عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ادبیات ملل: ادبیات استرالیا
شاید بیش از هر کشور دیگری، ادبیات استرالیا بهطور مشخص بر ارزشهای جمعی تمرکز کرده است؛ حتی زمانی که در آثار نویسندگان استرالیایی با قهرمان فردی روبهروییم که متن اثر به تجارب او میپردازد، این تجارب عمدتاً بهگونهای تیپیکال به ارزشهای جمعی گره میخورد.
این گزارهی کلی، هم برای استرالیاییهای بومی و هم برای کسانی که بهعنوان مهاجر بعدها راهی این سرزمین شدند، صدق میکند. اگرچه نگاه و تعریف این دو گروه به مفهوم کشور و ارزشهای ادبی سرزمینی میتواند متفاوت باشد. جامعهی سفیدپوست استرالیایی تا حدی به دلیل احساس برگرفته از فرهنگهای خارجی (بهشکل ویژه فرهنگ انگلستان) و با خودآگاهی از مهاجر بودن خود، با تجلیل مدام از ارزشهای تعریفشدهی سرزمینی و شرح وابستگی عمیق به این سرزمین با یکدیگر متحد شدهاند. این قضیه برای مردم بومی با اتکا به فرهنگ سنتیشان، افسانهها و روابط بیناانسانی خود، قوام یافته است. برای مردم بومی، ادبیات مکتوب هم راهی برای رساندن صدای خود و هم بیان حس انسجام مردمی است که با تهدیدهای واقعی برای تداوم فرهنگ خود مواجه هستند.
هنگامیکه اروپاییها برای اولینبار با مردم بومی استرالیا مواجه شدند، بومیان زبان نوشتاری نداشتند. بااینحال، ترانهها، سرودها، افسانهها و داستانهای آنها ادبیات شفاهی غنیای را تشکیل میداد و از آنجایی که زبان مردم بومی مشترک نبود، این خلاقیتها بسیار متنوع بودند. به نظر میرسد سنتهای شفاهی بومیان استرالیا (که تحقیقات سیستماتیک و منظم بر روی آنها در نیمهی آخر قرن بیستم آغاز شد) دارای ظرافت و پیچیدگی قابلتوجهی است.
باور اساسی بومیان مبنی بر اینکه آنچه داده میشود را نمیتوان تغییر داد و اینکه گذشته در زمان حال ابدی وجود دارد، زیربنای سنتهای شفاهی ادبیات این سرزمین است. سنت ادبیات شفاهی بومی ممکن است عمومی باشد (دایرهی آن برای همهی اعضای جامعه باز و کارکرد آن به شکل عمومی سرگرمی است) یا مقدس (برای گروهی خاص). ادبیات شفاهی عمومی روایتهای سادهای همچون نسخههای ابتدایی داستان خلقت و بازخوانی آهنگهای فولکور در گردهماییهای بزرگ را در بر میگیرد. سرودها و داستانهای مقدس نیز به دو گونه است: آنهایی که اختصاص به مردان دارد و آنهایی که مخصوص زنان است. در حقیقت میتوان گفت بسیاری از داستانهای سنت ادبیات شفاهی در استرالیا، حس تداوم بین قبیلهها و همچنین بین زمان حال و زمان خلقت را حفظ میکند.
در میان اولین آثار ادبی واقعی تولید شده در استرالیا، روایتهای واتکین تنچ، کاپیتان تفنگداران دریایی در اولین ناوگان دریایی که در سال ۱۷۸۸ وارد شهر سیدنی شده بود قرار دارد. اولین کتاب نوشتهشده به قلم یک استرالیایی شرح آماری، تاریخی و سیاسی از مستعمره نیو ساوت ولز و سکونتگاههای وابسته به آن و با شمارش مزایایی که این مستعمره برای مهاجرت ارائه میدهند است.
اولین رمانی که در استرالیا منتشر شد، رمانی جنایی بود: «کوئینتوس سروینتون»: داستانی که هنری ساوری در سال ۱۸۳۰ و براساس حوادث واقعی منتشر کرد. نویسندگانی مانند رولف بولدروود، مارکوس کلارک، هنری هندل ریچاردسون و جوزف فورفی پایههای ادبیات استرالیا را تثبیت میکنند. این رماننویسان همچنین بینشهای ارزشمندی دربارهی مفهوم مستعمره ارائه کردند که به شکلگیری تصویری کلی از ادبیات یک کشور مستعمره کمک کردند.
در سال ۱۸۳۸، داستانی از آنا ماریا بان در سیدنی منتشر شد. این اولین رمان استرالیایی بود که در سرزمین اصلی استرالیا چاپ و منتشر شد و اولین رمان استرالیایی بود که یک زن آن را نوشته بود. این رمانی بود که در ژانر عاشقانهی گوتیک نوشته شد.
دربارهی نویسندگان استرالیایی یک نکته را هم نباید فراموش کرد: پیوندی ناگسستنی میان نویسندگان این کشور با طبیعت وجود دارد. داستانهای کوتاه باربارا بینتون مربوط به اواخر قرن نوزدهم/اوایل قرن بیستم ، مردمی را که در طبیعت و در میان بوتهها زندگی میکنند توصیف میکند. طبیعتی که زنده اما تهدیدکننده و بیگانه است. رمانهای کالین تیل زندگی و زمانهی استرالیاییهای روستایی و ساکنان مناطقی با طبیعت پوشیده و انبوه را توصیف میکردند. مسائلی که برای بسیاری از ساکنان شهر ناشناخته است.
هرچه زمان میگذرد دو مقولهی هویت و جنسیت در آثار نویسندگان استرالیایی پررنگتر میشود. پیتر کری با ایدهی هویت ملی در آثار خود بازی میکند و این درونمایهای تکراری در آثار اوست.
ادبیات نمایشی در استرالیا نیز بهسرعت قوام یافت. سنتهای اروپایی متعاقب مهاجرت مهاجران به این کشور راه یافت. دوران اولیهی ادبیات نمایشی بیشتر بر پایهی آثار تجربی شکل گرفت تا آنکه موج جدیدی از تئاتر استرالیا در دههی ۱۹۷۰ با آثار نویسندگانی از جمله دیوید ویلیامسون، بری اوکلی و جک هیبرد آغاز شد. ویلیامسون با آثار مهمی از جمله: کلوب، شهر زمرد و دروغهای درخشان شناختهشدهترین نمایشنامهنویس استرالیایی است. از نمایشنامهنویسان برجستهی معاصر استرالیا میتوان به آلن سیمور، استیون سیول، نیک انرایت و جاستین فلمینگ اشاره کرد.
نخستین نشریهای که از آن میتوان به یک ژورنال ادبی در این کشور نام برد The Australia Magazine است. این مجله شامل بخشهایی مربوط به شعر و داستان و مقالاتی در زمینهی الهیات و موضوعات کلی بود. دفاتر بسیاری از نشریاتی که بعدها متولد شدند در سیدنی یا ملبورن مستقر بودند. در دورهی معاصر نیز بیشتر مجلات ادبی استرالیا از دانشگاهها، مراکز ادبی و دپارتمانهای فرهنگی سرچشمه میگیرند.