جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
با گاو آهن استخوان مردگان را شخم بزن/ در میان جنگلی دورافتاده
رمان با گاوآهن استخوان مردگان را شخم بزن، نوشته الگا توکارچوک، برنده نوبل ادبیات، به همت انتشارات مروارید به چاپ رسیده است. الگا توکارچوک، نویسندهی لهستانی، سه دهه است که مینویسد و سالهاست که در کشور خودش سرشناس است. بااینحال جهان بیرون بهطور مشخص او را از سال ۲۰۱۸ شناخت؛ زمانی که برای رمان پروازها برندهی جایزهی معتبر ادبی منبوکر بینالمللی شد. این رمان که سال ۲۰۰۷ به زبان لهستانی منتشر شده بود، نخستینبار سال ۲۰۱۷ به زبان انگلیسی به بازار آمد. رمان دیگرش «با گاوآهن استخوان مردگان را شخم بزن» نیز همینطور بود؛ ده سال بعد از انتشار به زبان لهستانی، سال ۲۰۱۹ به زبان انگلیسی روانهی بازار شد. همان سال توکارچوک برندهی نوبل ادبیات نیز شد. خودش پاییز ۲۰۱۹ و پس از بردن جایزهی نوبل در گفتوگویی با روزنامهی بریتانیایی گاردین گفت: «گاهی به این فکر میکنم که اگر کتابهایم زودتر به انگلیسی ترجمه شده بود، زندگیام قرار بود چه شکلی باشد. انگلیسی زبانی است که در سرتاسر جهان شناختهشده است و یک کتاب زمانی جهانی میشود که به انگلیسی منتشر شود.» توکارچوک، متولد ۱۹۶۲ و دانشآموختهی رشتهی روانشناسی است. این زن فمینیست گیاهخوار، با شریک زندگی و سگهایش در منطقهای روستایی در غرب لهستان زندگی میکند. بنابراین پُربیراه نیست اگر بگوییم رمانِ با گاوآهن استخوان مردگان را شخم بزن تا حد زیادی برگرفته از زندگی خود توکارچوک است. این رمان زندگی یانینا دوشیکو، زنی میانسال و عجیبوغریب را بازگو میکند که در جنگلی دورافتاده در غرب لهستان زندگی میکند. یانینا عاشق ویلیام بلیک، شاعر بریتانیایی و عاشق طالعبینی است. ماجراها زمانی آغاز میشود که او شاهد مرگ مرموز شماری از ساکنان منطقه، اعم از انسان و حیوان، میشود و تصمیم میگیرد درباره این مرگها تحقیق کند. رمان، ارتباط میان قدرت، پول و مردسالاری را واکاوی میکند و به بحرانهای زیستمحیطی و سیاسی دنیای امروز ما میپردازد.الگا توکارچوک
قسمتی از کتاب با گاوآهن استخوان مردگان را شخم بزن:
روز بعد، سر گوزن را توی گورستان شخصیام که کنار خانهام بود، دفن کردم. زمین را کندم و تقریباً تمام چیزهایی را که از خانهی پاگنده برداشته بودم، چال کردم. کیسهی خریدش را هم که هنوز لکهی خون رویش بود، به نشان یادبود بستم به شاخهی درخت آلو. یکهو یک مقدار برف ریخت توی کیسه و شب که شد، سرمای هوا آن برف را به یک تکه یخ تبدیل کرد. کلی طول کشید تا توانستم آن زمین سنگلاخی و یخزده را بکنم. اشکهایم روی گونههایم یخ زده بود. طبق معمول یک تکه سنگ را گذاشتم روی آن قبر. تا همین الانش چند تا از این سنگ قبرها توی گورستانم دارم. اینجا یک گربهی وحشی کهنسال را خاک کردهام. زمانی که این خانه را خریدم، لاشهاش را در زیرزمین پیدا کردم. اینجا هم یک گربهی نیمهوحشی ماده و تولههای کوچکش را. آن گربه موقعی که داشت زایمان میکرد، هم خودش مرد، هم بچههایش. اینجا هم یک روباه که کارگرهای جنگل او را کشته بودند چون میگفتند هاری دارد. چند تا موش کور هم اینجا خاک کردهام و یک گوزن که زمستان پیش سگها او را دریده بودند. اینها فقط یک تعداد از حیواناتی هستند که مردهشان را پیدا کردهام. آنها را که لاشهشان را در جنگل و در تلههای پاگنده پیدا میکردم، خاک نمیکردم. فقط میبردمشان یک نقطهی دیگر تا حداقل یک موجود دیگر بتواند ازشان تغذیه کند. این گورستان جای خوبی است. کنار یک برکه، روی یک تپه با شیب خیلی ملایم. فکر کنم از اینجا بشود تمام فلات را دید. من هم دوست دارم اینجا دفن بشوم و تا ابد از اینجا به همهی کارهایم رسیدگی کنم. با گاوآهن استخوان مردگان را شخم بزن با ترجمه دنیس آژیری در ۲۷۳ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۴۸ هزار تومان چاپ و روانه کتابفروشیها شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...