معرفی کتاب: نامحدود
کتاب «نامحدود» نوشتهی جیم کوئیک یکی از تأثیرگذارترین آثار حوزهی رشد فردی و بهبود عملکرد ذهن است که انتشارات پردیس آباریس آن را به چاپ رسانده است. این کتاب که بهسرعت در فهرست پرفروشهای نیویورک تایمز و وال استریت ژورنال قرار گرفت، هم حاصل سالها تحقیق و تجربهی نویسنده در زمینهی یادگیری و توسعهی مغز است و هم نوعی نقشهی راه برای رهایی از محدودیتهای ذهنی، افزایش توانایی تمرکز و بهرهگیری از ظرفیتهای بالقوهی انسان به شمار میرود. جیم کوئیک در این اثر، مفاهیم علمی را با تمرینهای عملی و انگیزشی درآمیخته تا نشان دهد ذهن انسان واقعاً هیچ حدومرزی ندارد ـ مگر آنهایی که خودمان برایش ساختهایم.
جیم کوئیک در کودکی دچار آسیب مغزی شد و همین مسئله باعث شد در یادگیری، خواندن و تمرکز دچار مشکلاتی جدی شود. معلمانش به او لقب «پسر آهسته» داده بودند و او سالها با حس ناتوانی و شرمساری از کندذهنی خود زندگی کرد؛ اما همان اتفاق تلخ، نقطهی آغاز تحولی بزرگ در زندگی او شد. جیم تصمیم گرفت به جای تسلیم دربرابر محدودیتها، روشهای تازهای برای یادگیری و استفاده از مغز پیدا کند. سالها مطالعه در حوزههای عصبشناسی، روانشناسی شناختی و آموزش تسهیلشده باعث شد او در بزرگسالی به یکی از برجستهترین مربیان یادگیری سریع در جهان بدل شود و با شرکتهایی مانند اسپیس ایکس، نایکی، گوگل و دانشگاههای معتبر همکاری کند.
این تجربهی شخصی زمینهساز فلسفی اصلی کتاب «نامحدود» شد: هیچکس با هوش یا توانایی ثابت متولد نمیشود؛ ذهن انسان قابلیت رشد، تغییر و بهبود بیپایان دارد. تنها چیزی که لازم است، یادگیری نحوهی یادگیری است.
کتاب «نامحدود» به سه بخش اصلی تقسیم میشود که هر بخش به یکی از عناصر محدودکنندهی ذهن و روش رهایی از آنها اختصاص دارد:
1. طرز فکر: چگونگی باورهای ما نسبت به خودمان، هوش و تواناییهایمان.
2. انگیزه: نیروی محرک درونی که رفتارها و یادگیری را به حرکت درمیآورد.
3. روشها: ابزارها و تکنیکهایی که ما را در یادگیری سریعتر، تمرکز بیشتر و بهبود حافظه یاری میکند.
کوییک این سه عامل را سه ستون اصلی زندگی نامحدود میداند و معتقد است اگر حتی یکی از آنها ضعیف باشد، توانایی واقعی انسان هرگز شکوفا نمیشود.
جیم کوئیک
یکی از بخشهای برجستهی کتاب، ایدهی «بینهایت بودن انسان» است. کوییک تأکید میکند که ما در جامعهای زندگی میکنیم که دائماً ما را محدود میکند: نظام آموزشی سنتی که خلاقیت را سرکوب میکند، رسانههایی که با اطلاعاتِ بیشازحد ذهن را خسته میکنند و فرهنگهایی که شکست را ننگ میدانند. او میخواهد خواننده باور کند که ذهن انسان فراتر از آن چیزی است که آموزش رسمی به او تلقین کرده است.
نویسنده چهار اصل یادگیری مؤثر را تشریح میکند:
ـ هرچه را میدانی کنار بگذار تا برای یادگیری جدید آماده شوی.
ـ یادگیری فعال داشته باش؛ فقط نخوان، بلکه عمل کن.
ـ حالت ذهنی و احساسیات را مدیریت کن؛ احساس مثبت یادگیری را تسریع میکند.
