جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
معرفی کتاب: روزی مثل امروز
رمان «روزی مثل امروز» اثر پتر اشتام، در سال ۲۰۰۶ منتشر شد و توجه خوانندگان بسیاری را به خود جلب کرد. این رمان، مدتها موضوع بحث فرهنگی روزنامههای معتبر آلمانیزبان بود و تنها در دو سال اولِ پس از انتشار، نود هزار نسخه از آن به فروش رسید. رمان روزی مثل امروز با واکنشهای متفاوتی از سوی منتقدان ادبی روبهرو شد و بسیاری از آنها، رمان را، با رمان بیگانه آلبر کامو و تربیت احساسات گوستاو فلوبر و مردی که خواب است ژرژ پرک و فیلم زمانی برای رفتن فرانسوا اوزون مقایسه کردهاند. به عقیده بسیاری از آنها، قهرمان کتاب پتر اشتام، نماینده نسلی است که اسلاف آن در آثار چخوف، توماس مان و روبرت موزیل دیده میشوند. منتقدان، مهارت حیرتانگیز و ریزبینی و دقت پتر اشتام را در بیان دنیای احساسی قهرمان داستان و زندگی روزمرهاش تحسین میکنند و توانایی او را در بیان ژرفاهای احساسی داستان، با استفاده از سبک مینیمالیستی میستایند. سبکی که به باور برخی دیگر از منتقدان و خوانندگان، باعث کندی روال داستان و یکنواختی آن شده است. رمان روزی مثل امروز، تابهحال به زبانهای بسیاری همچون اسپانیایی، فرانسوی، روسی، هلندی، ایتالیایی، انگلیسی، ترکی و چینی ترجمه و منتشر شده است.قسمتی از رمان روزی مثل امروز:
آندرآس به یاد روز خاکسپاری پدرش افتاد. روز گرمی بود. آن زمان، والتر و خانوادهاش در یک آپارتمان زندگی میکردند و از او دعوت کرده بودند که آنجا بماند. اما دعوتشان را رد کرده و در هتلی در کنار میدان مرکزی دهکده اتاقی گرفته بود. والتر میخواست روز بعد دنبالش بیاید، اما او گفته بود که راضی به زحمتش نیست. در تمام مدت اقامتش در آنجا پکر بود. تصمیمگیری در مورد سادهترین کارها به نظرش فوقالعاده سخت میآمد. فقط توانایی فکر کردن به چیزهای جزئی را داشت، اما قدرت درکش از همیشه قویتر شده بود. همهچیز به نظرش شدیدتر و بیش از حد پرسروصدا میآمد. صداها، رنگها و حتی بوها از همیشه زندهتر بودند. وقتی موقع رفتن به گورستان، از خیابانی میگذشت، ماشینی ترمز کرد و راننده شیشه را پایین آورد و سرش داد کشید. آندرآس بدون آنکه واکنشی نشان بدهد به راهش ادامه داد. قطرههای عرق را روی تیغهی کمر و پیشانیاش احساس میکرد.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...