جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
بیوگرافی: ادواردو گالئانو
ادواردو گالئانو، نویسنده، خبرنگار و رماننویس اهل اروگوئه، در ۳ سپتامبر ۱۹۴۰، در مونته ویدئو زاده شد. خانوادهاش کاتولیک و اروپاییتبار بودند. در نوجوانی به کارهای مختلفی روی آورد. در جریان کودتای ۲۸ جون ۱۹۷۳، بهسبب عقاید آزادیخواه و چپگرایش، دستگیر و زندانی شد. از این رو، ناگزیر به ترک موطنش گشت و به آرژانتین رفت. در همان دوران، کتاب «شریانهای باز امریکای لاتین» که از آثار برجستهی اوست و تاکنون به زبان های گوناگونی از جمله فارسی برگردان شده است، به چاپ رسید؛ اما بنا به دلایلی سیاسی، چاپ و مطالعه آن در آرژانتین و شیلی و اروگوئه ممنوع اعلام شد. در ۲۰۰۹، رئیسجمهور وقت ونزوئلا، هوگو چاوز، این اثر گرانسنگ و سترگ را به باراک اوباما، رئیسجمهور ایالات متحده، هدیه داد. گالئانو در ۱۹۷۶، به اسپانیا نقل مکان کرد و اثر معروف دیگرش، «حافظهی آتش» را در آنجا نگاشت. او پس از گذشتِ یک دهه، در ۱۹۸۵، به کشورش بازگشت و در ۱۳ آوریل ۲۰۱۵، بر اثر سرطان ریه در زادگاهش درگذشت. گالئانو را میتوان از نویسندگان برجسته و تأثیرگذار معاصر برشمرد. او با الهام از مبارزات رهبران آزادیخواه و دانشجویان و پیروان آنان، که برای برپایی حکومتی عدالتمحور میجنگیدند، در مسیر بهبود اوضاع امریکای لاتین گامها برداشت و بسیار کوشید و همواره با امید به آیندهای دور از استعمار اقتصادی و حاکمیت غربی مینگریست. گالئانو میکوشید بشریت را به تأمل در ساختار فلسفه و حقوق مدنی جهان غرب وادارد که «چگونه انسانیت میتواند، بدون عنصر عدالت، خود را معنا کند؟»، چگونه نیمی از بشریت در دنیای غرب، همواره در طول تاریخ، قربانی تاختوتازهای عقاید و مذاهب گوناگون، از ارسطو گرفته تا سن پدرو، شدهاند و سادهترین حقوقشان نادیده انگاشته شده است؟ اما در این میان، عدهای با اتکا به نیروی خرد و خودباوری، این تبعیضات و یورشها را تاب نیاورده و در میانهی این میدان قد علم کرده و از تواناییهایی که پروردگار در وجودشان به ودیعه نهاده است، گفتهاند.قسمتی از کتاب «زنان» نوشتهی ادواردو گالئانو:
ترسا دِ آویلا به صومعه آمده بود تا از جهنم زندگی زناشویی رهایی یابد؛ درحالیکه در آن روزگار سن پابلوسه حق را به زنان اعطا کرده بود: «اطاعت، خدمتگزاری و بستن دهان». ترسا زنی سرکش و بیقرار بود و برخلاف زنان خانهدار آن عصر، زنی اجتماعی بود. او با اندیشههای نادرست پاپ مخالفت ورزید. بنابراین نمایندهی عالیجناب پاپ، تدریس کردن زنان را ممنوع اعلام کرد؛ چراکه ترسا معلم بود و ترویج عقایدش، در کسوت مدرس، برای جامعه زیانبار به شمار میآمد. ترسا چندین صومعه را بنا نهاده بود که راهبهها در آن تدریس میکردند و حق تصمیمگیری داشتند. در آن صومعهها، فضیلت بر اصل و نسب برتری داشت و دیگر از زنان نمیخواستند تا خون و نژاد خود را اصلاح کنند. در ۱۵۷۶، ترسا به بخش تفتیش عقاید منتقل شد؛ زیرا اگرچه مادربزرگ او میگفت که ترسا اصالتاً مسیحی است، اما در حقیقت یهودیای بود که به مسیحیت گرایید. خلوتهای عرفانیاش کار شیاطینی بود که در جسم زنانهی او حلول یافته بودند. چهار قرن بعد، فرانسیسکو فرانکو دست راست ترسا را برای تبرک و دفاع از خود در برابر عذاب شیطان، نزد خود نگاه داشت. به سبب چرخشهای عجیب و غریب روزگار، در این زمان، دیگر ترسا به قدیسهای بدل شده بود و نمونهی بارز بانویی مقدس به شمار میآمد. اعضای بدن او کلیساهای اسپانیا را اشغال کردند به جز یکی از پاهایش که در رم باقی ماند!
در حال بارگزاری دیدگاه ها...