جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
سفرهای صفر و یکی در ایران زیبا: کشتی یونانی
وقتی در سال ۱۹۴۳، شرکت سِر ویلیام همیلتون، در شهر گلاسکو، در حال ساخت یک کشتی غولپیکر بود، شاید هیچکس فکرش را هم نمیکرد که این کشتی سالها بعد در سواحل خلیج فارس به گِل نشیند. درست در چهارمین روز از دومین ماه تابستان ۱۳۴۵ خورشیدی بود که این کشتی در روستای باغوی کیش، به گِل نشست. بیش از ۷ هزار تن وزن و طولی معادل ۱۳۶ متر، از کشتی یونانی، در زمان خودش، چیزی در حکم موجودی عظیمالجثه ساخته بود؛ کشتیای که سرنوشت رقمخوردهاش آن بود که مالکش زمانی یک انگلیسی باشد، زمانی ایرانی و زمانی فردی یونانی و در نهایت در یکی از سواحل ایران، برای همیشه به خوابی ابدی فرو رود. هویت این کشتی متناسب با مالکش مدام دستخوش تغییر بود؛ زمانی امپایر ترومپت نامیده میشد، زمانی دیگر کوروش پارسی، زمانی نچرالیست و نامش در هنگامی که به گل نشست هم کولا اف بود. علت به گل نشستن این کشتی هیچگاه بهدرستی در صفحات تاریخ مشخص نشد. تنها یک چیز محرز بود و آن این بود که شرکتی به نام لویدز در انگلستان، این کشتی را با حق بیمهی بسیار زیاد بیمه کرده بود و همین مسئله بعدها گمانهزنیهای گوناگونی پدید آورد؛ گمانهایی که البته هیچیک بهدرستی تأیید یا رد نشد. در غروب آن روز گرم تابستانی بود که مردم بومی و محلی متوجه مهمانی ناخوانده در جغرافیای محل سکونتشان شدند. مهمانی که البته ماندگار شد و هنوز هم با آنهاست. هنگامیکه مردم با کشتی یونانی روبهرو شدند، هیچ خدمه یا مسافری در کشتی حضور نداشت. داستان بیشتر به یکی از معماهای عجیب جنایی با حضور موسیو پوآرو شبیه بود؛ اما همهچیز همانطور گنگ و مرموز باقی ماند، از آن روز تا به حال. بعدها در چند مرحله، تلاشهایی برای بیرون کشیدن این کشتی از گل شد؛ اما همهی آنها ناموفق بود و کشتی یونانی در خاموشی خود و در امتداد موجهای ریز خلیج فارس آرام گرفت. کشتی یونانی و تصویری که در دَمادَم غروب آفتاب در جزیره کیش، به بوم کشیده میشود، گویی تابلویی است با پسزمینهی موجودی آرمیده و عظیم در سینهی سترگ آسمان سرخفام غروب.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...