جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

تاراس بولبا/ کشیشی که دور خودش چرخی زد!

تاراس بولبا/ کشیشی که دور خودش چرخی زد!

"تاراس بولبا" اثر نیکلای گوگول به همت نشر به سخن به چاپ رسیده است.

گوگول اگرچه عمر کوتاهی داشت (چهل و سه سال) و آثاری اندک آفرید، اما آن‌چه از خود به جا گذاشت نه تنها در تاریخ ادبیات روسیه، بلکه در تاریخ ادبیات همه‌ی دنیا خوش درخشید و آثارش به همه‌ی زبان‌های زنده‌ی دنیا ترجمه و نمایشنامه‌هایش روی صحنه‌‌ی بیشتر تماشاخانه‌های کشورهای گوناگون اجرا شدند. تاراس دو اثر بزرگ او: نفوس مرده و تاراس بولبا یکی در زمینه‌ی طنزی تلخ و انتقادی شدید از دوران ظلم و ستم زمین‌داران بزرگ و بردگی  کشاورزان که از کارهای طاقت فرساشان روی زمین‌ها جز نانی بخور و نمیر چیزی نصیب‌شان نمی‌شد و با زمین خرید و فروش می‌شدند و دومی حماسه‌ای شکوهمند از قومی به نام قزاق‌ها که در تاریخ روسیه نقش‌های زیادی داشتند و نماد دلاوری، جوانمردی، و زندگی مردمانی آزاد بودند که در برابر سلطه‌ی مستبدانه‌ی تزارها سر فرود نمی‌آوردند. در کتاب حاضر، گوگول ضمن شرح عملیات قهرمانانه و سنت‌های این قوم، گاه چنان شاعرانه و دلپذیر می‌نویسد و سرزمین‌های آباد و آزاد دلاوران قزاق را توصیف می‌کند که آدم احساس می‌کند در حال خواندن شعر بلندی است. بلینسکی منتقد بزرگ روس، درباره‌ی آثار گوگول می‌نویسد: آثاری سرشار از زیبایی و فریبندگی، درباره‌ی آنچه در طبیعت دلپذیر است و نیز بیان موشکافانه‌ای از زندگی رقت‌بار کارگران و کشاورزان که ارزش‌شان حتا از گاو و گوسفندها هم کم‌تر است! گوگول با داستان تاراس بولبا، حماسه‌ای آفرید هم طراز همه‌ی آثار حماسی ملت‌های دنیا. گوگول برای نوشتن تاریخچه‌ی زندگی این قوم دلاور، به ویژه قزاق‌های زاپروگ که با رشادت‌هاشان اوکراین را که سرزمین آبا اجدادی‌شان بود از لهستان که بر آن تسلط داشت جدا کردند تا به امپراتوری روس بپیوندند و سوای قهرمان‌هایی که در داستان آورده، به مطالعه و بررسی‌های فراوانی که همگی مستند هم بودند پرداخت تا اثر جنبه‌ی تاریخی‌اش را حفظ کند و فقط داستانی حماسی زاییده‌ی ذهن خیال‌پرداز نویسنده نباشد.

در قسمتی از کتاب تاراس بولبا می‌خوانیم:

چرخی دور خودت بزن ببینم، پسر، این چه قیافه‌ای است که پیدا کرده‌ای! این لباده‌ی کشیش‌ها را از کجا آورده‌اید؟ پس توی مدرسه، شاگردها این طوری لباس می‌پوشند؟ به این ترتیب بود که بولبای سالخورده با پسرهایش که از مدرسه‌ی مذهبی کی‌یف برگشته بودند، مدرسه‌ای که در آن به تحصیل مشغول بودند، برخورد کرد. پسرهایش که جوان‌هایی خوش بنیه و سالم بودند، با نگاه‌های هنوز خجالتی شاگرد مدرسه‌ای‌ها، تازه از اسب پیاده شده بودند. چهره‌های  نیرومند و سرشار از سلامتی‌شان را کرک نازکی پوشانده بود که هنوز با تیغ ریش‌تراش آشنایی پیدا نکرده بود. سرگشته و حیران از این برخورد پدرشان بی‌حرکت مانده و چشم به زمین دوخته بودند. بولبا آن‌ها را دور خودشان چرخاند و در دنباله‌ی سخنانش افزود: "صبر کنید، تکان نخورید! بگذارید آن طور که باید و شاید بررسی‌تان کنم. می‌بینم جُبه‌های بلند تن‌تان است! آه، امان از این جبه‌های بلند! برای نخستین بار است که چنین جبه هایی را تن کسی می‌بینم! یکی‌تان بدود ببینم! دوست دارم ببینم‌تان با این جبه‌‌های بلند که پاهاتان در آن گیر می‌کنند، چه طوری می‌توانید بدوید!... تاراس بولبا را پرویز شهدی ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۲۰۷ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۲۵ هزار تومان چاپ و به بازار نشر عرضه شده است.

طرح جلد اصلی کتاب تاراس بولبا

واحد خبرگزاری موسسه گسترش فرهنگ و مطالعات
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.