جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

آنجا که خرچنگ‌ها آواز می‌خوانند/ جنایی، خواندنی

آنجا که خرچنگ‌ها آواز می‌خوانند/ جنایی، خواندنی رمان «آنجا که خرچنگ‌ها آواز می‌خوانند»، نوشته‌ی دیلیا اونز، به همت نشر افراز به چاپ رسیده است. این رمان جنایی و نفس‌گیر که در طی سال‌های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ بارها و به شکل متوالی در لیست پرفروش‌های هفتگی اکثر نشریات معتبر جهانی قرار داشته است، داستان دختری است با سرنوشتی عجیب: خانواده‌ی این دختر او را در سال‌های کودکی به حالِ خود رها کرده‌اند تا در میان طبیعت خاص منطقه‌ی کارولینای شمالی با پدری تندخو و بدخلق روزگار بگذراند. این رمانی خواندنی و ترکیبی از وصف تنهایی آدم‌ها و پیوند انسان با طبیعت از دید نویسنده‌ای است که با نگاهی کنجکاو به مسائل و شخصیت‌های پیرامونش نگاه می‌کند. رنج‌هایی که شخصیت اصلی این رمان تحمل می‌کند، برای روان دخترانه‌ی او سنگین و سبب شکنندگی است. این دختر که از جماعت انسان‌ها به دور بوده و در شرایط ایزوله‌ای بزرگ شده است، عنصر نزدیک شدن به انسان‌ها برایش با تجربه‌های شیرین و البته تلخی همراه است. پیدا شدن یک جسد وقایع رمان را به کلی وارد مسیر چالش‌برانگیز و نفس‌گیری می‌کند، مسیری که نویسنده‌ی رمان با چیره‌دستی هرچه تمام‌تر آن را وصف می‌کند. دیلیا اونز در این اثر با تصویرهایی که می‌سازد قدرت ادبی خود را آشکار می‌کند. این رمان به نوعی واکاوی فلسفی مفهوم انزوا و تنهایی نیز هست. رمان معمایی_جنایی_عاشقانه‌ی دیلیا اونز سؤالاتی را در ذهن خواننده‌اش خلق می‌کند که بن‌مایه‌ی هستی و وجودی انسان را واکاوی می‌کند. اونز که از همان کودکی نیز شیفته‌ی نویسندگی بود، خیلی زود قدرت نویسندگی خود را به رخ همگان کشید. زندگی در خانواده‌ای که تابستان‌ را همواره در کارولینای شمالی می‌گذراند سبب شد تا دیلیا اونز از همان کودکی پیوندی پایدار با طبیعت برقرار کند که ردپای این علاقه در رمان حاضر نیز به‌خوبی آشکار است.

قسمتی از کتاب آنجا که خرچنگ‌ها آواز می‌خوانند:

صبح روز بعد از خواندن گزارش دوم آزمایشگاه، هشت روز بعد از پیدا شدن جسد چیس اندروز در مرداب، معاون پردو درِ اتاق کلانتر را با پا باز کرد و داخل شد. با خودش دو لیوان کاغذی پر از قهوه و یک پاکت دونات تازه از فر بیرون آمده داشت. درحالی‌که جو چیزها را روی میز می‌گذاشت، اد گفت: «اوه رفیق، عطر مغازه‌ی پارکر.» هر کدام یک دونات بزرگ از داخل پاکت کاغذی قهوه‌ای که رویش لکه‌های روغن بود برداشتند. با سروصدا دونات‌ها را خوردند و انگشت‌های چربشان را لیسیدند. هر دو هم‌زمان گفتند: «من یک چیزی دارم.» اد گفت: «بگو.» «این را از چندین منبع فهمیده‌ام. اینکه چیس توی مرداب سر و سری داشته است.» «سَر و سِر؟ منظورت چیست؟» «مطمئن نیستم. ولی بعضی‌ها در داگ‌گان می‌گویند که او حدود چهار سال پیش تنهایی شروع به رفتن به مرداب کرده. خیلی زیاد. خیلی هم مخفی نگهش داشته. با دوستانش برای ماهیگیری یا قایق‌سواری می‌رفته ولی تنهایی هم زیاد آنجا می‌رفته. داشتم فکر می‌کردم شاید خودش را با آن مافنگیا قاتی کرده باشد، یا بدتر از آن با یک غول‌تشن موادفروش در افتاده باشد. با سگ‌ها که بنشینی با کک بلند می‌شوی، یا در این مورد اصلاً بلند نمی‌شوی.» کلانتر گفت: «نمی‌دانم. او ورزشکار بود. تصور کردنش با مواد سخت است.» «ورزشکار سابق. خیلی‌هایشان توی راه مواد می‌افتند. وقتی روزهای بزرگ یک قهرمان ته می‌کشد، باید جای دیگری نشئه شود. شاید هم یک زن آن طرف‌ها داشته.» «من هیچ زنی در آنجا نمی‌شناسم که به او بخورد. او فقط با به اصطلاح سرآمدهای بارکلی می‌پرید. نه آشغال‌ها.» «خب اگر با زاغه‌نشین‌ها بوده، به همین دلیل آن را مخفی نگه می‌داشته.» کلانتر گفت: «درست است، به‌هر‌حال آنجاها می‌رفت. این یک قسمت جدید از زندگی او را بیرون می‌کشد که ما نمی‌دانستیم. برویم سر و گوشی آب بدهیم. ببینیم آنجا چکار داشته.» «گفتی تو هم یک چیزی داری؟» «مطمئن نیستم. مادر چیس زنگ زد و گفت چیز مهمی درباره‌ی پرونده دارد که به ما بگوید. چیزی درباره‌ی یک گردنبند صدف که چیس همیشه می‌پوشیده. مطمئن است که یک سرنخ است. می‌خواهد بیاید و درباره‌اش برایمان بگوید.» «کی می‌آید؟» «همین بعدازظهر، به‌زودی.» «خیلی خوب می‌شود اگر یک سرنخ داشته باشیم. گشتن دنبال یک نفر با بلوز پشمی قرمز که انگیزه‌اش را داشته باشد خیلی سخت است. باید قبول کنیم که اگر قتل بوده یک قتل هوشمندانه است. مرداب همه‌ی شواهد را جویده و قورت داده است، البته اگر چیزی بوده باشد. قبل از اینکه پتی‌لاو اینجا برسد وقت داریم ناهار بخوریم؟» «حتماً، برش‌های خوک سرخ‌شده با کیک تمشک.» آنجا که خرچنگ‌ها آواز می‌خوانند را وحید باقری ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۴۳۳ صفحه‌ی رقعی با جلد نرم و قیمت ۱۵۰ هزار تومان چاپ و عرضه شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.