جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
سوری در واپسین چهارشنبه
همچون هر کتابی که پیشدرآمدی دارد و مقدمهای، چهارشنبهسوری را در فرهنگ ایران میتوان مقدمهای بر جشن نوروز دانست. جشنی که مردمانِ ایران زمین با برگزاری باشکوه آن، به نوعی به استقبال نوروز، این مهمترین جشن تاریخی-باستانی خود میروند. در این شبِ واپسین چهارشنبه سال، مردم آتش بزرگی بر پای میکنند و با پریدن از روی آن، مشکلات و مصائب و گرفتاریهای این سال را به آتشِ پاککننده واگذار میکنند و نیرو و سرخی و گرما را از آتش میگیرند تا با توشهای مناسب، به استقبال نوروز و سال جدید روند. آریاییان، آتش را تطهیرکننده و زدایندهی ناپاکیها میدانستهاند. همچنین بر اساس اعتقاد ایرانیانِ باستان، فَروهَر در یک کمانهی زمانیِ پنج روز آخر سال تا پنج روز نخستِ سال جدید، درگذشتگان را بار دیگر به زمین میفرستد تا به نزد خانوادههای خود روند و با آنها تجدید دیداری کرده و آنها را از حال و روز خود مطلع سازند. از این روی، ایرانیان بر پشت بامِ خود آتشی روشن میکردهاند تا توجه فَروهَر به آن جلب شود و نیای آنان را هر چه زودتر به سمتشان رهسپار کند. آنچه برای آتش زدن استفاده میشده نیز، از دیرباز ارتباط مستقیمی به اقلیم منطقهای که در آن جشن چهارشنبهسوری برگزار میشود داشته و دارد. مثلا در شهرهای شمالی از ساقه برنج به عنوان هیزمِ آتش استفاده میشده و در بیشتر شهرهای جنوبی، از برگ خشکیده درخت نخل. در شهرهای گوناگون و در محلات و کوی و برزن، مردم با همکاری هم و از بعد از ظهر سهشنبه، مقدمات برگزاری جشن چهارشنبهسوری را آماده میکنند؛ به گونهای که در فواصل چند متری هیزمها را بر روی هم میچینند و با تاریک شدن هوا و پدیدار شدن سیاهیِ شب، آنها را به آتش میکشند و پیر و جوان و کودک و زن و مرد، در کنار هم و به شکل برابر و یکسان، دوشادوش هم با شادی و شعف و هیاهو از روی آتش میپرند و میخوانند: «سرخی تو از من، زردی من از تو». همچنین برخی دیگر میخوانند: «غم برو، شادی بیا، محنت برو، روزی بیا» و دیگران میخوانند: «ای شب چهارشنبه، ای کلید چهار دنده، بده مراد بنده!» پریدن از روی آتش تنها قسمت کوچکی از جشن چهارشنبهسوری است. فرهنگ ایران باستان برای خانواده، ارزش و حرمت زیادی قائل بوده و تجدید دیدار کوچکترهای خانواده از بزرگان خانواده و نشان دادن پیوند مستحکم بین اعضای خانواده، از دیگر آیینهای این جشن باستانی است. در برخی از نقاط ایران زمین، همچنان به مانند سنت نیاکان، آتش را بر پشت بام روشن میکنند و پس از پایان مراسم، اجازه میدهند تا آتش، خود خاموش شود و یا به وسیلهی آبی که از کوزه بر روی آن میریزند، آتش را خاموش میکنند. -آب عنصر دیگری است که در ایران باستان برای آن ارزش زیادی قائل بودهاند- سپس خاکسترِ آتش را از پشت بام جمع کرده و به بیرون از خانه میبرند. آن فرد خانواده که مسئول بردن خاکستر به بیرون از خانه میشود، در هنگام بازگشت در میزند و چنین مکالمهای میان او و اعضای خانواده در میگیرد: -کیستی؟ -منم. -ز کجا میآیی؟ -از جشنی بزرگ. -چه آوردهای؟ -سلامتی. سپس اعضای خانواده در را میگشایند و دیگر عضو خانوادهشان را با آغوش باز میپذیرند. یافتههایی که از نتایج پژوهشگران بزرگ آیینهای باستانی بدست آمده، نشان میدهد که تمام جشنها و آیینها در ایران باستان، با خرد و منش نیاکان ما همسو بوده و امید به زندگی و نبرد با اهریمن، بنمایهی تمامی این جشنها بوده است. از این روی، رفتارهای خشونتبار و شنیدن صدای انفجارهای مهیبی که شوربختانه چند سالی است در شب چهارشنبهسوری شاهد آن هستیم، هیچ سنخیتی با روح جشنهای باقیمانده از ایران باستان نداشته و ندارد. فلسفهی جشنهای ایران باستان در نزد نیاکان ما، ایجاد عنصر شادی، امید و تلاش هر چه بیشتر برای برساختن فردایی بهتر، هم برای خود و هم برای دیگران است و در این کرانه، ایجاد اضطراب، ترس و وحشت به وسیلهی دگرگون کردن این جشنها و استفاده از مواد منفجره و احتراقی که سببساز آزار رساندن به مردمان ایران زمین میشود، به شکلِ ذاتی، متناقض با روح جشنهای آیینی ایرانی است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...