جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

روزگار سخت/ ضیافت ادبی یوسا

روزگار سخت/ ضیافت ادبی یوسا رمان «روزگار سخت» نوشته‌ی ماریو بارگاس یوسا، نویسنده‌ی پرویی و برنده نوبل ادبیات، به همت نشر برج به چاپ رسیده است. اثر حاضر که در سال ۲۰۱۹ منتشر شده است، تاریخ پرفرازونشیب گواتمالا را در نیمه‌های سده بیستم میلادی روایت می‌کند؛ دورانی که در آن، ایالات متحده‌ی امریکا در کشاکش جنگ سرد و رقابت با اتحاد جماهیر شوروی، و برای حفظ منافع تجاری و اقتصادی خود در امریکای مرکزی، با استفاده از سازوکار تبلیغاتی گسترده‌ای به بهانه‌ی مبارزه با کمونیسم، و با حمایت مالی و تسلیحاتی از شورشیان داخلی و مزدوران خارجی، دست به کودتا در گواتمالا و سرنگون کردن دولت منتخب آن کشور زد و فرایند مردم سالاری را در آن منطقه تا نیم سده به تعویق انداخت. به گفته‌ی بارگاس یوسا، برنده‌ی نوبل ادبیات در سال ۲۰۱۰، این رمان، «امریکای لاتین وحشت و بربریت و خشونت را باز می‌نماید؛ جهانی بس مجذوب‌کننده برای ادبیات، ولی نه برای زندگی واقعی؛ جهانی سرشار از بیدادگری». بارگاس یوسا در روزگار سخت واقعیت‌های تاریخی را با رشته‌ای از خیال‌پردازی داستان‌گویانه در هم پیوسته و اثری آفریده است که جایزه‌ی فرانسیسکو اومبرال را برای بهترین رمان اسپانیایی زبان سال کسب کرده است. عنوان کتاب (Tiempos Recios) از یکی از نوشته‌های راهبه و شاعر بزرگ ادبیات عرفانی مسیحی، سانتا ترسا د آبیلا، وام گرفته شده است که اوضاع پُر تشویش و تفتیش میانه‌ی سده‌ی شانزدهم میلادی را توصیف می‌کند. بارگاس یوسا به این ترتیب، تناظری میان روزگار سختِ آزار و تعقیب و کتاب‌سوزی با حال و روز امریکای مرکزی و به‌ویژه گواتمالا در دهه‌ی ۱۹۵۰ برقرار می‌کند. همچنین نویسنده در کتاب خود، تفاوت لهجه‌های گوناگون زبان اسپانیایی در امریکای مرکزی و حوزه‌ی دریای کارائیب را بازتاب داده است. ال کومرسیو در مورد این رمان می‌نویسد: «به لحاظ ادبی برجسته و به دور از پیش‌فرض‌های ایدئولوژیک. روزگار سخت بهترین رمان ماریو بارگاس یوسا بعد از سوربز و گواهی بر اعتبار اوست.» همچنین سسار کوکا در توصیف این رمان می‌نویسد: «کلاس بزرگ نویسندگی، سیاست و تاریخ.یک شاهکار.»

قسمتی از کتاب روزگار سخت:

