عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ادبیات ملل: ادبیات کانادا
کانادا، دومین کشور بزرگ جهان از نظر جغرافیایی، در شمال قاره امریکای شمالی واقع شده و از نظر تقسیمات کشوری شامل ۱۰ استان و سه قلمرو است. واژه کانادا از عبارت سرخپوستی کاناتا گرفته شده که معنای آن در میان سرخپوستان و ساکنان بومی و اولیه این سرزمین، سرپناه یا دهکده است.
نقشه جغرافیا کانادا
کانادا تا سالهای ابتدایی قرن هجدهم، یعنی تا سال ۱۷۱۳، جزء مستعمرات فرانسه بود و از آن پس، تا زمان استقلال در قرن نوزدهم، در قلمرو مستعمرات بریتانیا قرار گرفت. همین اختلاط، سبب شکلگیری فرهنگ فرانسوی-انگلیسی در این کشور شد که بعدها به سطح فرهنگ و زبان و به شکل محتوم به ادبیات نیز کشیده شد. سه زبان فرانسه، انگلیسی و گائلیک زبانهای پایه ادبیات سرزمین کاناداست و جمعیت این کشور مهاجرپذیر را مهاجران گوناگون، از نقاط مختلف دنیا و با فرهنگهای متنوع، تشکیل میدهند. به همین دلیل این تنوع نژادی- خواستگاهی به ادبیات کانادا نیز نفوذ کرده است.
سوزانا مودی
پیش از آنکه اروپاییها، به شکل گسترده، به سرزمین کانادا مهاجرت کنند، فرهنگ، زبان، هویت، تاریخ و ادبیات بومیان امریکای شمالی بر این اقلیم حاکم بود؛ اما پس از کشف این سرزمین و مهاجرتهای گسترده، ورق برگشت و شرایط متفاوتی پیش آمد. این اختلاط و گونهگونی فرهنگی- نژادی بهخوبی در آثار نویسندگان این کشور هویداست. تاجایی که تم دوگانگی هویت، را میتوان بهخوبی در آثار بزرگ ادبیات کانادا بررسی کرد. پس از آنکه کانادا در سال ۱۸۶۷، به استقلال رسید، بحث بر سر این موضوع که آثار خلقشدهی پیش از این تاریخ را باید در مجموعه ادبیات استعماری طبقهبندی کرد یا ادبیات سرزمینی بالا گرفت.
سربازان و تانک کانادایی در نبرد ویمیریج، سال ۱۹۱۷
به عنوان مثال، دو خواهر انگلیسی، به نامهای سوزانا مودی و کاترین پار تریل، خیلی پیشتر از سال استقلال، وارد خاک کانادا شدند. آنها در سال ۱۸۳۲ راهی نواحی شمال کانادا شدند و تا زمان مرگ در همانجا ساکن بودند. در آثاری که این دو خواهر در کانادا خلق کردند، حالوهوا و شرایط آن سرزمین بهخوبی مشهود است. فلسفهی وجود و زندگی در آثار آنها به شکل آشکاری قابل ردگیری است؛ تمی که البته در آثار نویسندگان بزرگ کانادایی همچون مارگارت اتوود نیز قابل بررسی است. یکی از نویسندگان اولیه که ادبیات کانادا با نام او گره خورده است، توماس چندلر هالیبرتون است. هالیبرتون در سال ۱۷۹۶، به دنیا آمد و دقیقاً دو سال قبل از سال استقلال، یعنی سال ۱۸۶۵ چشم از جهان فرو بست. این نویسنده پیش از هر چیز با یکی از شخصیتهای درخشان مخلوقش شناخته میشود، شخصیت کمیک سم اسلیک. سم اسلیک برای نخستینبار، در کتاب ساعتساز ظاهر شد و پس از آن در دیگر آثار طنز دوران زندگی هالیبرتون نیز سروکلهاش پیدا شد.
چندلر هالیبرتون
سالهای پس از جنگ جهانی دوم، سالهای تأثیرگذار و مهمی در ادبیات کاناداست. در این سالها، نویسندگانی چون ماویس گالانت، ریچلر، نورمن لوین مارگارت لورنس و اروینگ لیتون تحت تأثیر از نویسندگان پیشین خود، اف.آر اسکات و ای.جی.ام اسمیت، نگاه مبتنی بر مدرنیسم را در ادبیات کانادا پدید آوردند. همچنین پس از سال ۱۹۶۷، دولت با اعطای وامها و ردیفهای بودجهی مناسب به ناشرین و بنگاههای نشر کوچک، سبب شکلگیری یک جریان تازه در فضای ادبی کانادا شد، جریانی که تأثیرات مثبتش را نمیتوان انکار کرد. ادبیات کانادا در سالهای معاصر نیز در میان ادبیات ملل گوناگون خوش درخشیده است. گواه آن نیز دو تن از شناختهشدهترین نویسندههای این کشور در سطح بینالمللی است: مارگارت اتوود و آلیس مونرو. مونرو که بیشتر با فرم داستان کوتاه عجین بود، آثاری را خلق کرد که آکادمی نوبل بر آن شد تا جایزهی نوبل ادبی را بیهیچ چونوچرایی در سال ۲۰۱۳ به او تقدیم کند.
آلیس منرو و مارگریت اتوود
همچنین اتوود نیز که بارها نامزد دریافت جایزه منبوکر شده بود با تصاحب این جایزه در سال ۲۰۰۰ و جوایز ادبی بسیار دیگر، افتخاری را بهدست آورد که درنتیجه آن، نامش در سال ۲۰۰۱، میان ستارهداران پیادهراه مشاهیر کانادا درخشید. بررسی ادبیات این کشور مهاجرپذیر، نشان میدهد که در سالهای آتی نیز دوستداران ادبیات باید منتظر ظهور شخصیتهای مستعد ادبی در چهارچوب اقلیم جغرافیایی این کشور باشند.