معرفی کتاب: جرم‌شناسی

کتابی است از استیون بریگز از مجموعه‌ کتاب‌های دامیز نشر آوند دانش. زبان اصلی این مجموعه کتاب‌ها را انتشارات وایلی منتشر می‌کند و نشر آوند دانش، با رعایت حق کپی رایت، آن‌ها را در کشورمان به چاپ می‌رساند. حال اگر شما مجذوب جرم‌شناسی، علوم قانونی و فعالیت‌های کارآگاهان هستید، این راهنما شما را به عمق دنیای بزهکاری می‌برد و شما را به درک بهتری درخصوص زوایای تاریک ذهن بزهکاران و شیوۀ انجام تحقیقات مأمورانِ اعمال قانون می‌رساند. همچنین با مطالعۀ این اثر، اطلاعات مفیدی از عوامل و آثار بزهکاری، شیوه‌هایی که جامعه به آن واکنش نشان می‌دهد و از همه مهم‌تر، چگونگی پیشگیری از جرائم به دست خواهید آورد.

با مطالعۀ کتاب جرم‌شناسی :

- وارد دنیای بزهکاری شوید: ببینید جرم چیست، چگونه ارزیابی می‌شود و جرائم از چه راه‌هایی بر بزه‌دیدگان و جامعه تأثیر می‌گذارند. - انواع گوناگون جرائم را درک کنید: از جرائم یقه‌سفیدی تا جرائم سازمان‌یافته و تروریسم آگاه شوید و ماهیت جرائم را بررسی کنید تا ببینید چرا هر گروه از بزهکاران به بزهی خاص جذب می‌شوند. - بدانید چه افرادی مرتکب بزهکاری می‌شوند و چرا: با نظریه‌های گوناگونی آشنا شوید که توضیح می‌دهند چرا افراد مرتکب بزهکاری می‌شوند. - وارد عمل شوید: فعالیت‌هایی را دنبال کنید که مسئولان اعمال قانون و نهادهای قانون‌گذار هنگام تعقیب و دستگیری مجرمان انجام می‌دهند. - به‌دنبال عدالت باشید: با بازیگران اصلی نظام عدالت کیفری آشنا شوید و ببینید که چرا و چگونه افراد گناهکار مجازات می‌شوند. - بزهکاری نوجوانان را بررسی کنید: با تفاوت‌های موجود میان نظام رسیدگی به جرائم بزرگسالان و نظام رسیدگی به جرائم نوجوانان آشنا شوید. ببینید چرا طرز برخورد با نوجوانان بزهکار متفاوت است و روش‌های نوین اصلاح و تربیت را بررسی و مرور کنید. استیون بریگز در بیشتر دوران کاری خود، دادستان جنایی در سطوح محلی و ایالتی و فدرال بوده است. وی رسیدگی به پرونده‌های مختلفی را بر عهده داشته: از سرقت‌های ناچیز گرفته تا جرائم سازمان‌یافته و قتل عمد مستوجب اعدام. آقای بریگز همچنین ناظر بخش کیفری ایالتش بوده است و در آنجا واحدهای جرائم سازمان‌یافته و جرائم اقتصادی و اطلاعات جنایی و نیز برنامه‌های ضد تروریستی و قربانیان جرائم را مدیریت کرده است.

قسمتی از کتاب جرم‌شناسی :

اینکه کدام‌یک از دو جنس زن و مرد بیشتر مرتکب جرم می‌شود، از هیچ‌کس پوشیده نیست. در سال ۲۰۰۷، ۷۵%  بازداشت‌ها به مردان اختصاص داشت. ۸۲% بازداشت‌شده‌های جرائم خشونت آمیز و ۶۷% بازداشت‌شده‌های جرائم علیه اموال، مرد بودند. وقتی زنی قصد ارتکاب جرمی را داشته باشد، احتمال اینکه مرتکب جرائم علیه اموال شود بیشتر است. در سال ۲۰۰۷، زنان فقط اندکی بیش از مردان اختلاس  کرده بودند و ۴۴% بازداشتی‌های مرتبط با انواع کلاهبرداری و ۴۰% سرقت‌ها و ۳۸% پرونده‌های جعل اسناد به آن‌ها اختصاص داشت. براساس گرایش‌هایی که اخیراً مشاهده می‌شود، حضور زنان در دنیای جرم و جنایت، رو به افزایش بوده است: بین سال‌های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۷، میزان کلی بزهکاری مردان ۶% کاهش یافت، ولی میزان بزهکاری زنان تقریباً ۷% افزایش یافت. وقتی میزان بزهکاری زنان افزایش و میزان بزهکاری مردان کاهش می‌یابد، احتمال دارد که عوامل اجتماعی در این امر دخیل باشد. برای مثال، وقتی زنان به جایگاه‌های شغلی مهم دست می‌یابند، فرصت بهتری برای اختلاس در اختیار دارند. این مسئله می‌تواند توجیه‌کنندۀ این باشد که چرا بین سال‌های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۷، تعداد بازداشتی‌های زنِ مرتکب اختلاس، با ۳۰% افزایش روبه‌رو بوده است. با تمام این احوال، مردان هنوز هم در زمینۀ ارتکاب جرم، رتبۀ اول را دارند. دلیلش هم ساده است: چون مردان با زنان متفاوت‌اند. تفاوت خصایص زنان و مردان تا حد زیادی نتیجۀ تفاوت‌های هورمونی است. برای مثال، مردان عمدتاً از نظر جسمی، درشت‌تر از زنان‌اند، پرخاشگرترند و اغلب برخی خصایص زنانه همچون دلسوزی، همدلی و نیاز به پرورش موجود دیگری را ندارند (تمام این خصایص، با نقض حقوق دیگران از طریق ارتکاب جرم، در تضاد قرار می‌گیرد.)