جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

کور بود و آدم می‌کشت!/ برنده من بوکر ۲۰۰۰ در کتابفروشی‌ها

کور بود و آدم می‌کشت!/  برنده من بوکر ۲۰۰۰ در کتابفروشی‌ها کتاب آدمکش کور نوشته مارگارت اتوود به همت نشر جمهوری به چاپ رسیده است. رمان آدمکش کور در یک ساختار دو بخشی، دو داستان گوناگون را پیگیری می‌کند، داستان‌هایی که با ترسیم فضای کلی آغاز می‌شود و به شرح جزئیات می‌رسد. شخصیت آیریس در هشتاد سالگی وقایع خانوادگی که بر خود و خانواده‌اش گذشته را مرور می‌کند. لارا خواهرِ او در جوانی خودکشی کرده و این یکی از نقاط بحرانی زندگی آنهاست. آیریس در لابلای تصویرهای ذهنی‌اش کودکی خود و لارا را به خاطر می‌آورد و همچنین دوران جوانی‌اش و از خلال آن ازدواج با مردی ثروتمند و اهل تورنتو که آیریس آن را رابطه‌ای سرد و غیر عاشقانه به خاطر می‌آورد. آدمکش کور را می‌توان متعلق به جریانی منسوب به رمان نو دانست و اتوود در ادبیات ادامه دهنده جریان نویسندگانی همچون ناتالی ساروت، آلن روب گریه، مارگارت دوراس و ساموئل بکت است. نوشته‌های آیریس را می‌توان در حکم اعتراف نامه‌ای دانست که بی‌شباهت به قرار گرفتن در اتاقک اعتراف نیست. آدمکش کور آنقدر در درآوردن فضا و موقعیت‌ها و روایت داستان خود پیشرو و خواندنی است که در نهایت سبب شد تا در سال ۲۰۰۰ جایزه من بوکر، در دستان مارگارت اتوود قرار گیرد.

در بخشی از رمان آدمکش کور می‌خوانیم:

در اتاق سلطنتی هتل رویال یورک، ریچارد از من خواستگاری کرد. او مرا همراه با پدر به ناهار دعوت کرد، اما سپس در آخرین دقیقه‌هایی که بین سالن‌ها به سمت آسانسور می‌رفتیم، پدرم گفت که نمی‌تواند همراه من بیاید. این قراری بود که ریچارد و پدرم بین خودشان گذاشته بودند. پدر با لحن عذرخواهانه‌ای گفت که ریچارد قصد دارد در مورد موضوعی با من حرف بزند. گمان کردم که لابد می‌خواهد در مورد اتو زدن یا چیزی شبیه به آن از من سوال کند. پس خیلی توجه نکردم. تا جایی که به من ربط داشت ریچارد مرد جاافتاده‌ای بود. او ۳۵ سال داشت و من ۱۸ ساله بودم و چنین مردی دیگر برای من جالب نبود. پدرم گفت: فکر می‌کنم می‌خواهد از تو خواستگاری کند . به لابی هتل رسیده بودیم. یک باره چیزی را دیدم که از مدت‌ها پیش واضح بود. شبیه این بود که پدر شوخی می‌کند. قصد داشتم بزنم زیر خنده و فریاد بزنم. با این وجود صدایم ارام بود: حالا باید چه کار کنم پدر؟ پدر گفت: من که قبلا به او موافقتم را اعلام کرده‌ام. بنابراین می‌ماند هرچه که تو بخواهی و البته تا حدی ارتباط دارد به... به چه چیزی؟ باید برای آینده‌ی شما هم فکری بکنم. در هر صورت منظورم این است که اگر اتفاقی برای من رخ دهد...به ویژه آینده‌ی لورا. منظورش از حرفی که می‌زد این بود که اگر با ریچارد ازدواج نکنم دیگر پولی نخواهم داشت. آدمکش کور را سیدحبیب گوهری‌راد ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۶۵۶ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۶۵ هزار تومان چاپ و روانه کتابفروشی‌ها شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.