جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
نوروز
نوروز یکی از کهنترین جشنهای ملی ایرانیان است. واژهی نوروز از دو بخشِ نو، به معنی تازه (در زبان انگلیسی New) و روز که در اوستا، روچَ Roucha به مفهوم روشنی است، تشکیل شده است؛ پس نوروز میشود روشنی تازه. در گزارشها و نوشتههای اوستایی و پهلوی و سرودههای پارسی، از پایهگذاری و آغاز و تاریخ نوروز بسیار یاد شده است. بنابر گزارشهای کهن، جمشید، چهارمین پادشاه پیشدادی، نوروز را پایهگذاری کرد. در متون اوستایی چون وندیداد و یشتها دربارهی جمشید پیشدادی گزارشهای بسیار آمده است. از نوشتههای کهن چنین برمیآید که جمشید از شاهان و مردمان فرزانه و دانشمند ایرانی بود که بسیاری از پایههای تمدن و شهرنشینی را پیریزی کرد. نوروز در ایران باستان دو بخش بوده است: نوروز کوچک یا نوروز عام که از اورمزدروز، که نخستین روز بهار و نوروز است، آغاز میشود و تا روز سپندارمذ، پنجمین روز بهار و فروردین ادامه دارد و نوروز بزرگ، که از خوردادروز، یعنی روز ششم، آغاز میشود و تا رامروز یعنی روز بیستویکم فروردین یا بهار، طول میکشد. برخی دانشمندان و پژوهشگران، فقط روز ششم فروردین (خوردادروز) را نوروز بزرگ دانستهاند؛ اما نوروز بزرگ، چه از دید تاریخی و رویدادهای مربوط به آن و چه از دیدگاه روزشماری، به یک روز پایان نمییافته است، بلکه نوروز بزرگ به دلیل روزشمار بخش دوم نوروز که تا ۲۱ فروردین ادامه میداشته، چنین نام گرفته است. در ادب و فرهنگ ایران، هر جشن ویژگی و فلسفهای آیینی دارد. برگزاری جشنهای ایرانی علاوه بر هماهنگی با آفرینش و طبیعت، معنا و مفهومی ویژه نیز نزد ایرانیان داشته است. در فرهنگ ایرانی هیچ پدیده و آفریدهای را بیدلیل و بیمفهوم نمیبینیم. از این رو، در ادبیات این سرزمین، همواره بینش و باوری در پی آفرینش هر پدیده بوده است. هر کدام از آداب و رسوم ایرانیان در جای خود، فلسفه و مفهومی از آفرینش و هستی و شناخت آن را میرساند. نوروز نیز که بزرگترین و مهمترین جشن ایرانیان است، از این روش دور نبوده است و حتی مفاهیم ادبی و فرهنگی بسیاری را در خود نهفته دارد. از آداب بسیار پسندیدهی ایرانیان در آغاز نوروز و روزشماری نوروزی، میتوان به رامشگری و نواختن موسیقی و سرود و آوازخوانی اشاره کرد. رامشگران و نوازندگان، در آغاز نوروز، در کوی و برزن و حتی در دربار شاهان به نواختن و سرودخوانی میپرداختند و با سرودهها و ترانههای نوروزی و بهاری، دل مردمان را شاد و خرم میکردند. همچنین اجرای موسیقی برای مراسم جشنخوانی، جزء نیایشها آنها بود؛ حتی برخی نیز در روزهای پیش از فرا رسیدن نوروز، در کوی و برزن با رقص و پایکوبی و ترانهسرایی، آمدن بهار و نوروز را نوید میدادند. به گاهِ نوروزی، رامشگران و نوازندگان ایران باستان در دربار شاهان برای هر روز پرده و آواز ویژهای بر پا میکردند. واپسین روزِ نوروز که رامروز نام دارد، به مفهوم آرامش و آسایش است. پس از گذشت بیست روز از پایانِ زمستان و آغاز بهار، ایرانیان گرمی و آرامش زمین را درک و تنفس زمین را احساس میکردند. سردی هوا و زمین در این روز شکسته میشود و زمین نفسی گرم میکشد و رو به گرمی میرود. همچنین در این روز، بیشتر درختان دشت و دمن و کوهها سرسبز میشوند و زندگی و امید را نوید میدهند. هوا دلانگیزتر و شادابتر است و زمین برای کشت و کشاورزی آماده میشود. رامروز پایان و آرامش جشنهای نوروزی و پایانبخشیدن به آداب و آیین نوروزی است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...