عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
سلطهی بخت/ چگونه شانس بر زندگی ما حاکم است
کتاب «سلطهی بخت»، نوشتهی لئونارد ملودینو، به همت نشر میلکان به چاپ رسیده است. لئونارد ملودینو در سلطهی بخت با تبحر داستاننویسی ذاتی خود و رویکرد روایی و تخیلی، بهوضوح نشان میدهد که زندگی ما چقدر تصادفی و براساس شانس پیش میرود و چطور همهچیز، از موفقیت شرکت گرفته تا نمرات مدرسه و نظرسنجیهای سیاسی، کمتر از آنچه ما فکر میکنیم قابل اعتماد است.
ملودینو با نشان دادن ذات حقیقی شانس و آشکارسازی توهمات روانشناختی که باعث کژداوری ما درخصوص دنیای پیرامونمان میشوند، ابزاری به ما میدهد که برای تصمیمگیری آگاهانه به آن نیاز داریم. نگاه جذاب و روشنگرانهی نحوهی تأثیرگذاری تصادفی بودن، شانس و احتمال از کلاس درس گرفته تا دادگاه و از بازارهای مالی گرفته تا سوپرمارکتها، زندگی روزمرهی ما را مسحور و مبهوت خود میکند و بر سر ذوق میآورد.
سازوکارهایی که افراد با آن وضعیتهای مربوط به شانس را تجزیه و تحلیل میکنند محصول پیچیدهای از عوامل تکاملی، ساختار مغزی، تجربهی شخصی، دانش و هیجان است. درواقع، واکنش انسان به عدم قطعیت به قدری پیچیده است که گاهی ساختارهای مختلف درون مغز به نتایج متفاوتی میرسند و ظاهراً با هم میجنگند تا مشخص شود کدامیک غالب میشود. مثلاً اگر از هر چهار باری که میگو میخورید صورت شما پنج برابر اندازهی طبیعی خود باد کند، نیمکرهی چپ «منطقی» مغز شما تلاش خواهد کرد تا الگویی پیدا کند. از طرف دیگر، نیمکرهی راست «شهودی» مغز شما بهسادگی میگوید: «دیگه میگو نخور!»
حداقل این چیزی است که محققان در چیدمانهای آزمایشگاهی کمتر دردناک به آن رسیدهاند. به این بازی میگویند حدس زدن احتمال که در آن به جای بازی با میگو و هیستامین، به شرکتکنندگان یک سری کارت یا چراغ نشان داده میشود که در دو رنگاند، مثلاً سبز و قرمز. بازی بهگونهای ترتیب داده میشود که رنگها با احتمالات مختلف اما بدون هیچ الگویی ظاهر شوند. مثلاً در دنبالهای مانند قرمز، قرمز، سبز، قرمز، سبز، قرمز، سبز، سبز، قرمز، قرمز و... ممکن است قرمز دو برابر سبز ظاهر شود. وظیفهی شرکتکننده این است که پس از اندکی مشاهده، پیشبینی کند عضو بعدی این دنباله قرمز خواهد بود یا سبز.
این بازی دو راهبرد اصلی دارد: یکی این است که همیشه رنگی را حدس بزنید که میبینید بیشتر اتفاق میافتد؛ این رویهی ارجح موشها و سایر حیوانات غیرانسان است. اگر این راهبرد را به کار بگیرید، درجهی موفقیت مشخصی برایتان اتفاق میافتد اما درضمن هیچگاه موفقیتی بیشتر از آن میزان درجهی مشخص نخواهید داشت.
ذهن انسان بهگونهای ساخته شده است که برای هر رویداد علت مشخصی را شناسایی کند و بنابراین در پذیرش تأثیر عوامل نامرتبط یا تصادفی به مشکل برمیخورد. بنابراین اولین قدم این است که باور کنید گاهی اوقات نه موفقیت از مهارت زیاد برمیخیزد و نه شکست از بیکفایتی زیاد به وجود میآید، بلکه به قول آرمن آلچیانِ اقتصاددان، هر دو از «شرایط اتفاقی» حاصل میشوند. فرایندهای تصادفی پایه و اساس طبیعتاند و در همهجای زندگی روزمرهی ما حاضرند؛ با وجود این بیشتر مردم آنها را درک نمیکنند یا دربارهی آنها زیاد نمیاندیشند.
قسمتی از کتاب سلطهی بخت:
این یکی از آن تناقضهای زندگی است که هرچند اندازهگیری همیشه با عدمقطعیت همراه است، اما هنگام اعلام اندازهگیریها بهندرت دربارهی عدمقطعیت در اندازهگیری بحث میشود. اگر یک افسر راهنمایی و رانندگی سختگیر به قاضی بگوید که ردیاب سرعتش نشان داده شما با سرعت ۶۳ کیلومتر بر ساعت در منطقهای با سرعت مجاز کمتر از ۶۰ کیلومتر بر ساعت حرکت میکردید، با وجود این واقعیت که قرائت از روی ردیابهای سرعت اغلب به اندازهی چندین کیلومتر در ساعت فرق میکند، جریمه معمولاً برقرار خواهد ماند و هرچند بسیاری از دانشآموزان (و والدینشان) اگر میدانستند با پریدن از پشتبام نمرهی ۵۹۸ آنها در آزمون ریاضی به ۶۲۵ میرسد این کار را میکردند، اما تعداد کمی از مربیان از مطالعاتی حرف میزنند که نشان میدهد با چندبار دیگر شرکت در آزمون به احتمال زیاد میتوانید به هدف کسب ۳۰ امتیاز بیشتر برسید. گاهی اوقات وجه تمایزهای بیمعنی حتی در رسانهها منعکس میشود؛ در آگوست گذشته ادارهی آمار کار گزارش داد نرخ بیکاری به ۷/۴ درصد رسیده است. در ماه جولای این اداره نرخ بیکاری را ۸/۴ درصد گزارش کرده بود. این تغییر باعث چاپ تیترهایی مانند «مشاغل و دستمزدها در ماه گذشته اندکی افزایش یافت» در نیویورکتایمز شد.
اما همانطور که جین اپستاین، سردبیر اقتصادی بارونز میگوید: «فقط اینکه این عدد تغییر کرده است، لزوماً به این معنی نیست که چیزی بهخودیخود تغییر کرده است. مثلاً هر زمان که میزان بیکاری یکدهم درصد افزایش یابد... یعنی تغییری که بسیار کوچک است، چیزی وجود ندارد تا تشخیص دهیم آیا واقعاً تغییری رخ داده است یا خیر.»
سلطهی بخت را مینا صفری ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۲۶۷ صفحهی رقعی با جلد نرم و قیمت ۱۳۲ هزار تومان چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.