جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
تجربه مدرنیته/ چگونه هرآنچه سخت و استوار است دود میشود و به هوا میرود
کتاب "تجربه مدرنیته" اثر مارشال برمن به همت انتشارات طرح نقد پس از سالها بازنشر شده است.
مدرن بودن یعنی زیستنِ یک زندگی سرشار از معما و تناقض. مدرن بودن یعنی اسیر شدن در چنگ سازمانهای بوروکراتیک عظیمی که قادر به کنترل و غالبا قادر به تخریب همهی اجتماعات، ارزشها و جانها هستند؛ و با این همه دست بسته نبودن در پیگیریِ عزم راسخ خویش برای مقابله با این نیروها، جنگیدن به قصد تغییر جهان این نیروها و تصاحب آن برای خودمان. برای مدرن بودن باید هم انقلابی و هم محافظهکار بود؛ مهیای تحقق امکانات جدید در عرصهی تجربه و حادثه و ماجرا، هراسان از آن اعماق نهیلیستی که فرجام بسیاری از ماجراجوییهای مدرن است و مشتاق و جویایِ آفرینش و درآویختن به امری واقعی، آن هم درست در زمانی که همه چیز دود میشود و به هوا میرود. این کتاب میکوشد غنای معنوی فرهنگ مدرنیستی را برای مردان و زنان کوچه و بازار و همهی انسانهای مدرن احیاء کند و نشان دهد چگونه برای همه مدرنیسم همان رئالیسم است.در بخش کلمات و کفشها- داستایفسکی جوان، از فصل پترزبورگ: مدرنیسم توسعهنیافتگی میخوانیم:
ماکار دوشکین قهرمان رمان مردمان فقیر داستایوسکی، که کارمندی نسخهبردار در یک ادارهی دولتی بی اهمیت است، خود را به منزلهی وارث شایستهی ردایِ آکاکی آکاکی یویچ (شخصیت اصلی شنل گوگول) معرفی میکند. بنا به توصیف او از زندگیش در محل کار، شغل واقعی او ظاهرا قربانی شدن است. او فردی صدیق، با وجدان، خجالتی و گوشهگیر است؛ از زد و بند و دسایسی که به همکارانش اجازه میدهد روز را سپری کنند، کناره میگیرد.نهایتا آنان با وی دشمن میشوند و او را به یک قربانی آیینی بدل میکنند؛ شکنجه دادن او منشاء انرژی و کانون و محور زندگی اداری آنان میشود.دوشکین خود را به منزلهی یک موش توصیف میکند، لیکن موشی که دیگران میتوانند برای دستیابی به قدرت و شکوه اداری سوارش شوند. آنچه او از سلف گوگولی خود متمایز میکند و آنچه داستان او را قابل تحمل میسازد (آیا ادبیات ملی هیچ کشوری میتواند بیش از یک شنل داشته باشد؟) هوش سرشار، غنای زندگی درونی و غرور معنوی اوست. همچنان که وی حدیث زندگیش را برای واروارا دوبروسلُوا، زن جوانی که در آن سوی حیاطِ خانهی اجارهای او به سر میبرد، مینویسد، در مییابیم که برای بیزاری و کراهت از قربانی شدن خویش به حد کافی سرزنده است، و برای تشخیص شیوههای مشارکت و توافقپنهان خویش با این امر به حد کافی باهوش. ولی او همه چیز را نمیبیند : درست در حین بیان حکایات قربانی شدن خویش، به تحقق آن ادامه میدهد- با بازگو کردن آن برای زنی که از دید ما هیچ اهمیتی برای این ماجرا قائل نیست. دوشکین به صورتی مبهم از این نکته آگاه است که صرف نظر از فقر و تنهایی و عدم تندرستی ، بخشی از مسئلهی او خودش است. او ماجرایی از دوران جوانی خویش را تعریف میکند که طی آن، از طبقهی چهارم سالن تئاتر عاشق هنرپیشهای زیبا شده است. البته چنین عشقی فی نفسه هیچ ایراد و اشکالی ندارد: این امر یکی از دلایل وجود هنرهای نمایشی است، یکی از نیروهایی که ضامن بازگشت تماشاگران است؛ و تقریبا هر کسی دست کم یکبار دچارش میشود. بیشتر تماشاگران امروزه نیز درست به مانند دههی ۱۸۴۰ این عشق را در ساحت خیال و کاملا مجزا از زندگی واقعیشان ، نگه میدارند. شمار کمی از آنان، دم در صحنهی تئاتر به انتظار میایستند، دسته گل تقدیم میکنند، نامههای عاشقانه و پر شور مینویسند و میکوشند تا با معشوق خویش روبرو شوند؛ این کار غالبا به دل آزردگی میانجامد (مگر آنکه عشاق بیش از حد معمول زیبا و یا ثروتمند باشند) لیکن به آنان اجازه میدهد آرزوی وحدتِ زندگی خیالی و واقعی خویش را برآورده سازند. اما دوشکین از هیچیک از دو گروه فوق پیروی نمیکند؛ او در عوض کاری میکند که بدترین ثمرات هر دو جهانِ خیالی و واقعی را برایش به بار میآورد: فقط یک روبل ته جیبم مانده بود، و تا نوبت بعدی پرداخت حقو ق هنوز ده روز فاصله داشتیم. خوب جانم، فکر میکنی چه کار کردم؟ سر راهم به اداره باقی پولم را صرف خرید عطر فرانسوی و صابون معطر کردم... تجربه مدرنیته را مراد فرهادپور ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۵۴۶ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۶۰ هزار تومان چاپ و روانه بازار نشر شده است. واحد خبرگزاری موسسه گسترش فرهنگ و مطالعات
در حال بارگزاری دیدگاه ها...