جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

سیزدهمین رئیس/ جنجالی و در آن سال‌ها ممنوع!

سیزدهمین رئیس/ جنجالی و در آن سال‌ها ممنوع! نمایشنامه‌ی «سیزدهمین رئیس» نوشته‌ی آزات آبدولین به همت نشر هرمس به چاپ رسیده است. «سیزدهمین رئیس» نمایشنامه‌ای بود که در آخرین سال‌های دهه ۱۹۷۰ شهرتی فراوان برای آفریننده‌ی خود به همراه آورد و نام او را در تئاترهای سراسر شوروی بر سر زبان‌ها انداخت. آزات آبدولین، که به سال ۱۹۳۱ در روستایی از جمهوری خودمختار باشقیرستان شوروی به دنیا آمده و از پژوهشگاه ادبیات جهان ماکسیم گورکی در مسکو فارغ‌التحصیل شده بود، در این نمایشنامه ماجرایی حساس و حاد را مطرح می‌کند که هرچند گویی در کالخوزی در همان باشقیرستانِ دور از مرکز اتفاق می‌افتد، در ذهن مخاطب به‌سادگی به تمام روستاها و کالخوزهای شوروی و حتی به عرصه‌های غیر روستایی و غیر کشاورزی آن مملکت نیز تعمیم می‌یابد. محتوای تند و تیز نمایشنامه چنان بود که افراد بسیاری، از جمله میخاییل سوسلوف، دبیر کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی، کوشیدند تا مانع اجرا و انتشار آن شوند و فقط دخالت آلکسی کاسیگین، که در آن زمان رئیس شورای وزیران شوروی و عضو پولیت‌بورو (دفتر سیاسی حزب) بود، باعث شد سیزدهمین رئیس در ۱۹۷۹ بر صحنه‌ی تئاتر واختانگوف در مسکو به اجرا درآید. نمایش به چنان موفقیتی دست یافت که پس از تئاتر واختانگوف در بیش از صد تئاتر شوروی و نیز در کشورهای دیگر مانند بلغارستان، چکسلواکی، رومانی و امریکا نیز روی صحنه رفت. آبدولین در ۱۹۸۵ نمایشنامه‌ی دیگری به نام آخرین پدرسالار نوشت که دنباله‌ی سیزدهمین رئیس بود و البته انتشار و اجرایش ممنوع شد، چراکه نشان می‌داد برخی از شخصیت‌های حزبی حاضر در نمایشنامه‌ی اول، برای کسب منافع شخصی، رأی به محکومیت قهرمان اصلی داده‌اند. بخش قابل توجهی از محبوبیت سیزدهمین رئیس در همان خاصیت تعمیم‌پذیری آن است. گره و کشمکش اصلی نمایشنامه از یک مسئله‌ی قضایی در کالخوزی در باشقیرستان شوروی بسیار فراتر می‌رود و در لایه‌ای عمیق‌تر به تعارض‌هایی می‌رسد که بارها در آثار ادبی و هنری مختلف شاهدشان بوده‌ایم: تعارض حق طبیعی و حق موضوعه، تعارض کنش عقلانی و کنش قانونی و شاید تعمیم‌یافته‌تر از همه‌ی این‌ها: تعارض هدف و وسیله. البته ماجرای کتاب طوری پیش می‌رود که خواننده احتمالاً پاسخی روشن به «پایان بازِ» نمایشنامه خواهد داد و با وجدان آسوده یک قاضی شریف حکم صادر خواهد کرد.

قسمتی از نمایشنامه سیزدهمین رئیس:

رئیس دادگاه (با صدایی آرام و جدی به خواندن کیفرخواست ادامه می‌دهد ) ۔ و بدین شکل، جرم متهم محرز تلقی می‌شود. براساس مدارک بازجویی مقدماتی، مراد گاریویچ ساگادیف مطابق تبصره ۳ ماده ۹۲ و تبصره ۲ ماده ۱۰۷ قانون جزای جمهوری فدراتیو روسیه شوروی متهم می‌شود. (عینکش را بر می‌دارد) متهم. (ساگادیف بلند می شود.) متوجه هستید که به چه جرمی متهم شده‌اید؟ ساگادیف: بله. رئیس دادگاه: خود را در موارد اتهامی مجرم می‌شمارید؟ ساگادیف: می‌خواهم جوابم را موکول کنم به بعد از شهادت شهود. رئیس دادگاه: بفرمایید چرا از داشتن وکیل مدافع صرف نظر کردید. این حق شماست. ساگادیف (با صدایی فروخورده): اگر گناهکار باشم وکیل مدافع کمکی نمی‌کند. رئیس دادگاه: ولی در دادگاه محلی وکیل داشتید. بد دفاع کرد؟ ساگادیف: نه، نمی‌شود این‌طور گفت‌... رئیس دادگاه: پس مسئله چیست؟ (ساگادیف سکوت می کند.) مستشار اول: یعنی در طول این ماه‌هایی که بازداشت بوده‌اید به نکته‌ی تازه‌ای پی برده‌اید؟ ساگادیف (صورتش گویی از احساسی تلخ و زهرآلود تغییر می‌کند. به زحمت بر خود مسلط می‌شود): نه به آنچه باید می‌کردم، بلکه به آنچه نباید می‌کردم. (رئیس دادگاه پیگیرانه به او چشم دوخته است.) (آرام می شود) آنچه کرده‌ام، کرده‌ام. وظیفه‌ی شما قضاوت است. (ویوگین به شکلی ناگهانی وارد می‌شود. مردی است تنومند و بلندبالا و خوش‌سیما، کت وشلوار خوش‌دوختی به تن دارد و کراوات زده است. ۵۵ ساله است.) ویوگین (پرانرژی): سلام رفقا! (پای مصنوعی‌اش جیرجیر می‌کند. جلو می‌آید و بدون وقفه ادامه می‌دهد) ببخشید دیر کردم. از همه زودتر آمده بودم، ولی شب دندانم چنان دردی گرفت که نگو. صبح نمی‌توانستم دهانم را باز کنم. فعلاً یکی را کشیده‌اند... رئیس دادگاه: (آشفته) شما کی هستید؟ (ساگادیف می‌نشیند.) ویوگین (بر جا خشک می‌شود): نازار ویوگین. قبلاً ملوان ناوگان دریای سیاه بودم. فعلاً مسئول کارگاه کنسروسازی کالخوز «پرتو سرخ». به عنوان شاهد فرا خوانده شده‌ام. کجا باید بروم؟ رئیس دادگاه: لطفاً بروید بیرون. هروقت لازم باشد صدایتان می‌کنند. ویوگین (نگاهش به ساگادیف می افتد): خب، ظاهرت که بد نیست. کارت را کرده‌ای؛ حالا با خیال راحت استراحت کن. [خارج می‌شود.] رئیس دادگاه: بپردازیم به نحوه‌ی دادرسی. رفیق دادستان، نظر شما چیست؟ اولین: به نظر من اول باید از متهم تحقیق کنیم. رئیس دادگاه: شاکی، نظر شما؟ یاکوبوف: با دادستان موافقم. رئیس دادگاه: متهم، نظر شما؟ ساگادیف: به نظر من اول باید از شهود تحقیق کرد. سیزدهمین رئیس را آبتین گلکار ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۷۰ صفحه‌ی پالتویی با جلد نرم و قیمت ۲۰ هزار تومان چاپ و روانه‌ی کتابفروشی‌ها شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.