جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
معرفی کتاب: همراه زوجدرمانی؛ کتاب رفتارشناختی
کتابی است از دکتر راسل گریگر و چاپ نشر وانیا. دکتر راسل تمرینهای مناسب زیادی را در کتاب گنجانده تا متخصصان بالینی آنها را برای مراجعان خود استفاده کنند؛ یعنی زوجهایی که در حال درمان هستند و نیاز به کمک اضافی دارند و زوجهایی که خودشان برای بهبود رابطهشان تلاش میکنند. دکتر گریگر در کنار شرح فرآیند زوجدرمانی عقلانی_عاطفی، بین مشکلات رابطه که شامل اختلافنظر و نارضایتیهای کوچک هستند با موارد مختلکننده رابطه، که وقتی رخ میدهد که زوجین به لحاظ عاطفی مضطرب میشوند یا فراتازی منفی میکنند، تمایز قائل شده است. او خواننده را در مسیر تشخیص زوجین پیش برده و هشت راهکار قدرتمند ارائه کرده است؛ راهکارهایی که هم به حل مشکلات زوج و هم به موارد مختلکننده کمک میکند تا بتوان هارمونی (هماهنگی) رابطه را پیدا کرد. دکتر گریگر مسائل ذیل را بررسی کرده است: رهایی از آزردگی، خشم، ترس و ناامنی، افزایش نزدیکی و صمیمیت، حل تعارضها به شیوه برد_برد، و ایجاد تعهد و ارتباط زوجین. همراهِ زوج درمانی که مملو از تمریناتی است که باعث تقویت زوجین میشود تا اقدام کرده و مشکلاتشان را حل کنند، به خوانندگان کمک میکند تا تکانهی مثبت آموخته از درمان را در زندگی روزمره حفظ کنند. دکتر راسل گریگر، روانشناس بالینی، با بیش از ۳۵ سال تجربه در زمینه زوجدرمانی، مشاور سازمانی و استاد راهنما در دانشگاه ویرجینیاست. او نویسنده شش کتاب، ۷۵ مقاله و... است. راسل گریگر در حال حاضر در حال نگارش دو اثر است، یکی خود بهسازی است که عنوان آزمایشی آن را راهنمای شادی گذاشته و دیگری شرح حالی است با عنوان «فصل عالی» درباره تیم بسکتبال قهرمانی NCAA است.قسمتی از کتاب همراه زوج درمانی؛ کتاب رفتارشناختی:
رادنی و سونیا را در نظر بگیرید. توجه داشته باشید که مشکلات این زوج با یک نارضایتی رابطه شروع شد و با انبوه چشمگیری از آزردگی و خشم پایان یافت. همچنین توجه کنید که خشم رادنی باعث ایجاد خشم در سونیا شد و از این رو باعث ایجاد دور باطل کلاسیکی شد که حل مشکل را غیر ممکن ساخت. فوراً پس از اینکه من پرسیدم که به چه مشکلی میخواهند بپردازند، چشمان رادنی گرد شد و بیاختیار گفت: سونیا خیلی ولخرجی میکند. ما تا خرخره تو قرض هستیم. او باید اینکار را متوقف کند! «تو چطور به این کار واکنش نشان میدهی؟» مثل تمام وقتهایی که یک نفر با چنین غضب و عصبانیتی شکایت میکند از او این سؤال را پرسیدم. پیش از اینکه بتواند پاسخ دهد، سونیا با طعنه و کنایه اینطور وسط پرید: «او با من بدرفتاری میکند، مثل یک سگ با من حرف میزند و بعد از آن اخم و تخم کرده و پس میکشد.» از او پرسیدم: «وقتی او این کار را انجام میدهد تو چه واکنشی نشان میدهی؟» سونیا جوابی را داد که انتظار داشتم. من هم سر او داد میزنم، چون هیچکس با من این طور رفتار نکرده است. سپس از او پرسیدم: همه اینها چه تأثیری روی ولخرجی تو دارد؟ او با چشمان برافراشته جواب داد: «بیشتر خرج میکنم.» فکر میکنید چقدر سونیا و رادنی مشتاق بودند تا با همکاری با یکدیگر مسائل مالی خود را حل کنند؟ رادنی آنقدر احساس حقبهجانبی داشت که خارج شدن از حالت حمله را غیر ممکن میدانست و سونیا آنقدر احساس رنجش بسیاری از رادنی داشت. واضح است که هر دوی آنها پیش از اینکه با همکاری یکدیگر بتوانند نارضایتیهای مربوط در رابطه خود را اصلاح کنند، لازم داشتند که از شر خشم خود رها شوند. هر دوی آنها نیاز به تمرین پذیرش و بخشش با قصد قلبی: پادزهر آزردگی و خشم.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...