جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
زیاد به خودت سخت نگیر/ یک رویکرد غیرمتعارف به زندگی متعارف!
کتاب زیاد به خودت سخت نگیر، نوشتۀ مارک منسون، به همت انتشارات نسل نواندیش به چاپ رسیده است. مارک منسون وبلاگنویسی معروف است که بیش از دو میلیون نفر نوشتههایش را میخوانند. به گفتۀ او، این کتاب به شما کمک خواهد کرد تا دربارۀ انتخابهایتان در زندگی، آنچه میخواهید به آن اهمیت بدهید و آنچه تصمیم میگیرید به آن اهمیت ندهید، کمی شفافتر بیندیشید. او این حقیقت را با ایدۀ جدیدی به نام هنر بیخیالی به ما نشان میدهد. ایدۀ بیخیالی روشی ساده برای هماهنگی دوبارۀ خود با توقعاتمان در زندگی و انتخاب این حقیقت است که چه چیزی باید برایمان مهم باشد و چه چیزی نباید مهم باشد. بیشتر انسانها وقتی به بیخیالی فکر میکنند، حالتی بیتفاوت و بسیار روحانی را تصور میکنند که هیچچیز برایشان اهمیت ندارد و سهمگینترین توفانها را با لبخندی مینشانند. آنها فردی را تصور میکنند یا به عبارت دیگر، آرزوی فردی را دارند که هیچچیز و هیچکس تکانش ندهد. البته باید توجه داشت که پشت مفهوم هنر ظریف بیخیالی، سه نکتۀ ظریف نیز وجود دارد: ۱-بیخیال بودن به معنی بیتفاوت بودن نیست، درواقع بیخیالی یعنی با تفاوتی که میبینید، راحت باشید. ۲-برای اینکه به مشکلات بیاهمیت باشید، باید چیزی پیدا کنید که مهمتر از مشکلات باشد و به آن اهمیت بدهید. ۳-این شما هستید که انتخاب میکنید به چه موضوعی اهمیت بدهید، گرچه ممکن است این حقیقت را درک نکنید. زیاد به خودت سخت نگیر هنر ظریف بیخیالی را در ۹ فصل، مرحلهبهمرحله آموزش میدهد.قسمتی از کتاب زیاد به خودت سخت نگیر:
این روزها این اعتقاد که همه باید کاری خاص و چشمگیر انجام دهند، به بخش پذیرفته فرهنگ جوامع ما تبدیل شده است. ستارهها، غولهای کسبوکار، سیاستمداران و حتی اپرا وینفری به ما میگویند که همه ما میتوانیم استثنایی و شگفتانگیز باشیم و تکتک ما شایسته بزرگی و برتری هستیم. اغلب افراد به این نکته توجه ندارند که چنین جملهای ذاتاً متناقض است -اگر همۀ ما شگفتانگیز و استثنایی باشیم، مفهوم شگفتانگیز از میان خواهد رفت و در نتیجه به جای اینکه دنبال این باشیم که واقعاً مستحق چه هستیم، فقط سطح توقعات و انتظاراتمان بالا خواهد رفت. امروزه متوسط بودن به استاندارد جدید باختن تبدیل شده است. بدترین چیز این است که معمولی و در طبقۀ متوسط قرار داشته باشید. وقتی استاندارد موفقیت در یک فرهنگ شگفتانگیزی باشد، بهتر است در پایینترین حد قرار داشته باشید نه وسط، زیرا حداقل از آن سو، طیف خاص و ویژه محسوب میشوید و مورد توجه قرار خواهید گرفت. بسیاری از افراد این استراتژی را انتخاب میکنند، ثابت کردن این امر که خودشان بدبختترین یا سرخوردهترین قربانیاند. تعداد زیادی از افراد از پذیرش معمولی بودن هراس دارند، زیرا بر این باورند که اگر آن را بپذیرند هرگز پیشرفت نمیکنند و زندگیشان اهمیتی پیدا نمیکند. چنین طرز فکری بسیار خطرناک است. اگر به این اصل باور دارید که فقط زندگیهای خاص و چشمگیر ارزشمندند، بنابراین عمیقاً این واقعیت را پذیرفتهاید که بخش عمده انسانها بیارزشاند. چنین ذهنیتی به شدت برای خودتان و دیگران خطرناک است. انسانهای نادری که به معنای واقعی در بعضی موارد استثنایی ظاهر شدهاند، هرگز چنین طرز فکری نداشتهاند، بلکه آنها به این دلیل شگفتانگیز عمل کردهاند که غرق در اندیشه پیشرفت بودهاند. وسواس به پیشرفت در این اعتقاد درست ریشه دارد در واقع آنها اصلاً انسانهای بزرگی نیستند و این یعنی نقطه مقابل حق به جانبی. افراد زمانی به کمال میرسند که متوجه میشوند چندان هم خاص و استثنایی نیستند -متوسط و معمولیاند- و میتوانند پیشرفت کنند. باور این جمله که هرکس میتواند استثنایی و شگفتانگیز باشد اساساً نابودکننده هویت فرد است. این پیامی دلپذیر است که در واقعیت فقط بُعد عاطفی فرد را ارضا و به سایر ابعاد او لطمه وارد میکند، درست مانند بلایی که همبرگر بیگمگ بر سر قلب و مغز میآورد. کلید سلامت روحی، مانند سلامت جسمی، تغذیه سالم است، یعنی پذیرش حقایق ساده و بیپیرایه زندگی. حقایقی از این قبیل که اعمال شما در طرح عظیم کائنات اهمیت چندانی ندارند و بخش عمده زندگیتان کسلکننده و بیاهمیت است و این به هیچوجه مشکل محسوب نمیشود. شاید چنین ایدهای نخست مانند رژیم گیاهخواری بسیار بدمزه به نظر برسد تا حدی که شما به هیچوجه نخواهید آن را بپذیرید. اما پس از پذیرفتن آن میبینید که جسم و روحتان تواناتر و شادابتر است. زیاد به خودت سخت نگیر را الهام شریف ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۲۲۳ صفحه رقعی با جلد نرم چاپ و با قیمت ۳۵۹۰۰ تومان عرضه شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...