جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
ارباب پونتیلا و بردهاش ماتی/ ضیافتی با حضورِ برتولت برشت
نمایشنامه "ارباب پونتیلا و بردهاش" اثر درخشانِ برتولت برشت به همت نشر مروارید به چاپ رسیده است. برتولت برشت دراماتیست، شاعر، کارگردان و نظریه آفرین آلمانی است. کار خود را به عنوان یک دراماتیست، نخست با یک سلسله تجربههای تئاتری شروع کرد که به شدت تحت تاثیر تکنیکهای امپرسیونیستی بود. اما به زودی از این شیوه دوری جست و در تجربهی تئاتری بعدی خود به شدت بر جامعهی بورژوازی تاخت و شهرتی عالمگیر یافت و آثارش در تئاترهای مسکو، پاریس و نیویورک به روی صحنه درآمد. در سال ۱۹۳۳، با ظهور هیتلر در آلمان، برشت آلمان را ناگزیر ترک گفت و نخست به کشورهای اسکاندیناوی و پس از تصرف کشورهای اسکاندیناوی در سال ۱۹۴۱ توسط قوای هیتلری، به ایالات متحده رفت. در سالهای ۱۹۳۷ تا ۱۹۴۵ مهمترین آثار خود را به رشتهی تحریر درآورد که اکنون جزو شاهکارهای او به شمار میروند: زندگی گالیله، ننه کوراژ، زن خوب سچوان، ارباب پونتیلا و بردهاش ماتی، دایره گچی قفقازی، شوایک در جنگ جهانی دوم، ترس و نکبت رایش سوم و رویاهای سیمون ماشار. برشت در سال ۱۹۴۹ به آلمان بازگشت و تئاتر خود برلینز آنسامبل را بر پا ساخت. در این دوره بود که به عنوان یک دراماتیست اندیشمند و نظریهآفرین از شهرت جهانی برخوردار گردید و با ابداع فن فاصلهگذاری جزو مهمترین شخصیتهای تئاتر معاصر درآمد.طرح جلد اصلی کتاب ارباب پونتیلا و بردهاش
برشت بدون شک یک نابغه بود، او کوشید به آدمهای معاصر خودش روش دیدن و اندیشیدن تازهای بیاموزد تا هیچ چیز از زیر چشمشان درنرود و هیچچیز را عادی نپندارد و این نیرو در آنها زاده شود که پوستهی عادات را بشکافند و در قالب عادیترین حوادث چیزهای شگفت بیابند. ارباب پونتیلا و بردهاش ماتی از نمایشنامههای کمدی برتولت برشت است که در سال ۱۹۴۰ نوشته شده و برای اولین بار در سال ۱۹۴۸ به روی صحنه رفت. شخصیت پونتیلا یکی از کمیکترین شخصیتهای برشت است و همچنین دخترِ پونتیلا به نام اوا و ماتی رانندهی آنها که روایت را به پیش میبرند.برتولت برشت
در نمایشنامه ارباب پونتیلا و بردهاش ماتی میخوانیم:
پونتیلا: من قلب پاکی دارم و از این بابت خوشحالم. یک بار یک کرم درختی را از توی جاده برداشتم و بردم توی جنگل که زیر ماشین نرود، در مورد من دیگر مبالغه است. آن را روی یک شاخه گذاشتم که بخزد. تو هم قلب پاکی داری، این را از قیافهات میبینم. من نمیتوانم تحمل کنم که کسی کلمهی "من" را با حروف بزرگ بنویسد. این عادت را باید با شلاق دم گاو از سر چنین آدمی انداخت. مالکینی وجود دارند که لقمه را از حلق رعیت بیرون میکشند. ولی من دلم میخواهد به آدمهای خودم گوشت بریان بدهم. آنها هم انسانند و دلشان میخواهد غذای خوب بخورند، عینا مثل من، رواشان باد! تو هم که همین عقیده را داری؟ ماتی: قطعا. پونتیلا: من تو را واقعا بیرون منتظر گذاشتم؟ کار خوبی نکردهام، خودم را مقصر میدانم و از تو خواهش میکنم اگر یک بار دیگر این کار را کردم، آچار را برداری و توی کلهام بزنی! ماتی، تو رفیق من هستی؟ ماتی: نه! ارباب پونتیلا و بردهاش ماتی با ترجمه شریف لنکرانی در ۱۴۶ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۲۱ هزار تومان چاپ و روانه کتابفروشیها شده است. برای خرید کتاب ارباب پونتیلا و بردهاش ماتی از فروشگاه کلیک کنید
در حال بارگزاری دیدگاه ها...