جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
جایی که خرچنگها آواز میخوانند/ پرفروشِ لیست نیویورک تایمز ۲۰۱۹ در زبان فارسی
جایی که خرچنگها آواز میخوانند، نوشتۀ دلیا اونز، به همت انتشارات علمی به چاپ رسیده است. این اثر نخستین رمان دلیا اونز در سال ۲۰۱۸ است که هفتههای متمادی، در میان پرفروشترین داستانهای نیویورک تایمز ۲۰۱۹ بوده و با استقبال چشمگیر خوانندگان انگلیسیزبان روبهرو شده است. درحالحاضر این کتاب، رتبۀ یک پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز را از آن خود کرده است. در سپتامبر ۲۰۱۸، کلوپ کتاب هِلو سانشاین، متعلق به ریز ویدرسپون، این کتاب را برگزید و ساختن فیلمی براساس آن را طرحریزی کرد. جایی که خرچنگها آواز میخوانند تا مارس ۲۰۱۹، حدود ۱٫۵ میلیون نسخه به فروش رسیده است. تمامی اعضای خانوادۀ کایا، دختری شش ساله، که در تالاب زندگی میکند و اهالی شهر او را به نام دختر تالابی میشناسند، یکبهیک شروع به ترک خانه کردند و کایای شش ساله را در کلبۀ قدیمی تالاب به حال خود رها کردند. سالها از پس هم گذشت و کایا بزرگ شد و یاد گرفت که چگونه بهتنهایی از پس زندگی خود برآید و با الهام گرفتن از طبیعت و قوانین حاکم بر آن، معادلۀ زندگی خود را یاد بگیرد. طبیعت، حیاتوحش و شاید دقیقتر بگوییم تالاب، تنها دوست و همراه و مادر او شده بود و رشتهای ناگسستنی بین او و تالاب ایجاد شده بود؛ اما سرنوشت کایا چه خواهد شد؟ تلاش اونز برای انعکاس طبیعت و قوانین دنیای وحش در زندگی انسانها یکی از وجوه اهمیت کتاب حاضر است.در کتاب جایی که خرچنگها آواز میخوانند میخوانیم:
شب پس از دیدن چِیس اندرو در اسکلۀ جامپین، کایا روی میز آشپزخانه و کنار سوسوی نور فانوس نشست. او دوباره شروع به آشپزی کرده بود؛ برای شام، بیسکوئیت کرهای، شلغم و لوبیا چیتی داشت و در حین خوردن آنها، کتاب میخواند. اما فکر پیکنیک فردا با چیس اندرو، همۀ جملات را از هم میپاشید. کایا از جایش بلند شد و در تاریکی شب از خانه بیرون زد و زیر نور کرمرنگ ماه راه رفت. هوای لطیف تالاب همچون پارچهای ابریشمی به دور شانههای او بود. نور ماه مسیر غیر منتظرهای را از بین درختان کاج در پیش گرفته بود و سایههایی با ریتم منظم ایجاد کرده بود. وقتی که ماه، بدن عریان خود را روی آبها نمایان کرد و از لای درختان بلوط، شاخهبهشاخه بالا رفت، کایا همچون یک خوابگرد راه میرفت. گلولای صاف روی ساحل مرداب، زیر نور تند و تیز ماه میدرخشید و صدها کرم شبتاب به صورت نقطهنقطه در جنگل میتابیدند. کایا لباسی سفید رنگ و دست دوم به همراه یک دامن چیندار به تن داشت و دستانش را بهآرامی تکان میداد و با صدای آهنگ کاتیدیدها و قورباغههای پلنگی میرقصید. چهرۀ چیس اندرو جلوی چشمانش بود و دلش میخواست که او کنارش باشد. نفسهایش عمیق شده بود. هیچکس تابهحال مثل چیس اندرو به او نگاه نکرده بود؛ حتی تیت. صبح روز بعد، کایا شبه جزیره را دور زد و چیس را در قایقش و در قسمت ساحلی دریا دید. در روشنایی روز، واقعیت در جریان بود و انتظار او را میکشید. گلویش خشک شده بود. قایق را به سمت ساحل هدایت کرد، از قایق پیاده شد و آن را به داخل ساحل کشید؛ کف قایق روی شنها کشیده میشد... جایی که خرچنگها آواز میخوانند را سارا کریمی ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۴۰۶ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۶۵ هزار تومان چاپ و روانه کتابفروشیها شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...