سایه‌ی دیکتاتور/ زندگی تحت حکومت آگوستو پینوشه

کتاب سایه‌ی دیکتاتور، نوشته هرالدو مونیز شامل بررسی زندگی تحت حکومت آگوستو پینوشه به همت نشر ثالث به چاپ رسیده است. ژنرال آگوستو پینوشه یکی از شناخته‌شده‌ترین چهره‌های سیاسی آمریکای لاتین است. فارغ از اینکه شیلیایی‌ها او را دوست داشته باشند یا نه، اسم دیکتاتور سابقشان از آسیا و آفریقا تا آمریکا و اروپا در خاطر سفیران، روسای جمهور، راننده‌ها و فروشندگان مانده است. بسیاری از رهبران امروز جهان برای ورود به سیاست، مو به مو از فرایند احیای دموکراسی توسط شیلیایی‌ها الهام می‌گیرند. کشمکش شیلی علیه پینوشه، به موضوعی بین‌المللی تبدیل شد. امروز جنبش‌های حقوق بشر جهانی از بطن اعتراضات گسترده و محکوم‌سازی دیکتاتوری پینوشه توسط سازمان عفو بین‌الملل و تعداد زیادی از سازمان‌های غیر دولتی حقوق بشر برمی‌خیزند. دیکتاتور سابق در ۱۹۹۸ در لندن دستگیر شد و بر اساس حکمی که توسط قاضی اسپانیایی صادر شد بود، تغییری اساسی در قوانین بین‌الملل درباره‌ی سران سابق یک دولت به وجود آمد. زین پس هیچ ستمگر سابقی نمی‌توانست مطمئن باشد که از سیستم عدالت جهانی فرار می‌کند. هدف از این کتاب، واکاوی تاثیر پینوشه روی تاریخ معاصر و معانی مختلف و نمادهایی است که این چهره یادآور می‌شود. این کتاب، زندگینامه نیست؛ بلکه بررسی دوران حکومت پینوشه و میراث اوست. به گفته مونیز نویسنده‌ی این اثر، کتاب، خاطرات سیاسی من از پینوشه و دوره‌ی اوست. به خاطر او، زندگی بسیاری از ما عوض شد و برنامه‌های اولیه‌مان تابع اولویت مبارزه با دیکتاتوری قرار گرفت. علاوه بر تجربیات خودم، از مصاحبه‌های فراوان با بازیگران محوری، اسناد محرمانه و پوشش‌های رسانه‌ای وسیعی از دوره‌ی پینوشه برای روایت رویدادها و جزئیات بسیار از حوادث فرعی که امروز برای عامه‌ی مردم ناشناخته است، استفاده کرده‌ام. پینوشه بر یک نسل از شیلیایی‌ها تاثیر گذاشت و تعداد بی‌شماری را در کل دنیا تحت تاثیر قرار داد. برای بسیاری از شیلیایی‌ها، او مسئول از دست رفتن معصومیتشان بود. دوباره دن کیشوت شکست خورده بود. ما باور داشتیم که کشور ما از بقیه‌ی آمریکای لاتین متفاوت بود و نمی‌توانست طعمه‌ی وحشت دیکتاتوری شود. اگر پینوشه وجود نداشت، بعضی از ما مطمئنا زندگی کاملا متفاوتی را پی می‌گرفتیم. بسیاری مانند من برآنند که اخلاقی جنگیدن علیه پینوشه و همکاری برای احیای دموکراسی ملتمان، تنها انتخاب زندگی بوده است. من از شمار آن انسان‌های خوش‌اقبالی بودم که این مبارزه برایشان پایان خوشی داشت، گرچه زخم‌های متاثر کننده‌ی مدفون شده‌ای را تا ابد با خود حمل خواهم کرد.

قسمتی از کتاب سایه‌ی دیکتاتور:

کیسینجر مطمئن نبود که در بهار ۱۹۷۶ به شیلی برود و با پینوشه ملاقات کند. این موضوع مطابق با اصول اخلاقی و حرفه‌ای او نبود. وزیر امور خارجه خیلی کم در مجمع عمومی سازمان کشورهای آمریکایی شرکت می‌کرد، مگر اینکه بحرانی جدی در منطقه اتفاق افتاده باشد. اما پینوشه یک ضد کمونیست وفادار بود که با مخالفت رو به افزایش در کنگره‌ی آمریکا روبرو شده بود. آن‌ها به دنبال قطع کردن فروش تسلیحات نظامی به رژیم او بودند. نباید می‌گذاشتند رهبر ضد چپی که یک رئیس جمهور متمایل به کمونیسم را سرنگون کرده بود شکست بخورد، زیرا عواقب آن در جهان گریبانشان را می‌گرفت. همچنین عواقب دیگری هم بود که کیسینجر نگرانش بود.: اگر پینوشه سلاح‌ها و سخت‌افزار نظامی‌اش را از آمریکا نمی‌خرید، آن را از جای دیگری خریداری می‌کرد. علاوه بر این جنگی در کشور وجود داشت که او نگرانش بود؛ جنگی داخلی که در واشنگتن بین کاخ سفید و کنگره بر سر اداره‌ی سیاست خارجی در جریان بود. نیکسون و کیسینجر نمی‌توانستند اجازه دهند کنگره در قبال دولت پینوشه محدودیت‌هایی اعمال کند. کیسینجر اعتقاد داشت که شیلی امروز می‌توانست مثل کره‌شمالی، فردا کشور بزرگ‌تری باشد. وزیر خارجه مدام علیه مخالفان داخلی و خارجی‌اش مبارزه می‌کرد. گرچه او بر این باور بود که شیلی فقط سرباز پیاده‌ای در شطرنج سیاست جهانی است، از آن سو برای پینوشه ملاقات کیسینجر پیروزی شخصی بزرگی بود. سایه‌ی دیکتاتور را زینب کاظم‌خواه ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۴۴۲ صفحه وزیری با جلد سخت چاپ و با قیمت ۶۵ هزار تومان روانه کتابفروشی‌ها شده است.