جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

در پس کمان‌های رستوران مک‌دونالد/ بلندپروازی‌ها و موفقیت‌ها

در پس کمان‌های رستوران مک‌دونالد/ بلندپروازی‌ها و موفقیت‌ها

کتاب «در پس کمان‌های رستوران مک‌دونالد»، نوشته‌ی جان اف لاو، به همت انتشارات نسل نواندیش به چاپ رسیده است. مک‌دونالد داستان موفقیت کسب‌وکاری است که در دنیای صنایع گوناگون به موفقیت دست یافت. شرکتی که مفهوم سخت‌کوشی، نبوغ، آزمون و خطا، شهود و بصیرت را به اثبات رساند. جان اف لاو نویسنده‌ی مقالات تجاری در کتاب «در پس کمان‌های مک‌دونالد»، داستان شگفت‌انگیز افراد، استراتژی‌ها، ابداعات و نوآوری‌هایی را به رشته‌ی تحریر درآورده است که دکه‌ی کوچک همبرگرفروشی را به شرکتی میلیون‌دلاری تبدیل کردند. شرکتی که نه‌تنها روی فرهنگ امریکا، بلکه اکنون بر کل جهان تأثیر گذاشته است.

ترویج فعالیت‌های تبلیغاتی و تمرکز بازاریابی انقلابی که به سودهای کلانی تبدیل شده است. بلندپروازی و گسترش موفقیت حیرت‌انگیز به بازارهای خارجی دست‌اول، از جمله روسیه، چین، اروپای شرقی و خاور دور. ایجاد بستر شغلی مناسب هم برای بزرگسالانی که دارای مشکل ذهنی هستند و هم شهروندان سالمند. تأکیدی بر بسته‌بندی کاغذی سازگار با محیط‌زیست و استفاده از محصولات جدید در راستای برنامه‌ی غذایی سالم که نشان‌دهنده‌ی تغییر سبک زندگی است. ارائه محصولات فرعی تبلیغاتی با تصاویر متحرک بزرگ و حق امتیازات ورزشی. سنت پاینده و در حالِ پیشرفت کارآفرینی فردی که موجب به‌وجودآمدن ساندویچ‌های مک دی.ال.اتی (ساندویچ مخصوص به همراه کاهو و گوجه‌فرنگی) مک‌مافین تخم‌مرغ، بیگ مک و رونالد مک‌دونالد شد؛ همه‌ی این ابداعات توسط صاحبان حق امتیاز مک‌دونالد انجام شده‌اند.

این کتاب درخور ‌توجه، از درون یکی از داستان‌های بزرگ موفقیت تجاری در امریکا، دیدگاه جذابی را به خوانندگان ارائه می‌دهد.

این شرکت به‌حدی به بخشی جدایی‌ناپذیر از فرهنگ مردم امریکا تبدیل شده است که اهمیت رقابتی و اقتصادی بیش از ۱۴ هزار رستورانش در سراسر جهان، به‌ندرت با شیوه‌ای معنی‌دار سنجیده می‌شود. هرکس می‌داند که مک‌دونالد بزرگ است، اما تعداد بسیار اندکی از تأثیر واقعی آن بر تجارب امریکا آگاه‌اند. یک مشتریِ اتفاقی، با خواندن علامت درج‌شده زیر کمان طلایی درمی‌یابد که مک‌دونالد بیش از ۱۰۰ میلیارد همبرگر عرضه کرده است، اما در صنعتی که تقریباً ۲۰۰ هزار رستورانِ شرکتی مجزا دارد، چند نفر حدسش را می‌زنند که رستوران‌های زنجیره‌ای مک‌دونالد، چهارده درصد تمام بازدیدکنندگان رستوران را در ایالات متحده به خود اختصاص داده است؟ چند نفر ممکن است بدانند که رستوران‌های زنجیره‌ای مک‌‌دونالد ۳/۱۸ درصد ۷۲ میلیارد دلار بازار فست‌فود ایالات متحده را مدیریت می‌کنند؟ چند نفر می‌توانند حدس بزنند که رستوران مک‌دونالد، ۳۴ درصد همبرگرهای فروخته‌شده و ۲۶ درصد همه‌ی سیب‌زمینی‌های سرخ‌شده را به خود اختصاص می‌دهد؟ این‌ها ارقامی هستند که حتی جُرج رایس را که تشکیلات اقتصادی کِرِستش/ قبوض سپرده‌گذاری جهانی‌اش، چنین اطلاعاتی را از سهم بازار گردآوری می‌کنند، مبهوت ساخته‌اند.

کنترل چنین سهمی از بازار، در سیستم پردازش مواد غذایی در ایالات متحده، به شرکت مک‌دونالد چنان اعتبار و توانایی‌ای بخشیده است که حتی خودِ پردازنده‌های مواد غذایی هم آن را به‌طور کامل درک نمی‌کنند.

