جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

ازدواج دروغین/ رازها و دروغ‌ها

ازدواج دروغین/ رازها و دروغ‌ها رمان «ازدواج دروغین» نوشته کیمبرلی بل، به همت نشر قطره به چاپ رسیده است. هفت سال از ازدواج آیریس و ویل می‌گذرد. آن‌ها زندگی مشترک بی‌عیب و نقصی داشتند تا اینکه یک روز صبح، ویل برای سفری کاری به فلوریدا می‌رود و خوش‌بختی آیریس تمام می‌شود: هواپیمایی به مقصد سیاتل سقوط می‌کند و تمام سرنشینان آن کشته می‌شوند و طبق گفته‌ی خطوط هواپیمایی، ویل یکی از مسافران این هواپیما بوده است. آیریس ماتم‌زده و مبهوت می‌شود و فکر می‌کند این یک سوءتفاهم بزرگ است. چرا ویل درباره‌ی سفرش به او دروغ گفته؟ چه دروغ‌های دیگری ممکن است به او گفته باشد؟ آیریس با درماندگی تلاش می‌کند رازهای شوهرش را کشف کند؛ ولی در این راه به جواب‌های شوکه‌کننده‌ای می‌رسد. مری کیوبیکا در مورد این کتاب معتقد است؛ کتاب ازدواج دروغین با قلمی قوی و چابک، داستان رازآلود و هوشمندانه‌ای دارد که خواننده را به سفری پر هیجان می‌برد. طرفداران رمان‌های مرموز خانوادگی، کیمبرلی بل را تحسین خواهند کرد. همچنین کیت مورِتی نویسنده‌ی کتابِ «سالِ ناپدید شدن» در توصیف این رمان می‌نویسد: «ازدواج دروغین را نمی‌توانید زمین بگذارید! هر فصل با یک شوک تمام می‌شود و ما تمام احساسات آیریس را تجربه می‌کنیم. ما تک‌تک دروغ‌های ماهرانه‌ی ویل را حس می‌کنیم. نمی‌دانیم به چه کسی اعتماد کنیم، دنباله‌روی کدام شخصیت باشیم یا چه کسی خطرناک است. این کتاب شما را شگفت‌زده می‌کند. یک کتاب خوب و هیجان‌انگیز.»

قسمتی از کتاب ازدواج دروغین:

به‌طرز معجزه‌آسایی، در طول پنج ساعت پرواز می‌خوابم؛ یعنی از لحظه‌ای که از زمین آتلانتا بلند شدیم تا وقتی که خلبان دماغه هواپیما را کج کرد و در سیاتل فرود آمدیم. فکر کنم بالاخره بدنم بر مغزم غالب شد و تسلیم خستگی شدم. موقع فرود برخورد بدی با هوا داریم و سریع چشمانم را باز می‌کنم. نمی‌ترسم بلکه هوشیار می‌شوم. ویل هم اول چنین حسی داشته؟ همه‌ی مسافرها محکم به دسته صندلی‌شان چسبیده‌اند، دیو هم همین‌طور. حتماً دارند به پرواز ۲۳ فکر می‌کنند، با خودشان می‌گویند چقدر احتمال دارد در یک هفته دو پرواز به مقصد سیاتل سقوط کند. من هم به آرامش خودم فکر می‌کنم. چرا من مثل بقیه نترسیده‌ام؟ به خاطر غم و غصه حواسم پرت شده؟ هواپیما تکان می‌خورد و موتورش جیغ می‌کشد؛ ولی بعد ثابت می‌شود و مسافرها در صندلی‌هایشان فرو می‌روند. دیو دستش را دراز می‌کند و پرده را کنار می‌زند. نور چشمانم را اذیت می‌کند. -بیدار شدی. خوبه که مجبور نشدم کولت بگیرم. -اولین بارت‌ نیست. یاد سال دوم دبیرستان می‌افتم که جویی مکینتاش یادم داد نوشیدنی بخورم و بعد در حیاط جلویی خانه‌مان از هوش رفتم. دیو مرا روی شانه‌اش انداخت و قبل از اینکه والدینم از سینما برگردند، مرا به اتاقم برد. حالا بوسه‌ای به شانه‌اش می‌زنم. -ممنون که اینجایی. تنهایی از پس این کار بر نمی‌اومدم. -خواهش می‌کنم. فکر کردی بهت اجازه می‌دادم تنهایی بیای؟ سریع بازویم را می‌فشارد. بعد دست در جیب صندلی‌اش می‌کند و یک بسته بیسکویت به من می‌دهد. می‌دانم آن را در ترمینال آتلانتا خریده است. -بیا. مامان بهم گفت اگه موقع برگشتن لاغرتر شده باشی، تنبیهم می‌کنه. لبخند می‌زنم. ولی مطمئنم راست می‌گوید. حتماً مامان چنین حرفی زده و من هم واقعاً وزن کم کرده‌ام. بعد از شش روز بی‌غذایی، شلوارم گشاد شده و انگار پوست تنم شل و آویزان شده است. بیوه شدن برای کاهش وزن اضافی خوب است! ازدواج دروغین با ترجمه محدثه احمدی در ۳۶۱ صفحه رقعی با جلد نرم چاپ و با قیمت ۶۵ هزار تومان عرضه شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.