عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
جوهر و خون؛ چگونه ادبیات اوکراین از سال ۲۰۱۴ به این سو تغییر کرد
۹ مارس برای اوکراینیها روزی بسیار خاص است. این، روز تولدِ پیامبر شعر این ملت، تاراس شوچنکو، است. در هر جای این کشور ردی از شوچنکو مشاهده میشود. هر دانشآموز اوکراینی باید اشعار او را در کلاس ادبیات حفظ کند. ایدههای او پیرامون ملت اوکراین، در مرکز هویت ملی مردم این سرزمین قرار دارد.
به گزارش یورونیوز، شوچنکو به دلیل عقایدش توسط امپراتوری روسیه تحت تعقیب قرار گرفت، اما اشعار او به شکلگیری یک اوکراین مستقل مدرن کمک کرد.
به شکل نمادین، درست پس از پایان خونین انقلاب ۲۰۱۴ در کیف، اوکراینیها تولد ۲۰۰ سالگی او را درحالیکه روسیه الحاق کریمه را آغاز کرد، جشن گرفتند.
پایان فوریه ۲۰۱۴ تا ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ سالهایی مبهم است. دستگاه تبلیغات روسیه آن را بهعنوان یک درگیری داخلی در اوکراین یا حتی یک جنگ داخلی معرفی کرده است، اما اوکراینیها معمولاً این مرحله را مرحله اولیه جنگ روسیه و اوکراین میدانند که اکنون کشورهای دیگری نیز درگیر آن شدهاند.
نویسندگان اوکراینی به طرق مختلف به این رویدادها واکنش نشان دادند؛ برخی به ارتش پیوستند، برخی مهمات، غذا و تجهیزات ارتش را تهیه کردند، برخی از خط مقدم بازدید کردند و به سرگرم کردن سربازان پرداختند، برخی روی ادبیات تمرکز کردند و برخی مجموع چند فعالیت را با هم ترکیب کردند.
تنها چند نویسنده اوکراینی تصمیم گرفتند از طرف روسی حمایت کنند. بهسختی میتوان گفت که انگیزههای اصلی چه بوده است -آسیبپذیری در برابر تبلیغات یا شاید جاهطلبی برای تبدیل شدن به شاعران برتر جمهوری جدید.
نویسندگان مناطق اشغالشده (که از اشغال گریختند یا قبلاً از آنجا نقل مکان کرده بودند) جنگ را در آثار خود توصیف کردند.
سرهی ژادان (متولد در استان لوهانسک) یکی از محبوبترین و تأثیرگذارترین نویسندگان اوکراینی است. او شعر، نثر و نمایشنامه مینویسد. در هر سه ژانر میتوان متون مرتبط با جنگ را یافت. رمان «یتیمخانه» ذهنیت مردم دُنباس را ارائه میدهد.
استعارهی یتیمخانه بسیار قدرتمند است. از یکسو قربانیان جنگ به عنوان کسانی معرفی میشوند که پدر و مادر ندارند، یعنی دولت قادر به محافظت از آنها نیست. از طرف دیگر، آنها با هویت خود مشکل دارند، در برابر تبلیغات آسیبپذیر هستند، مطمئن نیستند که کدام طرف درگیری بهتر است، فقط صبر میکنند تا درگیریها پایان یابد.
در همین زمانها لیوبوف یاکیمچوک مجموعه شعر قدرتمندی را با عنوان «زردآلوهای دُنباس» منتشر کرد:
صدها قبر بین من و مادرم حفر شده است
و من نمیدانم چگونه از روی آنها بپرم
صدها گلوله خمپاره بین من و پدرم پرواز میکند
و من نمیتوانم آنها را به عنوان پرنده ببینم
درهای فلزی یک زیرزمین که محکم شده است.
مرا از خواهرم جدا میکند
از سال ۲۰۱۴ تا آغاز سال ۲۰۲۲، بیش از ۴۰۰ هزار نفر در جنگ شرکت کردند. در نتیجه، نوع جدیدی از نویسندگان اوکراینی ظاهر شدند -کهنه سربازان جنگ بدون فعالیت ادبی قبلی. این متون شرح مفصلی از ویرانی، مرگ و رنج، قهرمانیها، ازخودگذشتگیها و واکنشهای بدبینانه است.
سرهی لشچنکو یک متن واقعگرایانه به نام «خاکی» نوشت و تجربه جنگ خود را توصیف کرد. پس از این اثر، او کتابی دربارهی زندگی در روستای خود «یوپاک» نوشت و برندهی یکی از معتبرترین جوایز اوکراین، «کتاب سال بیبیسی نیوز اوکراین» شد.
پس از آن، همراه با همکار کهنهکار خود مارتین برست، رمان جنگی «موزامبیک» را با طرحی خوشساخت و دو راوی نوشت. صحنه همان بود -جنگ در اوکراین، اما اینبار اثری داستانی خلق شد.