ـ آنچه یاد گرفتهای به دیگران بیاموز تا در ذهنت تثبیت شود.
او باور دارد هرکسی میتواند به یادگیرندهای مادامالعمر تبدیل شود، اگر این چهار گام ساده را در زندگی روزمره به کار گیرد.
یکی از عمیقترین پیامهای کتابِ «نامحدود» این است که یادگیری و رشد ذهنی فقط به تکنیکها مربوط نمیشود، بلکه به هویت فرد نیز گره خورده است. اگر کسی خود را فردی کندذهن بداند، حتی بهترین ابزارهای یادگیری هم برایش بیاثر خواهند بود. کوییک میگوید: «هویت، عادتها را میسازد و عادتها آینده را شکل میدهند.»
به همین دلیل او تأکید دارد که باید تصویر ذهنی از خود را بازنویسی کنیم ـ از فردی محدود و محتاط، به انسانی پویا، خلاق و جسور.
کتابِ «نامحدود» در سراسر جهان بهعنوان راهنمایی برای عصر اطلاعات شناخته شد ـ عصری که در آن دانستن نحوهی فکر کردن و یادگیری، از دانستن خودِ اطلاعات مهمتر است. میلیونها نفر از طریق پادکستها، دورههای آنلاین و سخنرانیهای جیم کوییک با مفاهیم کتاب آشنا شدهاند و بسیاری از رهبران تجاری، هنرمندان و دانشجویان از آموزههای او برای ارتقای کارایی ذهنی خود استفاده کردهاند.
همچنین در حوزهی آموزش، آموزههای کوییک موجب بازنگری در شیوههای تدریس شد؛ چراکه او نشان داد یادگیری باید براساس احساس، تخیل و مشارکت طراحی شود، نه صرفاً تکرار و آزمون.
نامحدود:قدرت تمرکز و حافظه خود را چند برابر کنید و زندگی خارق العاده خلق کنید
پردیس آباریسقسمتی از کتاب نامحدود نوشتهی جیم کوییک:
«انگیزه» مقصود فرد از اقدام کردن است و انرژی مورد نیاز برای بروز یک سری رفتار خاص را فراهم میکند.
ادی مورا شخصیت اصلی فیلم نامحدود، نویسندهای است که انگیزه، تمرکز و انرژی بسیار پایینی دارد. وقتی آن قرص معروف را مصرف کرد، ناگهان دست به اقداماتی زد و کارهایی انجام داد که در نتیجهی آنها زندگیاش دگرگون شد.
بیایید چند مورد از رایجترین دروغهایی را که در مورد انگیزه وجود دارند، بررسی کنیم. برخلاف باور عموم، انگیزه نیز مانند طرز فکر، ثابت و بیتغییر نیست. وقتی کسی میگوید انگیزه ندارم، حرفش تا حدودی صحت ندارد؛ زیرا ممکن است انگیزهی زیادی برای ماندن در تختخواب و تماشای تلویزیون داشته باشد.
انگیزه به این معنا نیست که لزوماً از کاری که انجام میدهید لذت ببرید. کارآفرین معروف، تام بیلیو، که از دوستان من است، از ورزش کردن بدش میآید، اما دلایل قانعکنندهای برای ورزش کردن دارد و به همین دلیل هر روز صبح ورزش میکند. من هم از دوش آب سرد خوشم نمیآید، اما هر روز صبح این کار را انجام میدهم.
در آخر، انگیزه چیزی نیست که صبحها موقع بیدار شدن، یا از آن برخوردار باشیم یا نباشیم. وقتی میگوییم «انگیزه ندارم»، خودمان را در حالت خلسه و بیعملی قرار میدهیم. انگیزه داشتنی نیست، انجامدادنی است و کاملاً هم ادامهپذیر است. مانند دوش آب گرم نیست که پس از مدتی سرد شود و مجبور باشید دوباره آن را گرم کنید. انگیزه آن چیزی نیست که بعد از شرکت در یک سمینار، بهطور موقت به دست میآورید، بلکه یک فرآیند است.