مدت‌ها بعد، وقتی در آن دوران تبعید آواره‌وار، حافظه‌ی خاکوبو آربنس گوسمان نگاهی به آن سه سال و نیم کوتاه در قدرت می‌انداخت، به یاد می‌آورد که مهم‌ترین تجربه‌ی دولتش همان هفته‌های آوریل و مه‌ی ۱۹۵۲ بود که لایحه‌ی اصلاحات ارضی را تقدیم هیئت وزیران کرد تا به مجلس ببرند. خوب می‌دانست که آن لایحه تا چه اندازه برای آینده‌ی گواتمالا مهم و حیاتی است و می‌خواست پیش از تدوین نهایی، در جلساتی علنی میان هواخواهان و مخالفانش به بحث و بررسی گذاشته شود. مطبوعات با نهایت جزئیات‌پردازی درباره‌ی آن جلسات، که در کاخ ریاست جمهوری برگزار شد، گزارش تهیه کردند و رادیوهای گوشه گوشه‌ی کشور پیگیر آن بحث‌ها بودند. آن موضوع دوست و دشمن را به وجد می‌آورد و بی‌تردید، بیش از همه، خودش را. موضوعی بود که بیش از هر چیز دیگری روی آن تمرکز کرده بود، مطالعه کرده بود، و بیش از هر چیز دیگری کوشیده بود. به قول خودش، «در یک قانون صاف و ساده، بی‌حفره، بی‌نقص و بی‌چون و چرا» بگنجاندش. چطور می‌توانست حتی تصورش را بکند که به سبب آن قانون، دولتش سقوط می‌کند، صدها گواتمالایی می‌میرند، بسیاری دیگر گرفتار زندان و آوارگی می‌شوند و خودش و خانواده‌اش نیز مجبور می‌شوند از آن پس در تبعید روزگار بگذرانند؟ سه جلسه‌ی علنی برگزار شد که هرکدام چندین ساعت ادامه داشت. جلسه‌ی سوم تا نیمه شب طول کشید. حاضران در جلسه سر ظهر، استراحت کوتاهی می‌دادند تا املت یا لقمه‌پیچی با نوشیدنی غیرالکلی بخورند و بعد بحث‌ها را از سر بگیرند تا به برنامه‌های آن روز رسیده باشند. نه تنها موافقان، بلکه پیش از همه، رقبا در آن جلسات شرکت کردند. رئیس‌جمهور در این خصوص بسیار قاطع بود: «همه بیایند، از وکلای یونایتد فروت گرفته تا رهبران انجمن مرکزی کشتکاران و نمایندگان ملکان، و البته نمایندگان کنفدراسیون ملی کشاورزی. خبرنگاران مطبوعات و رادیو هم باشند، از جمله خبرنگاران خارجی.» همه. این را از هواداران خود خواسته بود؛ هوادارانی که بعضی‌هایشان مثل ویکتور مانوئل گوتی‌یرس، دبیر کل کنفدراسیون اتحادیه‌های کارگری و کشاورزی، ترجیح می‌دادند قانونی تا آن حد جنجال‌برانگیز را در معرض قضاوت عموم نگذارند؛ می‌ترسیدند دشمنان دولت با استفاده از آن بحث‌ها لایحه را نابود کنند. ولی آربنس تسلیم نشد: «باید همه‌ی نظرها را گوش کنیم؛ چه موافق، چه مخالف. انتقادها کمکمان می‌کند لایحه را بهتر کنیم.» خود را به بوته‌ی نقد می‌گذاشت و عادت نداشت برای خبط و خطاهایش پی بهانه بگردد؛ برعکس، اگر متقاعدش می‌کردند که اشتباه کرده است، می‌پذیرفت. همیشه بر این باور بود که طوری عمل کند که ایرادهای شخصی‌اش در امور دولت بازتاب پیدا نکند، ولی در عین حال می‌پذیرفت که خیلی جاها به خطا رفته است. البته، از رفتار خود در طول آن بحث‌ها و نحوه‌ی دفاعش از تک‌تک بندهای لایحه و پاسخگویی‌اش به ایرادهای مطرح‌شده احساس غرور می‌کرد. آن به اصطلاح کارشناسان و متخصصان می‌خواستند با اعمال استثناها و معافیت‌ها و تعهدهایی ماهیت آن قانون را دگرگون سازند و وضعیت مالکیت زمین‌ها را به همان روالی باقی بگذارند که از قرن‌ها پیش در گواتمالا رایج بود، ولی آربنس اجازه‌ی چنین کاری نداد. سرسختی‌اش، شوربختانه، چندان به کارش نیامده بود و چه‌بسا بدخواهانش را جری‌تر کرده بود. آربنس مطمئن بود که اصلاحات ارضی وضعیت اجتماعی و اقتصادی گواتمالا را از ریشه دگرگون خواهد کرد و پایه‌های جامعه‌ای نوین را بنیاد خواهد نهاد که سرمایه‌داری و مردم‌سالاری به سوی عدالت و مدرنیت رهنمونش می‌سازند. روزگار سخت را سعید متین به شکل مستقیم از زبان اصلی ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۳۵۷ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۷۵ هزار تومان چاپ و روانه کتابفروشی‌ها شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.