قسمتی از کتاب در پس کمان‌های رستوران‌ مک‌دونالد:

کارکنان عملیاتی اولیه‌ی رستوران مک‌دونالد از مزیت دیگری نیز بهره می‌بردند و آن نادیده گرفتن کارهایی بود که برای یک رستوران پذیرفته شده بود. به استثنای کاروس، بیشتر کارشناسان عملیات رستوران مک‌دونالد پیش‌زمینه‌ای در مورد کار در رستوران نداشتند؛ اما از آنجایی که ایده‌ی خدمات فست‌فود بسیار متفاوت و جدید بود، نبود آموزش مرسوم و قدیمی رستوران‌داری به‌واقع مزیت به حساب می‌آمد، نه کمبود؛ حتی رستوران مک‌دونالد در استخدام اعضای جدیدش اعتنایی به فارغ‌التحصیلان دانشگاه کرنل و مدارس هتلداری و رستوران‌داری پرآوازه ندارد. بخش اعظم نوآوری‌های رستوران مک‌دونالد با آزمون و تجربه‌ به دست آمده است که اگر کارکنانش تحت آموزش‌های قدیمی قرار می‌گرفتند، دیگر این‌گونه پیشتاز نمی‌شد. ترنر یادآور می‌شود: از آنجایی که ما تجربه‌ای در کار رستوران نداشتیم، هیچ‌گونه امتیاز و کمکی به ما اعطا نشد. ما مجبور بودیم همه‌چیز را خودمان یاد بگیریم.

روند یافته‌های ترنر-شیندلر-کاروس، چهارچوب و الگویی را در مسیر سیستم رستوران مک‌دونالد قرار داد که باید آن را برای پیشرفت ادامه می‌داد. هرکاری براساس آزمون‌وخطا انجام می‌شد. به هر ایده توجه می‌شد و ارزش بحث داشت. بیشتر آن‌ها ارزش امتحان کردن داشتند. مهم‌تر از همه، اندکی از روش‌ها آن‌قدر تثبیت شده بودند که حتی با پیدا شدن روش‌های بهتر نیز نمی‌شد تغییرشان داد. به‌طورخلاصه، کسب‌وکار رستوران مک‌دونالد در نتیجه‌ی هزاران آزمون عملکردی در دنیای واقعی فروشگاه به‌وجود آمده. ترنر می‌گوید: «برای انجام دادن کارها، مدام در پی راه بهتری بودیم و بعد راه بهتر را به دفعات بازنگری می‌کردیم.»

رشد و توسعه‌ی هیچ فرایندی جامع‌تر از سیب‌زمینی سرخ‌کرده‌ی عادی نبود. وقتی سیستم شرکت مک‌دونالد شکل گرفت، شاید تنها پنج درصد سیب‌زمینی بازار ایالات متحده صرف سیب‌زمینی سرخ‌کرده می‌شد. امروزه بیش از ۲۵ درصد تولید سیب‌زمینی آن کشور برای مصرف سیب‌زمینی سرخ‌کرده اختصاص دارد و اکثر متخصصان صنعت معتقدند که شرکت مک‌دونالد در رشد و توسعه‌ی فرایند سیب‌زمینی سرخ‌کرده کمک زیادی کرده و آن را به سوی چنین تغییراتی سوق داده است. این نیز منظر شرکت مک‌دونالد را به میزان قابل‌توجهی افزایش داد، زیرا یک بسته‌ی ۱۰ سنتی سیب‌زمینی سرخ‌کرده به عمده‌ترین محصول رستوران مک‌دونالد وجهه‌ای متفاوت بخشید. حتی مصرف‌کنندگانی هم که مردد بودند رستورانی زنجیره‌ای که در پخت همبرگرهای ۱۵ سنتی تخصص داشت، بتواند غذای باکیفیت تولید کند، سیب‌زمینی سرخ‌کرده‌های رستوران مک‌دونالد اغوایشان می‌کرد. برخی معتقدند که نقش سیب‌زمینی سرخ‌کرده در ایجاد رستوران مک‌دونالد بسیار مهم‌تر از همبرگر بوده است، به‌طوری که حتی امروزه چهار پنجم مشتریان رستوران‌های مک‌دونالد که برای ناهار و شام به آنجا می‌آیند، سیب‌‌زمینی سرخ‌کرده سفارش می‌دهند. کراک یک‌بار توضیح داد: «یک رقیب می‌توانست همان نوع همبرگری را که ما درست می‌کردیم، تهیه کند و در آن صورت، ما چیز اضافه‌ای برای عرضه نداشتیم؛ اما سیب‌زمینی سرخ‌کرده به ما هویت ویژه داد؛ زیرا شما هیچ جای دیگری نمی‌توانستید سیب‌زمینی سرخ‌کرده‌ی ما را بخرید و به رقابت با ما برخیزید. شما می‌توانستید در مورد نتایج دقت بالا و حساسیت ما صحبت کنید.

در پس کمان‌های رستوران مک‌دونالد را شیدا فروغی ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۵۶۸ صفحه‌ی وزیری با جلد نرم و قیمت ۹۰۰/۲۸۹ تومان چاپ و روانه‌ی کتابفروشی‌ها شده است.

خرید کتاب در پس کمان‌های رستوران مک‌دونالد         

در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.