جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
وارث جابز
تیموثی دونالد کوک، معروف به تیم کوک، (متولد ۱ نوامبر ۱۹۶۰) یکی از مدیران تجاری امریکایی است که از سال ۲۰۱۱، مدیر ارشد اجرایی شرکت اپل بوده است. البته کوک پیش از آن نیز یکی از مدیرعاملان شرکت اپل بوده که زیر نظر بنیانگذار آن، استیو جابز، فعالیت میکرده است. استیو جابز هیچوقت خودش را استاد کسی نمیدانست؛ ولی بهترین معلمی بود که من در زندگیام داشتم. او یک مربی سنتی نبود؛ اما بهترین بود، بهترین مطلق. کوک در مارس ۱۹۹۸، در مقام معاون ارشد استیو جابز به اپل پیوست و پس از آن، در سمت مدیر ارشد فروش و راهبرد جهانی و رئیس بخش خدمات مشتریان، همکاری خود را با این شرکت ادامه داد و در ۲۴ آگوست ۲۰۱۱، قبل از مرگ جابز در اکتبر همان سال، در سمت رئیس اجرایی منصوب شد و از همان زمان که اپل را به دست گرفت، تا سال ۲۰۲۰، درآمد و سود شرکت را دو برابر کرد و ارزش بازار این شرکت از ۳۴۸ میلیارد دلار به ۹/۱ تریلیون دلار افزایش یافت و این درحالی است که اپل در سال ۱۹۹۸، در شرایط خوبی نبود و بازدهی شرکت بهشدت کاهش یافته بود. تمام شواهد منطقی به من میگفتند نباید موقعیت رو به رشد خود را در کامپک رها کنم. روزی که من به شرکت اپل رفتم، به شهود درونیام گوش کردم، نه به فلسفههایی که نیمکرهی چپ مغزم تکرار میکرد و نه به هشدارهای همکارانم. هنوز پنج دقیقه از مصاحبهی استیو جابز با من نگذشته بود که من تمام منطق و علائم هشدار را دور ریختم و حضور در اپل را پذیرفتم. ادراکم میگفت کار کردن با یک نابغهی خلاق شانسی است که فقط یکبار در زندگی من رخ میدهد. با تمام وجود میخواستم در تیم اجرایی اپل باشم و کمک کنم که این شرکت دوباره احیا شود. در می ۲۰۱۴، شرکت اپل با مدیریت تیم کوک، بزرگترین خرید تاریخ خود را ثبت کرد و شرکت بیتس موزیک و بیتس الکترونیکس را، با مبلغ ۳ میلیارد دلار خرید. براساس این قرارداد، بنیانگذاران بیتس، در مقام اجرایی، به شرکت اپل کمک میکردند. به عقیدهی کوک، بیتس موزیک و بیتس الکترونیکس دو کسبوکاری بودند که بهسرعت رشد میکردند و میتوانستند خط تولید اپل را تکمیل و به گسترش اکوسیستم اپل در آینده کمک کنند. البته شرکت اپل در این سالها نوساناتی نیز در سود و فروش خود داشته است. در سالهای اخیر، با توجه به رکود جهانی اقتصاد، سیاست تیم کوک مبنی بر بالا نگهداشتن سود از طریق بالا نگهداشتن قیمتها، چندان هم موفقیتآمیز نبوده است. کاهش توان اقتصادی مردم کشورهایی که رکود را تجربه میکنند و پیشرفت سیستمعامل اندروید، دوشادوش هم بر کاهش سود اپل افزودهاند. بااینحال، کوک دوست صمیمی و معتمد استیو جابز بود و با هدایت شرکت به سمت رشد بیشتر، میراث جابز را زنده نگه داشت. زیر سایهی سلطنت تیم کوک، اپل موضع قاطعانهای دربارهی مسائل اجتماعی، حفاظت از محیط زیست، مسئولیت زنجیره تأمین و حقوق حریم خصوصی اتخاذ کرده است. افزونبر افتخاراتی که کوک در دوران مدیریتش، بر گردن اپل آویخت، جوایز و افتخاراتی را نیز از آن خود کرد:- در سال ۲۰۱۴، فاینشال تایمز او را بهعنوان برترین مرد عرصهی تجارت و تکنولوژی انتخاب کرد.
- در سال ۲۰۱۵، موفق به دریافت جایزهی انعطاف در برابر تغییرات شد و مجلهی فورچن او را بزرگترین رهبر دنیا نامید.
