عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
سه مادر/ چگونه سه مادر یک ملت را تحت تأثیر قرار دادند؟
کتاب «سه مادر»، نوشتهی انا مالایکا توبس، به همت نشر گویا به چاپ رسیده است. اثری پیرامون مادرانِ سه نفر از شخصیتهای برجستهی تاریخ امریکا، یعنی مارتین لوترکینگ، مالکوم ایکس و جیمز بالدوین. نویسنده میگوید: سه مادر سیاهپوستی که در این کتاب از آنها صحبت میکنم عبارتاند از آلبرتا کینگ، بردیس بالدوین و لوئیز لیتل. در تاریخ به این سه زن بیاعتنایی شده است. بیاعتنایی به زنان سیاهپوست در تاریخ اتفاق تازهای نیست؛ اما این سه بانو از منظر دیگری مورد بیاعتنایی و غفلت قرار گرفتهاند. این سه زن، سه فرزند، سه پسر، داشتهاند که آن سه فرزند صاحبنام و تأثیرگذار بودهاند. پسران آنها به ترتیب مارتین لوتر کینگ، جیمز بالدوین و مالکوم ایکس هستند.
جالب است که سه پسر این زنان نماد مقاومت سیاهپوستان، تقویت تفکر سیاه بودن و بقای جامعهی سیاهان امریکایی هستند، درحالیکه اثری از حضور کادرانی که این سه پسر را زاده و بزرگ کردهاند وجود ندارد. این کتاب سعی میکند آن غفلت را جبران کند و حضور آن سه مادر را در تاریخ پررنگ کند.
من با نوشتن این کتاب به همهی مادران سیاهپوست ادای احترام میکنم. یادمان باشد که مادران سیاهپوست با الهام از این سه بانو، خرد، دانش و آموزههای خود را از نسلی به نسل دیگر منتقل میکنند.
همهی ما به نحوی از انحا تحت تأثیر مادران خود هستیم؛ اما در زندگیِ این سه مادر درمییابیم که تأثیر خرد، فکر و آموزههای هریک بر فرزندانشان چقدر بوده است.
آلبرتا، بردیس و لوئیز توانستند سه پسر بزرگ کنند که با آن اندیشههای والا تبدیل به رهبرانی بزرگ و محترم در تاریخ امریکا شوند. اگر دنیا تحت تأثیر آن سه رهبر اجتماعی تغییر کرده است، دلیلش وجود سه بانویی است که آن فرزندان را در دامن خود پرورانده و آن اندیشهها را در ذهن آنها کاشتهاند.
براساس سابقه و تجربه، مطالعهی زندگی زنان سیاهپوست عموماً طعم سیاسی دارد. در مطالعات سیاسی عنوانی به همین نام یعنی «مطالعات زندگی زنان سیاهپوست» به وجود آمده که اهمیت سیاسی زیادی دارد. آنچه اهمیت دارد این است که بدانیم زن سیاهپوست هم در تاریخ وجود دارد و زندگی زنان سیاهپوست هم اهمیت دارد و از آن مهمتر اینکه زندگی زنان سیاهپوست مثبت و ارزشمند بوده است. یادمان باشد وقتی به زندگی زنان سیاهپوست میپردازیم نباید فقط به نقاط مثبت زندگی آنها توجه کنیم. در زندگی آنها نقاط ضعیف و منفی هم وجود داشته است که نباید از نظر دور داشته شود. در زندگی زنان سیاهپوست هم نیروهای سرکوبگر وجود داشتهاند و هم توان زنها برای بقای خود فعال بوده است.
شکی نیست که بیاعتنایی، کجفهمی و غفلت تاریخی، سه عامل مهمی بوده که هویت زن سیاهپوست را شکل داده است. زن سیاهپوست باید با این سه عنصر بجنگد و راه مبارزه هم درست معرفی کردن خودش است. ما زنان سیاهپوست با این روش میتوانیم با محدودیتهایی که بر ما تحمیل شده مبارزه کنیم.
نویسندهی این کتاب، آنا مالایکا توبس، مدرک دکترای خود را در رشتهی جامعهشناسی از دانشگاه کمبریج اخذ کرده است. او که در مقطع کارشناسی در رشته مردمشناسی تحصیل کرده است، در حوزههای مختلف مشاوره میدهد. او با همسرش هماکنون در مالایکا زنگی میکند.
قسمتی از کتاب سه مادر:
پدر و مادر بودن سیاهان بهخصوص مادر بودنشان مانند ازدواج کردن و زن و شوهر بودنشان ناخوشایند و بسیار آسیبپذیر بود. در تاریخ ایالات متحدهی امریکا تصمیم یک زن سیاهپوست برای اینکه به میل خود صاحب فرزند شود یک اقدام انقلابی بوده است. آن زن وقتی تصمیم میگیرد فرزندانش را بر همهچیز حتی بر کار بیرون از خانهاش ترجیح دهد، به هر دلیل که حساب شود، دستاوردی بینظیر آفریده است. وقتی کشور از آثار مخرب جنگ، بحران اقتصادی، بحران بهداشتی و درمانی یا قیامهای اجتماعی رنج میبرد، محرومترین گروههای اجتماعی بیشترین خسارتها را متحمل میشوند. آنها اولین کسانی هستند که بیکار میشوند، اولین افرادی هستند که فراموش میشوند و اولین والدینی هستند که توان سیر کردن شکم بچههایشان را از دست میدهند.
سه مادر ما در چنان فضایی پر از بحران در تاریخ امریکا که درآمدشان ناچیز، منابع مالی اندک و نژادپرستی گسترده بود فرزندانشان را به دنیا آوردند. در همان ایام سیاهان صدای خود را بلند کردند و حقوق حقه خود را مطالبه داشتند.
دامنهی جنبشهای سیاهان برای احیای غرور رو به افزایش بود. شرایط آن روزِ جامعهی امریکا اوضاع را در حال بدتر شدن نشان میداد نه بهتر شدن؛ و در چنین شرایطی رهبران سیاه، خواهان فعالیتهای سیاسی، تحریم و اعتراض برای تحقق تغییر مورد نظرشان بودند. در دهه ۱۹۲۰ گروههای مختلفی که قبلاً از آنها اسم برده شد، بر جدایی نژادی در مدارس و مبارزه برای توقف کشتارهای خودسرانهی سیاهان به دست سفیدان تأکید میکردند و آن را به چالش میکشیدند. برای اولینبار هفتهای به عنوان هفتهی بزرگداشت تاریخ سیاهپوستان برگزار شد. در آن ایام مارکوس گاروی بیشتر از هفتصد شاخه نمایندگی در ۳۸ ایالت تشکیل داده و جایگاه خود را به بالاترین حد ممکن رسانده بود. لوئیز و ارل همچنان به نشر پیامهای گاروی در سراسر ایالات متحدهی امریکا ادامه میدادند. حضور خودشان و حضور خانوادهشان در جنبش سیاهان روزبهروز افزوده میشد.