جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
معرفی کتاب: فریب ایکاروس
کتابی است به قلم ست گودین و چاپ نشر نوین توسعه. ست گودین در الهامبخشترین کتاب خود، «فریب ایکاروس»، خوانندگان را به چالش میکشد تا شجاعت پیدا کنند و با کار خود به عنوان هنر برخورد کنند. شاید افسانه ایکاروس را شنیده باشید. پدر ایکاروس برای او بالهایی از جنس موم و پر ساخت و به او گفت تا بیش از حد، نزدیک به خورشید پرواز نکند. ایکاروس این هشدار را نادیده گرفت، مومها ذوب و بالها جدا شدند و ایکاروس به سرنوشت شوم خود گرفتار شد و به خوانندهی این افسانه درسی مهم داد: جانب احتیاط را رعایت کن و به حرف افراد متخصص گوش کن! اما پدر ایکاروس به او این هشدار را هم داده بود که از پرواز در ارتفاع کم نیز خودداری کند؛ زیرا آب دریا قدرت پرواز بالهایش را میگیرد. او باید توجه میکرد که پرواز کردن بیش از حد در ارتفاع کم از پرواز کردن بیش از حد در ارتفاع بالا خطرناکتر است؛ زیرا احساس امنیت فریبندهای به همراه دارد. وقتی ما به توقعات کم و رؤیاهای کوچک قانع میشویم و خودمان را دستکم میگیریم. با پرواز کردن بیش از حد در ارتفاع کم، نهتنها به خودمان، بلکه به کسانی که وابستهی ما هستند یا ممکن است از تلاش ما سود ببرند، ضرر میرسانیم. راه ما حماقت بیپروا یا پیروی بیخردانه نیست، بلکه انسان بودن است؛ یعنی دست به هنر زدن و پرواز کردن بسیار بالاتر از حد ممکنی که به ما آموخته شده است. پس دست به هنر بزنید. هنرمند بودن طبیعتی ژنتیکی یا استعدادی خاص نیست. هنرمند بودن نگرشی است که همه ما میتوانیم به کار گیریم. فارغ از اینکه معلم، مهندس، دکتر، مدیر میان رده یا نماینده خدمات مشتریان باشید، میتوانید با آوردن بهترین خودتان در کار، در ارتفاع بالاتری پرواز کنید. شما میتوانید به آنچه امروز انجام میدهید و اینکه فردا چگونه پیشرفت کنید اهمیت دهید. گودین به ما نشان میدهد که چگونه این کار ممکن است و ما را متقاعد میکند که چرا انجام آن ضرورت دارد.قسمتی از کتاب «فریب ایکاروس»:
در هر افسانهای تنش وجود دارد. هیچ الههای قادر مطلق نیست، هیچ عملی قطعی نیست و هیچ چیز در عالم وجود ندارد که واکنشی منفی یا ریسکی نداشته باشد. وقتی الههها دست به کاری میزنند، درواقع در حال قبول ریسک هستند. آنها با دنیا، با یکدیگر و با افراد شریر درگیر میشوند و شاید اتفاقی رخ دهد و ممکن است هم این کار برای آنها نتیجهبخش نباشد. همین آسیبپذیری است که این اقدام را جالب توجه میکند و البته، همین آسیبپذیری است که باعث میشود هر الههای انسان باشد. سخنرانی اخیر سوزان کین، نویسنده، در کنفرانس تد، به اصل این موضوع میپردازد. کین نویسندهی کتابی دربارهی قدرت درونگرایی است، که بهطور متناقضی با غلبه بر خجالتی بودن خود، در برابر یک میلیون نفر، موجب تشویق شدید حضار قرار گرفت. داستان او به دل ما مینشیند، نه بهخاطر اینکه او حقیقت جدیدی کشف کرده است، بلکه به این خاطر که او بهطور الههگونهای سفرهی دلش را برای ما باز کرد، به پا خواست و اعلام کرد. اما آیا او جسور بود؟ یقیناً که بود. او در آسیبپذیری جسور بود. او جسور بود؛ زیرا این جرئت را داشت تا با صدایی آهسته حرفش را بزند، تا بر ترسش غلبه کند، تا زمزمهکنان عقیدهاش را بیان کند، در شرایطی که حتی زمزمه حسی شبیه به فریاد داشت. جسور همیشه به معنای جنگجو یا مهیج نیست. جسور شاید صرفاً به معنای کسی باشد که ارتباط ایجاد کرده است. ما به سمت ایجاد ارتباط با افرادی کشیده میشویم که به هنر میپردازند. آنها الهههای جدید اسطورههای ما هستند.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...