- و بازهم در همان سال، تیم کوک موفق به دریافت جایزهی ویژهی کمپین حقوق بشر شد.
۲٫ When Breath Becomes Air by: Paul Kalanithi «وقتی نفس هوا میشود» زندگینامهای غیر داستانی است که پل کالانیتی، جراح مغز و اعصاب امریکایی، آن را نوشته است. این اثر جزء پرفروشهای نیویورکتایمز بود و فینالیست جایزهی پولیتزر. پل کالانیتی در «وقتی هوا نفس میشود» میخواهد به این پرسشی پاسخ دهد که ذهن ایدهآلگر او را به خود مشغول کرده است: چه چیزی باعث میشود که یک زندگی ارزش زیستن داشته باشد؟ وقتی کالانیتی ۳۶ساله بود و در آستانهی تکمیل دورهی آموزشی جراحی مغز و اعصاب، متوجه شد که به سرطان ریه در مرحلهی چهارم مبتلا شده است. یک روز او پزشکی در حال مرگ بود و روز دیگر بیماری که برای زنده ماندن تقلا میکرد و آیندهی درخشانی که او و همسرش تصور کرده بودند در حال نابودی بود. چه چیز باعث میشود که زندگی در مقابل مرگ ارزش زیستن داشته باشد؟ وقتی آینده، که دیگر نردبانی برای رسیدن به اهداف شما در زندگی نیست، به یک حالت همیشگی تبدیل میشود، چه میکنید؟ بچهدار شدن، پرورش زندگی جدید با کمرنگ شدن زندگیای دیگر، یعنی چه؟ اینها پرسشهایی است که کالانیتی در این خاطرهی سیار با آنها دستوپنجه نرم میکند. پل کالانیتی در مارس ۲۰۱۵، در حالی درگذشت که داشت این کتاب را تکمیل میکرد، اما سخنان او همچون راهنما و هدیه برای همهی ما زنده مانده است. او نوشته است: «در رویارویی با مرگ خودم، به این نتیجه رسیدم که با همهی درایتم، چیزی را تغییر ندادهام و این کلمات ساموئل بکت پیوسته در ذهنم تکرار میشود: من نمیتوانم ادامه دهم. من ادامه خواهم داد.» «وقتی نفس هوا می شود» تأملی فراموشنشدنی و تأییدکنندهی زندگی است دربارهی چالش رویارویی با مرگ و رابطهی بین پزشک و بیمار، از نویسندهای درخشان که هر دو شد. ۳٫ Competing Against Time : How Time-based Competition is Reshaping Global Markets by George Stalk امروزه مسئلهی زمان لبهی پرتگاه است. درواقع، زمان سلاح استراتژیکی معادل پول، بهرهوری، کیفیت و حتی نوآوری است. در «رقابت با زمان»، کتابی راهگشا و مبتنی بر ده سال تحقیق، نویسنده استدلال میکند که روشهای شرکتهای پیشرو برای مدیریت زمان در تولید، -تولید محصول جدید، فروش و توزیع- یکی از قدرتمندترین منابع جدید مزیت رقابتی است. نویسنده با بیان بسیاری از مثالهای دقیق از شرکتهایی که استراتژیهای مبتنی بر زمان را در نظر گرفتهاند، مانند: فدرال اکسپرس، فورد، میلیکن، هوندا، دیر، تویوتا، سان مایکروسیستم، وال مارت، سیتیکورپ، هارلی-دیویدسون و میتسوبیشی، توضیح میدهد که دقیقاً چگونه کاهش زمان سپریشده تفاوتی اساسی بین موفقیت و شکست ایجاد میکند. اگر آنچه را مشتریها میخواهند به آنها ندهید، رقابت با سایر شرکتها ادامه خواهد داشت. شرکتهای زمانمحور محصولات و خدمات خود را با هزینههای پایینتر و با زمان تحویل سریعتر از رقبای خود ارایه میکنند. علاوه بر این، نویسنده نشان میدهد که با تمرکز مجدد سازمانهای بر پاسخگویی، آنها در مییابند که پیشفرضهای طولانی مدت دربارهی وضع هزینهها و رفتار مشتریان چندان مناسب نیست: با کاهش زمان، سرمایهگذاری بیشتر در کیفیت، افزایش تنوع محصول و کاهش زمان پاسخگویی، هزینهها افزایش نمییابند که هیچ، کاهشی نیز میشوند و بر خلاف عقیدهی رایج