جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
معرفی کتاب: تسلی بخشیهای فلسفه
تسلیبخشیهای فلسفه یکی از مشهورترین و پرمخاطبترین آثار آلن دوباتن است که اولینبار در سال ۲۰۰۰ منتشر شده. در این کتاب، نویسنده سعی کرده است با بهرهگیری از آثار فیلسوفان بزرگی چون سقراط، سنکا، شوپنهاور، اپیکور و نیچه، درسهایی آموزنده و کاربردی برای جامعۀ کنونی ارائه دهد. سقراط تسلیبخش در رویارویی با عدم محبوبیت است، سنکا یاور ما در برابر احساس ناامیدی و یأس است، اپیکور با ارائۀ راهکارهایی برای مشکلات اقتصادی، درمواقع بیپولی به یاریمان میشتابد، شوپنهاور تسلیبخش دلهای شکسته است و بالاخره این نیچه است که ما را در سختیهای زندگی یاری میدهد. در این کتاب فلسفه با زبانی ساده و عامهپسند ارائه شده است. آلن دوباتن در ۲۰ دسامبر ۱۹۶۹، در شهر زوریخ سوئیس متولد شد. او نویسنده، فیلسوف و مجری تلویزیون است و ساکن لندن. دوباتن فارغالتحصیل رشتۀ تاریخ و فلسفۀ دانشگاه کمبریج است و مدتی نیز در دورۀ phd فلسفۀ فرانسوی در دانشگاه هاروارد مشغول به تحصیل بود؛ ولی اشتیاق فراوان او به نویسندگی مانع از ادامۀ تحصیلش شد. اولین کتاب او، جستارهایی در باب عشق، در ۱۹۹۳، یعنی زمانی که فقط ۲۴ سال داشت منتشر شد. از دیگر آثار او میتوان به خوشیها و مصائب کار، یک هفته در فرودگاه، سیر عشق، اضطراب منزلت، معماری شادکامی و عشق، کار و منزلت در عصر مدرن اشاره کرد.قسمتی از کتاب تسلیبخشیهای فلسفه:
اگر اشیای گرانقیمت نمیتواند ما را شاد کند، پس چرا با ولع و شدت به دنبال آن هستیم؟ خب، مسلماً به دلایلی اشتباه، درست مانند کسی که مبتلا به میگرن است و برای رهایی از این درد، یک طرف جمجمهاش را سوراخ میکند: شاید به این دلیل است که فکر میکنیم به دست آوردن اشیای گرانقیمت، راه معقولی برای برآوردن نیازهایی هستند که قادر به درک آنها نیستیم. اشیا در بعد مادی، ادای چیزی را در میآورند که در بعد روانشناختی به دنبال آن هستیم. ما باید در افکار خود تجدید نظر کنیم؛ ولی شیفتۀ اشیای مادی جدیدی میشویم. ژاکتی کشمیری را جایگزین دوستان و مصاحبان میکنیم. اینکه ما سردرگمیم و آشفتهحالیم، تقصیر خودمان نیست. به قول اپیکور باورهای باطل اطرافیان ما به درک نادرست ما از نیازهایمان دامن میزند. باورهایی که نیازهای طبیعی و در اولویت ما را بروز نمیدهند و بیشتر به تجمل و ثروت و بهندرت بر دوستی، آزادی و تفکر تأکید میکنند. رواج باورهای غلط، بههیچوجه تصادفی نیست. تحریف اولویتبندی نیازهای ما، ترویج دیدگاه مادی به نفع شرکتهای تجاری است. آنها سعی میکنند دیدگاه مادی نسبت به خوبی را ترویج داده و خوبی غیرقابل فروش را کم اهمیت جلوه دهند و ما از طریق جایگزینی موزیانۀ اشیاء و وسایل زائد با دیگر نیازهای فراموش شدۀ خود، گمراه میشویم. ممکن است در نهایت با خریدن جیپی ارضا شویم، ولی به نظر اپیکور، در واقع به دنبال آزادی بودهایم. ممکن است نوشیدنی گوارایی بخریم، ولی به نظر اپیکور، در واقع به دنبال دوستی بودهایم. ممکن است لوازم لوکس و گرانقیمت شنا بخریم، ولی به نظر اپیکور، در واقع تفکر موجب آرامش ما میشود. برای غلبه بر قدرت تصاویر تجملی، اپیکورها تأکید بسیاری بر اهمیت تبلیغات داشتند. حدود ۱۲۰ سال بعد از میلاد، در محل بازار مرکزی شهر اوینواندا، که ده هزار نفر جمعیت داشت و در جنوب غربی آسیای صغیر واقع شده بود، ستون سنگی عظیمی ۸۰ متر و ارتفاع ۴ متر بنا شد و شعارهای اپیکور برای جلب توجه خریداران بر روی آن حک شد. غذاها و نوشیدنیهای تجملی هم... برای بدن و سلامتی ما مضر هستند. ثروت زیاد همانقدر بیهوده است که آب برای ظرفی پر که سرریز میکند. ارزش واقعی انسان با علم طبیعی حاصل میشود نه با تئاتر و حمام و عطر و روغن. این دیوار چهارصد سال بعد از دوران اپیکور و دوستانش ساخته شد. هزینۀ ساخت آن را دیوگنس، یکی از شهروندان ثروتمند اونیواندا پرداخته بود. او میخواست رموز خوشبختی را که با مطالعۀ فلسفۀ اپیکور کشف کرده بود با همشهریانش در میان بگذارد. او در گوشهای از این سنگ نبشته چنین حک کرده است: اکنون که به غروب زندگانیام نزدیک شدهام، میخواهم پیش از ترک جهان، در ستایش اپیکور چیزی بسرایم زیرا آموزههای او سعادت و لذتی وصفناپذیر نصیبم کرده است. من میخواهم به کسانی کمک کنم که در حال حاضر تندرست هستند. اگر در این زمانه فقط یک یا دو یا سه یا چهار یا پنج یا شش نفر حال و روز بدی داشتند، خب با هر کدام از آنها بهطور جداگانه صحبت میکردم، ولی متأسفانه اکثر مردم درگیر این بیماری هستند. چون این بیماری مانند طاعون همهگیر است و مردم درک نادرستی از آن دارند و روزبهروز هم بر تعداد مبتلایان افزوده میشود (زیرا رقابت و چشم و همچشمی بین آنها زیاد است). قصد دارم از این سنگنبشته برای تبلیغ داروهایی استفاده کنم که موجب رستگاری و سعادت میشوند.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...