جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
معرفی کتاب: اندر مزایای تنبلی
کتابی است از ال جینی و چاپ نشر گمان. تاریخ کار و مشغله، تاریخی طول و دراز و پیچیده است، اما تاریخ کار نکردن کوتاه و مختصر است. مرخصی با حقوق، تعطیلات، فراغت و تنآسایی برای بیشترِ جماعت شاغل از مزایای عصر پساصنعتی است. روشن است که صیادان نهنگِ داستان هرمان ملویل، کارگران فقیرِ داستانهای دیکنز و کارگران کشتارگاه رمانِ سینکلر چیزی از تعطیلات، مرخصی استعلاجی و اوقات فراغت شخصی سرشان نمیشد. آنچه ما اکنون بخش بیچونوچرای حقوق سالانۀ تابستانیِ خودمان میشماریم -مرخصی، گردش و مسافرت و بازیهای برنامهریزیشده- تا همین اواخر از حقوق انحصاریِ طبقۀ اشراف، طبقۀ با اصلونسب و نوکیسهها بود. تازه بعد از جنگ جهانی دوم بود که طبقۀ کارمند و کارگر امریکا، انتقامجویانه به جادهها زدند و برای تفریح با بچههایشان در کابینهای مسافرتی در کنتیکت وقتی گذاشتند، یا به اروپا و نقاط دیگر سفر کردند. و تازه پس از موفقیت شهربازیِ دیزنیلند بود که صنعت سیروسفر این رسالت را برای خودش قائل شد که برای هر مرد، زن و کودک امریکایی فرصتی فراهم کند تا بتوانند کشتی تفریحی دلخواهشان را انتخاب و دو هفتۀ کامل را روی آب در آن کیف کنند. حتی اگر ما عاشق کارمان باشیم و ابتکار و موفقیت و لذتی که در آن مییابیم حسابی ارضایمان کند، باز هم هوایی میشویم و احساس نیاز میکنیم که کار نکنیم؛ نیاز داریم که کار نکنیم. فرقی نمیکند نانمان را از چه راه درآوریم، کار ما هرچه باشد باز هم عاشق اوقات فراغت و تفریح و رخوت و سکونیم. همهمان به بازیِ بیشتری در زندگی نیاز داریم. اما حتی اگر با کار پدر خودمان را درنیاوریم و رسماً معتاد به کار لقب نگیریم، باز هم کار، همۀ زندگی ما را معطل خویش میکند. اکثر ما بیشتر زمان دوران عاقلی و بالغیمان را صرف کار میکنیم. دیگر عادتمان شده که در پاسخِ سلام، چطوری، چه خبر؟ یکی از اشکال جملۀ سرم خیلی شلوغه را بلغور کنیم! بدبختی اینجاست که کلی هم به این پاسخمان افتخار میکنیم، انگار خسته و کوفته بودنمان جایزهای است و تواناییمان در ادامۀ کار نشانهای است از عزمی واقعی. همانطور که وین مولرِ دینپژوه هم اشاره کرده، انگار هرچه سرمان شلوغتر باشد، به چشم خودمان و به خیال خودمان به چشم باقیِ مردم هم مهمتر به نظر میرسیم. جای تأسف است که پر مشغله بودن و سال تا سال خبری از تو نبودن الگوی زندگی موفق شده. با اینکه پر مشغله بودن شعار و الگوی زندگی ما شده، پژوهشهایی صورت گرفته که عکس آن را نشان میدهد؛ طبق این پژوهشها ما علیرغم اینکه ادعا میکنیم به سفت و سختترین اصول اخلاقیِ کار، در معنای خشک و سنتی آن، پای بندیم، بیشترمان اصلاً آن زمانی را که طبق عرف مرسوم در جامعه باید پای کار بگذاریم، صرف آن نمیکنیم. این کتاب گلچینی است مفید و مختصر، عجیب و غریب و فلسفی از شیوۀ بازیهای ما و دلایل نیاز ما در زندگی به اوقات فراغت و سرگرمی. این حرف تاماس کارلایل اشتباه است یا اگر خیلی به او ارفاق کنیم، اغراقآمیز است که کار علاج تمام دردها و بدبختیهایی است که بر انسان نازل میشود. هدف زندگی به لذت نزدیکتر است تا به جان کندن و رنج بردن. البته بسیاری از ما، تفریح و بازی را با انصراف خاطرهای بیهدف، مصرفگرایی افراطی و تنبلی و عاطل و باطل نشستن اشتباه میگیریم..قسمتی از کتاب اندر مزایای تنبلی:
مایکل الیوت، روزنامهنگار و مفسر سیاسی در کتاب فوقالعادهاش، پریروز: مرور مجدد گذشتۀ امریکا، کشف مجدد آیندهاش، تولد فرهنگ مدرن مصرفگرایی را همزمان میداند با پایان یافتن جنگ جهانی دوم. الیوت میگوید که امریکا در سال ۱۹۴۵، به پشتوانۀ صخرههای دوقلوی قدرت اقتصادی و نظامی، مانند مجسمۀ عظیم کلوسوس بر سر جهان خیمه زد. ما نهتنها توانسته بودیم با قدرت نظامیمان دوَلِ محور را شکست دهیم، بلکه هم برای خودمان و هم برای متحدانمان سختافزار نظامی ضروری را تولید کرده بودیم. مشکل ما پس از جنگ این بود؛ آیا دوباره میتوان به اقتصاد زمان صلح بازگشت؟ آیا میتوانیم گلولهها را به داخل اسلحه برگردانیم. روشن است که پاسخ مثبت بود. تا سال ۱۹۴۶، بیش از ۴۰% کل خروجی اقتصاد دنیا را امریکا تأمین میکرد که بیش از هر کشور دیگری پیش از آن بود. خطوط تولیدی که تا پیش از آن تانک بیرون میدادند، دوباره اتومبیل مونتاژ کردند و محصولات خانگی به قفسۀ فروشگاههای سیرز و مونتگومری برگشتند. جیرهبندی تمام شد و دانشگاهها پر شد از جوانانی که از میدانهای جنگ برگشته و قصد داشتند پیشرفت کنند.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...