جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

معرفی کتاب: دفترچه خاطرات ایرلندی

معرفی کتاب: دفترچه خاطرات ایرلندی هاینریش بل، نویسندۀ نامدار آلمانی، در اواسط دهۀ پنجاه میلادی، چند ماهی در ایرلند اقامت گزید و مشاهدات خود را در کتابی، به نام دفترچۀ خاطرات ایرلندی، به رشته تحریر درآورد. این کتاب اثری است کاملاً داستانی هرچند که  دفترچۀ خاطرات نام گرفته است. کارل تسوکمایر دربارۀ این کتاب می‌گوید: «من دفترچۀ خاطرات ایرلندی بل را بیشتر از همۀ آثاری که وی تاکنون منتشر کرده است می‌پسندم. به نظر من این کتاب یکی از زیباترین و با ارزش‌ترین کتاب‌هایی است که در پنجاه سال اخیر نوشته شده است.» این کتاب به هجده بخش تقسیم شده و هر بخش را می‌توان به صورت داستانی جداگانه خواند. بخش اول، ورود اول نام دارد و دلیل این نامگذاری آن است که بل روی صحنۀ کشتی است و هنوز وارد ایرلند نشده است. بخش دومِ کتاب، که در آن بل وارد بندر دوبلین می‌شود، ورود دوم نام می‌گیرد. در این کتاب بی‌آنکه سخنی از وضع اجتماعی و اقتصادی ایرلند به میان آید، خواننده با همۀ جوانب زندگی ایرلندی روبه‌رو می‌شود. دفترچه خاطرات ایرلندی

قسمتی از کتاب دفترچه خاطرات ایرلندی:

اینکه مراسم مذهبی تازه زمانی  آغاز می‌شود که کشیش حضور داشته باشد واضح و روشن است، ولی اینکه سینما تازه وقتی شروع می‌شود که همۀ کشیشان، چه کشیشان محلی و چه کشیشان به تعطیلات آمده، کاملاً جمع شده باشند، برای خدای یگانه که به رسوم قاره عادت دارد امری شگفت‌آور است. تنها برای او این امید باقی می‌ماند که کشیش و دوستانش شام و گپ زدن‌های پای دسرشان را به زودی به اتمام رسانند، تا زیادتر از حد در خاطراتشان غرق نشوند: مقیاس گفتگوهای «هنوز می‌دونی تو» پایان ناپذیر است، معلم لاتین، معلم ریاضیات و بعد معلم تاریخ! شروع نمایش فیلم ساعت بیست و یک است، با این وجود اگر چیزی در اینجا الزامی نباشد، همین زمان‌شناسی است. حتی مهم‌ترین شکل قرار ملاقات ما وقتی که می‌گوییم حدود ساعت نُه، شخصیت کاملاً دقیقی برای خودش دارد؛ زیرا حدود ساعت نُه ما در ساعت نه و نیم پایان می‌یابد. بعد حدود ساعت ده شروع می‌شود این ساعت بیست و یکم با صراحت کاملی که با آن روی پلاکارد نقش بسته یک شیادی ناب و خالص است. این به حد کافی عجیب است که هیچکس از آن تأخیر ذره‌ای ناراحت نمی‌شود. ایرلندی‌ها می‌گویند: «هنگامی که خداوند زمان را می‌آراست به اندازۀ کافی از آن درست کرد!» بی‌تردید این سخن چنان درست است که ارزش تعمق هم دارد: اگر شخص زمان را همچون ماده‌ای تصور کند که برای کارهایمان روی کرۀ زمین در اختیارمان قرار گرفته است بدین گونه بی‌تردید به حد کافی این ماده در اختیار همه هست؛ زیرا همیشه وقت پیدا می‌شود. کسی که وقت ندارد هیولاست، انسانی ناقص‌الخلقه؛ او از جایی وقت دزدیده و کش می‌رود. به حد کافی وقت برای اندیشیدن به جا می‌ماند؛ زیرا ساعت مدت‌هاست که به نه و نیم رسیده است، شاید حالا کشیشان به معلم زیست‌شناسی رسیده‌اند هر چه باشد یک شاخه از درس‌های فرعی است و می‌تواند به امید پر و بالی بدهد. ولی حتی برای آنهایی که از این تأخیر جهت اندیشیدن استفاده نمی‌کنند، حتی برای آنان هم تدبیری اندیشیده‌اند، سخاوتمندانه با صفحه‌های موسیقی ترانه‌ها پخش می‌شود، شکلات، بستنی و سیگار برای فروش عرضه می‌گردد.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.