جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
به دنبال نه/ راهنمای ساخت انگیزه مثبت
کتاب «به دنبال نه، بله مقصد است و نه راه رسیدن به آن»، تألیف مشترک ریچارد فنتون و آندریا والتز به همت نشر زمینه به چاپ رسیده است. چه کسی گفته؟ کجا نوشته شده که شنیدن جواب نه باید ناخوشایند باشد؟ چرا شنیدن جواب نه و رد شدن از سوی دیگران نمیتواند لذتبخش باشد؟ درست است که ما هیچ کنترلی روی اعمال دیگران نداریم، اما روی عکسالعمل خودمان که میتوانیم کنترل داشته باشیم. چه میشود اگر تصمیم بگیریم هر جواب ردی را که میشنویم به انگیزهای مثبت برای خودمان تبدیل کنیم؟ چه میشود اگر تصمیم بگیریم به جای فرار از جواب نه، به جستوجوی آن برویم؟ چه میشود اگر به جای دور شدن از جواب نه یا احتمالاً فقط تحمل آن، نگرشمان را تغییر دهیم و به دنبال نه حرکت کنیم! مایکل مورفی میگوید: «هر کتاب دیگری با موضوع موفقیت که به چگونگی برخورد شما هنگام شنیدن جواب نه و قدرت شخصیتتان در مواجهه با رد شدن از سوی دیگران میپردازد در مقایسه با این کتاب کم میآورد. اگر برای ظاهر شدن بزرگترین موفقیتی که تاکنون در زندگیتان تجربه کردهاید آماده نیستید، این کتاب را همین حالا زمین بگذارید. نبوغ ریچارد و آندریا که در این کتاب نمود پیدا میکند، شگفتانگیز است. این کتاب زندگی، کار و سازمانتان را دچار تحول خواهد کرد.» این کتاب برای همه کسانی است که باید در زندگی با جواب نه روبهرو شوند.قسمتی از کتاب «به دنبال نه، بله مقصد است و نه راه رسیدن به آن»:
همانطور که داشتیم اوج میگرفتیم اریک در میان صدای غرش موتور هواپیما فریاد زد: «جملهای از ترانهی مشهوری هست که میگوید، هر روز کاری را انجام بده که از آن میترسی. آیا این جمله به نظرت شگفتانگیز نیست؟» درحالیکه دندانهایم را از ترس روی هم میفشردم، گفتم: «این جمله حرف ندارد. اما تا همین جا هم به اندازهی کافی ترسیدهام. این برای امروز من کافی است. بهتر است هر چه زودتر فرود بیاییم.» «به جای تمرکز روی ترست، به جنبهی مثبت این تجربه نگاه کن.» -کدام جنبهی مثبت؟ «اینکه تو از منطقهی امن ذهنیات بیرون آمدهای و در حال بسط و گسترش این منطقه هستی. راستی آیا میدانستی اندازهی این منطقهی امن ذهنی هرگز ثابت نیست و مدام در حال تغییر است؟ منطقهی امن هر کسی همواره در حال بزرگتر شدن یا کوچکتر شدن است. به این فکر کن که چقدر شجاعت به خرج دادهای.» -من شجاع نیستم و همین حالا از ترس میلرزم! او جواب داد: «شجاعت به معنای نبودن ترس نیست. شجاعت یعنی با وجود ترس کاری را انجام دادن. با ترس روبهرو شدن.» با حالتی شبیه دعا گفتم: «وقتی بندهی خدا دست به کار میشود، خداوند به او قدرت میدهد.» برادر دوقلویم در پاسخ گفت: «قطعاً همینطور است.» برای ده دقیقهی بعد تا جایی که میتوانستم خودم را شجاع نشان دادم و همانطور که او پیشبینی کرده بود، سرانجام ترسم فرو ریخت و حتی دیگر از پرواز لذت هم میبردم. -به نظر میرسد آرامتر شدهای. جواب دادم: «بله، ضربان قلبم بالاخره به زیر صد آمده است.» «بسیار خب. تا دو دقیقهی دیگر به اندازهی کافی اوج گرفتهایم و میتوانم هواپیما را روی حالت هدایت خودکار بگذارم. بعد از آن صحبتهایمان را ادامه خواهیم داد.» درحالیکه او دکمههای مختلف را فشار میداد و با برج مراقبت صحبت میکرد از پنجرهی کوچک هواپیما بیرون را نگاه میکردم. ما بر فراز اقیانوس آرام در حال پرواز بودیم و به سوی شمال حرکت میکردیم. به دنبال نه، بله مقصد است و نه راه رسیدن به آن، با ترجمه فرشید قهرمانی، در ۱۱۳ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۲۰ هزار تومان چاپ و روانه کتابفروشیها شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...