جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

سینما-اقتباس: تنهایی دونده‌ی استقامت

سینما-اقتباس: تنهایی دونده‌ی استقامت «تنهایی دونده‌ی استقامت» فیلمی است به کارگردانی تونی ریچاردسون و محصول سال ۱۹۶۲ سینمای بریتانیا. فیلمنامه‌ی این فیلم را آلن سیلیتو براساس داستان کوتاهش با همین عنوان، در سال ۱۹۵۹، نوشته است. «تنهایی دونده‌ی استقامت» داستان جوانی سرکش، با بازی تام کورتنی، را روایت می‌کند که به‌دلیل دزدی از نانوایی به یک مرکز بازپروری تبعید می‌شود و در آنجا با مهارت خود به‌عنوان یک دونده‌ی مسافت طولانی، امتیازاتی را در این مؤسسه به دست می‌آورد. دونده در طول دویدن‌های انفرادی خود، رویدادهای مهم قبل از حبس خود را به یاد می‌آورد و وضعیت خود را به‌عنوان ورزشکاری که افتخاراتی نیز به‌دست آورده ارزیابی مجدد می‌کند. بریتانیای اواخر دهه‌ی ۱۹۵۰ و اوایل دهه‌ی ۱۹۶۰ در این فیلم به تصویر کشیده می‌شود. جایی که افراد طبقه‌ی بالا از امتیازات زیادی برخوردار هستند درحالی‌که افراد طبقه‌ی پایین از زندگی تیره و تار رنج می‌برند و در مرکز بازپروری، جوانان بزهکار را به بیگاری وامی‌دارند. این فیلم دارای شخصیت‌هایی است که در بافت اجتماعی خود تثبیت شده‌اند. مفاهیم «آن‌ها» و «ما» که ریچاردسون بر آن تأکید می‌کند، اساس جامعه‌ی بریتانیا در آن زمان را منعکس می‌کند و این امر در روابط بین متصدیان مرکز بازپروری و بزهکاران نیز هویداست. فیلمنامه‌ای که سیلیتو نوشته را می‌توان تراژیک یا غم‌انگیز توصیف کرد. قهرمان داستان، اسمیت، شورشی‌ای از طبقه‌ی کارگر است که فیلمنامه از دویدن به‌عنوان استعاره‌ای استفاده می‌کند تا به او توانایی فرار از واقعیت سطح طبقاتی خود در جامعه را بدهد. استفاده از این ورزش به اسمیت توانایی فرار از زندگی خود را به‌عنوان عضوی از طبقه‌ی فقیر کارگر می‌دهد. این داستانی است که ورزش و استعاره در پس‌زمینه‌ی آن حضوری محکم دارد. آلن سیلیتو این داستان را به شکل یک مونولوگ از زبان قهرمان داستانش پرداخته است. مونولوگی در حین دویدن. طوری که تفکر و دوی استقامت پابه‌پای هم در حال حرکت هستند، به نحوی که این فعالیت بدنی شکل یک تحرک ذهنی را به خود می‌گیرد، زیرا که نه فقط با مغز بلکه با تمام بدن فکر می‌شود و این جریانی بسیار ناب در پرداخت داستان است. نبرد بدون سلاحی که قهرمان داستان در پیش دارد، توضیح داده نمی‌شود، بلکه خود ما در ساخت و پرداخت آن، شکل می‌گیریم و بخشی از آن می‌شویم. یکی از علل موفقیت این داستان زبان بسیار عامیانه‌ی کارگری و در عین حال فیلسوفانه‌ای است که نویسنده به کار می‌برد. این قصه از هر جنبه که به آن بنگریم یک شاهکار است. شاهکاری در ادبیات معاصر.

قسمتی از کتاب تنهایی دونده‌ی استقامت منبع اقتباسی فیلم:

به محض ورودم به دارالتأدیب، آن‌ها مرا برای دوی استقامت در نظر گرفتند. شاید پیش خود فکر کرده بودند که من هیکل به دردبخوری برای این کار دارم. در آن سن و سال، لاغر و بلند بالا بودم و راستش من هم چندان مخالفتی با این تصمیم آن‌ها نداشتم؛ چرا که توی خانواده‌ی ما دویدن یا اصل بود، به‌خصوص دویدن و در رفتن از دست آژان‌ها. من همیشه دونده‌ی خوبی بودم ، با قدم‌هایی بلند و سریع می‌دویدم -اما مسخره این بود که هرچقدر هم تند و چالاک می‌دویدم- آن موقع جداً هم سریع بودم- با وجود این در آن زمان این مانع دستگیری من، بعد از آن ماجرای نانوایی نشد و شاید به نظر شما کمی عجیب بیاید که آخر آن یاروها در دارالتأدیب اصلاً یک دونده‌ی دو استقامت را می‌خواستند چه کنند؟ و باز، حتماً شما هم به این فکر می‌افتید که اولین چیزی که یک دونده‌ی دوی استقامت در آنجا انجام می‌دهد، اگر آن‌ها به او این اجازه را بدهند که در مزارع و جنگل بدود جیم شدن است. البته اگر آن کوفتی که آن‌ها به‌عنوان غذا توی شکم ما می‌کنند کفایت آن راه را بکند. اما باید بگویم که تصور شما غلط است و تازه علت آن را هم خدمت‌تان عرض می‌کنم. اولاً این نکبت‌هایی که مراقب ما هستند آن‌قدرها هم که ظاهرشان نشان می‌دهد احمق نیستند و من هم البته و صد البته آن‌قدرها که نشان می‌دهم خر نیستم که موقع دو بزنم به چاک، و دوباره دستگیر بشوم. فقط ابله‌ها فریب این بازی را می‌خورند. آدم باید توی زندگی زرنگ باشد و از این زرنگی هم باید با رندی استفاده کند و رک و پوست‌کنده بگویم: آن‌ها زرنگ‌اند، ولی من هم همین‌طور. اگر آن‌ها و ما عقاید یک‌جوری داشتیم، می‌توانستیم خیلی خوب با هم کنار بیاییم، اما افسوس که آن‌ها با ما کنار نمی‌آیند و ما با آن‌ها. خب دیگر چه می‌شود کرد، تا بوده همین بوده و تا هست همین هست؛ ولی یک موضوع قطعی است: ما همه زرنگ و زبل هستیم، برای همین خیلی حوصله‌ی همدیگر را نداریم و چندان با هم کنار نمی‌آییم. بنابراین آن‌ها مطمئن هستند که من هرگز حتی فکر فرار را هم نخواهم کرد.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.