‌گانۀ ارباب حلقه‌هاست که به جنگ حلقه و حوادث پس از آن می‌پردازد. داستان از قلمرو گوندور که به‌زودی مورد تهاجم سائورون قرار می‌گیرد، آغاز می‌شود. نیروهای پلیدِ فرمانروای تاریکی قصد تصرف همۀ سرزمین میانه را دارند و در این حال فرودو و سام راه خود را با دشواری تمام به قلب مقر قدرت او می‌گشایند. تنها راه شکست دشمن، نابودی حلقۀ نفرین‌شدۀ قدرت در آتش کوه هلاکت است؛ اما راه به شکلی طاقت‌فرسا دشوار است و فرودو توش و توان خود را از دست داده. سنگینی بیش از اندازۀ حلقه، او را نومید می‌کند. آیا امکان غلبه بر این نومیدی وجود دارد؟

قسمتی از کتاب ارباب حلقه‌ها ۳ (بازگشت شاه):

دو روز بعد، سپاه غرب یکسره در دشت په‌له‌نور گرد آمد. سپاه اورک‌ها و شرقی‌ها از آنورین برگشته بود، اما به ستوه آمده و پراکنده از حمله روهیریم‌ها با حداقل درگیری به سوی کایر آندروس پشت به هزیمت داده بود؛ و با برداشته شدن این تهدید و رسیدن نیروهای جدید از جنوب، شهر به نحو احسن با نفرات مجهز شده بود. دیده‌وران گزارش دادند که هیچ نشانی از دشمن در جاده‌های شرق تا سرحد چهار راه شاهِ سرنگون شده به چشم نمی‌خورد. اکنون همه چیز برای آخرین اقدام آماده بود. لگولاس و گیملی دوباره با هم در معیت آراگورن و گندالف، با دونه‌داین و پسران الروند در طلایه سپاه اسب می‌راندند. اما مری پیش خود شرمسار بود که با آنان همراه نیست. آراگورن گفت: «تو برای سفری مثل این در وضعیت مناسب نیستی. اما خجلت‌زده نباش. اگر هم در این جنگ کاری نکنی، تا‌به‌حال افتخار و احترام زیادی کسب کرده‌ای. پره‌گرین خواهد آمد و نمایندۀ مردم شایر خواهد بود. برای این فرصت مخاطره‌آمیز که نصیبش شده، به او غبطه نخور، چون اگرچه تا جایی که بخت با او مساعدت کرده، از امتحان سربلند بیرون آمده، اما هنوز حریف تو نمی‌شود، ولی اگر حقیقتش را بخواهی خطری که تهدیدمان می‌کند مشابه است. اگر چه قسمت ما این باشد که مقابل دروازۀ موردور به‌نحوی دردناک کارمان تمام شود، اما اگر چنین شد، آن وقت تو هم خواه اینجا یا هر جای دیگری که موج سیاه به شما برسد در آخرین مقاومت شرکت می‌کنی. الوداع!» و اینک مری بدین ترتیب افسرده حال ایستاد و بسیج شدن لشکر را نگریست. برگیل در کنارش بود و او نیز غمگین می‌نمود؛ چه، پدرش فرماندهی دسته‌ای پیاده از مردان شهر را بر عهده داشت: تا به اتهامات او رسیدگی نمی‌شد، نمی‌توانست از نو جزو محافظان باشد. پی‌پین نیز جزو همان دسته، به عنوان یکی از سربازان گوندور اعزام می‌شد. مری او را در همان نزدیکی‌ها می‌دید؛ هیئتی کوچک اما شق و رق در میان مردان بلندقامت میناس تی‌ریت. سرانجام شیپورها را نواختند و لشکریان حرکت خود را آغاز کردند. دسته‌دسته ، فوج‌فوج به سمت شرق رهسپار شدند.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.