مبنی بر اینکه تقاضای مشتری فقط با انتخاب محصول و پاسخگویی بهتر، اندکی بهبود مییابد، نویسنده اثبات میکند که نتایج واقعی انفجار تقاضای مشتری برای محصول و خدمات، به زمان وابسته است و در بیشتر موارد، آن را به بخشهای بسیار سودآور بازار تبدیل کردهاست. جورج استالک با شواهدی قانعکننده، مستند میکند که زمان، مانند هزینه، قابل اندازهگیری و کنترل است. شرکتهای نسل جدید امروز، زمان را بهعنوان چهارمین بعد رقابت میشناسند و درنتیجه، با تولید انعطافپذیر و سیستمهای پاسخ سریع کار میکنند و تأکید فوقالعادهای بر تحقیق و توسعه و نوآوری دارند. کارخانهها به مشتریانی نزدیک هستند که به آنها سود میرسانند. ساختار سازمانها به گونهای است که به جای هزینههای کم و کنترل، پاسخ سریع میدهند. تمرکز شرکتها بر کاهش زمان چنان است که در همهی موارد تأخیر را حذف نکنند و از مزیت رقابتی خود برای جذب مشتریان سودآور استفاده کنند. جورج استالک نتیجه میگیرد که تقریباً همه مشاغل میتوانند از زمان مانند سلاحی رقابتی استفاده کنند. در صنعت پسا صنعت، او فرایندهای تبدیل شدن به رقیبی مبتنی بر زمان را نشان میدهد و روشهایی را میآموزد که مدیران، به کمک آنها، میتوانند برتری چشمگیری در مقایسه با دیگر رقیبان داشته باشند. ۴٫ Mohandas K. Gandhi, Autobiography: The Story of My Experiments with Truth by: Mahatma Gandhi مهاتما گاندی در «زندگینامه مهاتما گاندی: داستان تجربیات من با حقیقت» هدف خود از نوشتن این کتاب را اینگونه شرح میدهد: «هدف من توصیف فلسفه و عمل ساتیاگراهاست، نه اینکه بگویم چقدر خوب هستم.» ساتیاگراها، جنبش اعتراضی بدون خشونت گاندی، از دو بخش (ساتیا به معنای حقیقت و اگراها به معنای پافشاری) تشکیل شده است و مانند خالق آن، به عنوان یک اصل اخلاقی و فریاد استمداد، اصل حقیقت و آزادی فریاد بود. زندگی گاندی به مبارزان آزادی و آزادیخواهان جهان نقشهی راه داده است و میهننویسان و میهنپرستان از افسانههای او بهرهها بردهاند. بااینحال گاندی مینویسد: «این لقب [مهاتما، روح بزرگ] بهشدت مرا میآزارد... اما من مطمئناً دوست دارم تجربیات خود را در زمینهی معنوی، که فقط برای خودم شناخته شده است و از آن قدرت گرفتهام، روایت کنم.» واضح است که گاندی هرگز از دنیا دست نکشید. او نه صلحطلب بود و نه معلم مذهبی. بهراستی گاندی که بود؟ در میان علاقهی دیرین به مردی که هند را آزاد کرد، از جنبش حقوق مدنی امریکا الهام گرفت و در سراسر جهان محترم است و البته دربارهاش سوتفاهمهایی نیز شد، شاید زمان آن رسیده باشد که او را از سخنان خودش بشناسیم - به قول خودش، «اعترافات»، از زندگینامهی او. گاندی صادقانه و بادقت وسواسگونه خود یک مذهب را ساخته بود و زندگینامهی او یکی از قدیسان را به یاد میآورد که لغزشهایش سبب عذاب و سوزاندش شده بود. روایت زندگی او از سنین کودکی در گجرات، ازدواج در ۱۳ سالگی، تحصیلات حقوقی در انگلستان و تمایل روزافزون به پاکی و اصلاح، روایت وی از مردی افراطی در همهچیز است. او در این کتاب، جزئیات گرایش تدریجی خود به گیاهخواری، آهیمسا (عدم خشونت) و تجرد (براهماچاریا، خویشتنداری که یکی از آزمایشهای معنوی سختتر اوست) را بیان کرده است. گاندی مردی جذاب، پیچیده، رهبر و راهنمایی درخشان بود؛ حقیقتجویی که جان بر سر اعتقاداتش داد؛ اما مرگ او هیچ فایدهای برای شهادت و تقدس نداشت. داستان او، مسیر دیدگاهش از ساتیاگراها و منزلت انسانی، یکی از اتفاقات مهم قرن بیستم است. گاندی در شجاعت و خلاقیت خود ماندگار است. ۵٫ Trillion Dollar Coach: The Leadership Playbook of Silicon Valley's Bill Campbell by: Eric Schmidt (Author), Jonathan Rosenberg (Author), Alan Eagle (Author) بیل کمپل نقش مهمی در رشد چندین شرکت مطرح مانند: گوگل، اپل و اینتوی داشته است و با مدیران سیلیکون ولی، از جمله استیو جابز، لری پیج و اریک اشمیت، روابط مستحکمی داشته است. علاوهبراین، این نابغهی تجاری دهها رهبر مهم دیگر را در هر دو جناح، از کارآفرینان گرفته تا سرمایه داران مطرح و مربیان و فوتبالیستها راهنمایی کرده و میراث شرکتهای در حال رشد، افراد موفق، احترامها، دوستیها و عشق را پس از مرگش در سال ۲۰۱۶ به یادگار گذاشته است. رهبران گوگل، اریک اشمیت، جاناتان روزنبرگ و آلن ایگل، بیش از یک دهه از نزدیک مشاهده کردند که چگونه مردی به نام مربی بیل مشهور شده و روابط قابل اعتماد خلق میکند، رشد شخصی را تقویت میکند -حتی در افرادی که در اوج شغل خود هستند- از شجاعت الهام میگیرد و تنشهای ویرانگر را برطرف میکند. اکنون آنها برای ارج نهادن به مربی خود و الهام بخشیدن و آموزش نسلهای آینده، حکمت او را در این راهنمای اساسی، «مربی تریلیون دلاری: راهکار رهبری بیل کمپبلِ درهی سیلیکون»، تدوین کردهاند. براساس مصاحبه با بیش از هشتاد نفر که بیل کمپبل را می شناختند و او را دوست داشتند، «مربی تریلیون دلاری» اصول مربیگری را توضیح میدهد و خواننده را با داستانهای افراد بزرگ و شرکتهایی که با بیل کمپل کار کردهاند آشنا میکند. این اثر برای رهبران و مدیران کسبوکار آیندهنگری نوشته شده است که میخواهند فرهنگها، تیمها و شرکتهایی با عملکرد بالا و سریع خلق کنند. ۶٫ Bobby Kennedy: The Making of a Liberal Icon by Larry Tye تاریخ از کندی بهعنوان یک درمانگر نژادی، تریبونی برای فقرا و آخرین شوالیهی مترقی دوران گذشتهی سیاست امریکا یاد میکند. اما سخنرانی کندی در انجمن لیبرال در حقیقت مرحلهی نهایی از سفری بود که با خدمت او در جایگاه مشاور سناتور جوزف مککارتی آغاز شد. در «بابی کندی»، لری تای لایههای افسانهای و باورهای غلط را از بین میبرد تا قوس کامل زندگی سوژهی خود را به تصویر بکشد. تای برای نوشتن این اثر ارزشمند خود از خاطرات منتشرنشده، پروندههای فاشنشدهی دولت و ۵۸ جعبه مقالهای که ۴۰ سال بایگانی شده بود استفاده میکند. او با بررسی عقاید متنتقض دربارهی کندی میخواهد بیوگرافی کامل تنها عضو مرموز خانوادهی کندی را به روی کاغذ بیاورد. این اثر داستانی جذاب است دربارهی چگونگی پرورش ایدهآلیسم و آموختن لیبرالیسم. *** کوک از علاقهمندان به تناسب اندام است و از پیادهروی، دوچرخهسواری و ورزش لذت می برد و البته از زندگی شخصیاش چیز زیادی در دسترس عموم نیست. تیم کوک در اکتبر ۲۰۱۴، توضیح داد که به دنبال دستیابی به «سطح اساسی حریم خصوصی» است و از همان تاریخ به بعد، این اندیشه خود را در تولید محصولات جدید اپل، به کار گرفت. منابع: https://www.kevinrooke.com/ https://www.amazon.com/ https://en.wikipedia.org/ https://www.britannica.com/ تهیه و تنظیم: مهسا درویش
در حال بارگزاری دیدگاه ها...