عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
بازی بلندمدت/ تفکر بلندمدت در دنیایی کوتاهمدت
کتاب «بازی بلندمدت»، نوشتهی دوری کلارک، به همت نشر میلکان به چاپ رسیده است. همه میدانیم که سراسیمگی و زندگی ابدی در کوتاهمدت امر مطلوبی نیست. در حقیقت، در مطالعهای که گروه پژوهش مدیریتی روی رهبران ارشد انجام داده آمده است که ۹۷ درصد آنها تفکر راهبردی، یعنی توانایی تمرکز آگاهانه بر اولویتهای بلندمدت را مهمترین عامل موفقیت سازمان متبوع خود میدانستند؛ اما مانعی بر سر راه وجود دارد؛ در مطالعهی جداگانهای، تقریباً همان تعداد پاسخدهندگان، یعنی ۹۶ درصد، ادعا کردند که وقت کافی برای تفکر راهبردی بلندمدت ندارند.
تردید نیست که امروزه حرفهایها بسیار پُرمشغلهاند. مطالعهی مککینزی نشان میدهد که دانشورزان ۲۸ درصد وقت خود را به پردازش ایمیلهایشان اختصاص میدهند. پژوهش دیگری که گروه اتلاسیان انجام داد بیانگر این است که این افراد بهطور متوسط ماهانه در ۶۲ جلسه شرکت میکنند؛ رقمی که بسیار تکاندهنده به نظر میرسد تا اینکه درمییابید این رقم به حدود دو یا سه جلسه در هر روز کاری تقسیم میشود. این امر غیرطبیعی نیست، بلکه روال همین است.
جنون دویدن از یک قرار به قرار بعدی، نوشتن گزارش پشت گزارش، سلفی گرفتنهای گاهوبیگاه و سپس جوابدادن به ایمیلها تا نصفه شب این احساس را ایجاد میکند که ما هم در تلهی زمانی شخصی خودمان گیر افتادهایم. در این گیرودار، کار واقعی ما، یعنی کاری که براساس آن ارزیابی میشویم و حقیقتاً دستاوردی در پی دارد، در بین کارهای دیگر لِه میشود.
حقیقت این است که برخی شرکتها هنوز هم به خطا، زمان حضور در دفتر (یا اگر دورکاری میکنید، زمان کار با مانیتور) را با بهرهوری و وفاداری به شرکت در هم میآمیزند. تحقیقات نشان داده آن دسته از کارمندانی که طی هفتهی پنجاه ساعت یا بیشتر در محل کار حضور دارند ۶ درصد بیشتر از سایر همکارانِ کمتر علاقهمندشان حقوق دریافت میکنند. این در حالی است که پس از پنجاه ساعت، میزان بهرهوری عملاً کاهش مییابد. بنابراین، ذهنیت «همیشه آماده به خدمت» نوعی انطباق منطقی به این مشوقهای نابجاست.
اما این همهی داستان نیست. وقتی ۹۶ درصد رهبران بسیار موفق همگی حرفشان این است که برای انجام دادن کارهای ضروری سازمانی فرصت ندارند، پس اتفاق دیگری در حال وقوع است.
دوری کلارک، متفکر برجستهی حوزهی کسبوکار و استاد دانشگاه دوک، میگوید: همه اذعان داریم که موفقیت پایدار مستلزم تلاش و پشتکار است. بااینحال، فرهنگ غالب ما را به سمت کارهای ساده، تضمینشده و در ظاهر باشکوه سوق میدهد. نویسنده در این کتاب مسیر دیگری را پیشنهاد میکند: انجام دادن کارهای کوچک طی زمان برای تحقق اهداف و پایبندی به آنها حتی وقتی بیهوده، خستهکننده یا دشوار به نظر میرسند.
کلارک در بازی بلندمدت اصول و چهارچوبهای منحصربهفردی را به همراه داستانهایی الهامبخش از زندگی حرفهای خود و دیگران نقل میکند که شما میتوانید بسته به شرایط خاص خود، از آنها بهره بگیرید. تمامی ما ۲۴ ساعت در اختیار داریم، اما با بهکارگیری راهبردهای درست میتوانیم از این ساعتها به شیوهای بهتر و مؤثرتر استفاده کنیم. یکشبه نمیتوان این مسیر را طی کرد، اما نتایج بلندمدت این فرایند غیرقابلتصور است: رهایی از روزمرگیهای جنونآمیز و ایجاد تحولی در زندگی و کار.
این کتاب برای آنهایی طراحی شده که از زندگی و کارشان چیز بیشتری میخواهند و برای رسیدن به آن نقطه حاضرند مسیر دشوارتر را برگزینند. اگر فکر میکنید نتوانستید از استعداد و تواناییهایی که دارید استفاده کنید و به جایگاه مناسبی نرسیدید، کتاب بازی بلندمدت مناسب شماست.
قسمتی از کتاب بازی بلندمدت:
وقتی گوگل در سال ۲۰۰۴ شرکت سهامی عام شد، ایدهی شگفتانگیزی را باب کرد: زمان بیست درصدی. بنیانگذاران این شرکت، سرگی برین و لری پیج، طی نامهای دربارهی عرضهی اولیهی سهام این شرکت نوشتند: ما کارکنان خود را تشویق میکنیم تا علاوه بر پروژههای عادی، بیست درصد زمانشان را به پروژههایی اختصاص دهند که فکر میکنند بیشترین سود را به گوگل خواهد رساند. این کار موجب افزایش خلاقیت و ابتکار آنها میشود. بسیاری از پیشرفتهای زبانزد ما به این شکل به دست آمده است. در حقیقت گوگل نیوز و جیمیل حاصل ایدهی زمان بیستدرصدی بودند. (این ایده را ابتدا شرکت تریام خلق کرد که به کارکنانش اجازه میداد ۱۵ درصد زمان خود را به نوآوری اختصاص دهند. این کار به خلق ابتکاراتی همچون کاغذهای یادداشتِ چسبان منجر شد.)
ایدهی اختصاص وقتی برای آزمون و خطا و سپردن خود به دست عشق و علاقه هیجانانگیز است. بین مجذوب چیزی شدن و تبدیلکردن آن به بخشی اساسی از زندگی و حرفه شکاف زیادی وجود دارد. اینجاست که زمان بیستدرصدی وارد ماجرا میشود، چراکه به شما امکان میدهد تا علاقههایتان را بررسی کنید و ببینید با توجه به خطرپذیری نسبتاً کم، کدامیک نتیجه میدهد.
بیگمان اختصاص حتی بیست درصد از زمان به کشف و بررسی کار سادهای نیست. همه سرشان شلوغ است و هیچکس حاضر نیست فراتر از شغل اصلی طاقتفرسایش کار دیگری انجام دهد. مریسا مایر، مدیر عامل سابق یاهو که سابقهی زیادی هم در شرکت گوگل داشته است، اشاره میکند: «راز کثیف کوچک زمان بیست درصدی گوگل این است که درواقع زمان ۱۲۰ درصدی است.» به بیان دیگر، این پروژههای کوچک «کارهاییاند که باید جدا از شغل معمولتان انجام دهید».
بازی بلندمدت را اکبر درویشی ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۲۰۷ صفحهی رقعی با جلد نرم و قیمت ۸۸ هزار تومان چاپ و روانهی کتابفروشیها شده است.