
ماورای طبیعی شدن/ سؤالهای پرشمار و عاجز بودن بشر از درک آنها
کتاب ماورای طبیعی شدن، نوشتۀ دکتر جو دیسپنزا، به همت انتشارات پردیس آباریس به چاپ رسیده است. بشر در طول سالیانی که روی کرۀ زمین زندگی کرده است، پیوسته درگیر مسائلی بوده که هیچ توجیه علمی برای آن نداشته و از درک آن عاجز بوده. این مسائل همان ماوراءالطبیعه یا فراگیتی نامیده میشود. با پیشرفت علم بشر، بسیاری از این مسائل، به مسائل طبیعی بدل شدهاند، اما خیل عظیمی از سؤالهای بیجواب دیگر باقی مانده که همچنان در فهرست ماوراءالطبیعه جای دارد. ماوراءالطبیعه را در متون اسلامی، عالم غیب گفتهاند. عالم غیب نیز همان عالمی است که از نگاه حسی ما پوشیده است و میتوانیم با عقل، نشانههایی از آن بیابیم و با استفاده از وحی، جزئیات آن را به دست آوریم. البته نباید ماوراءالطبیعه را مترادف مابعدالطبیعه بدانیم؛ چون بحث مابعدالطبیعه به بحث فلسفی گفته میشود و بحث فلسفی منحصر در غیب و مجردات نیست. برای نمونه، یکی از مباحث اصلی فلسفه، بحث از علت و معلول است که این بحث عالم ماده را نیز شامل میشود. بسیار پیش آمده است که در طول تاریخ بشر، افراد عادی تجربههایی را از سر گذراندهاند که آنها را به ورای محدودۀ آن چیزی رسانده است که ما ممکن میپنداریم. از عمر چند صد سالۀ لی چینگ یوئن رزمیکار، که طی ۲۵۶ سال عمرش از سال ۱۶۷۷ تا ۱۹۳۳ با ۱۴ زن ازدواج کرد و بیش از ۲۰۰ فرزند به دنیا آورد، تا شفای خودبهخودی بیماریهای عدیدهای که انستیتوی علوم نوئتیک از ۳۵۰۰ مرجع و در بیش از ۸۰۰ ژورنال به ۲۰ زبان مختلف جمعآوری کرده است. این شواهد بهروشنی به ما نشان میدهد که ما آن چیزی نیستیم که در گذشته به ما گفتهاند و حتی فراتر از آن چیزی هستیم که تصورش را میکردهایم. حال که پتانسیل گسترش یافتۀ بشر کمکم مورد قبول عموم واقع میشود، پرسش اصلی از چه چیزی در زندگی ما ممکن است؟ به چگونه آن را انجام دهیم؟ و چگونه پتانسیل خارقالعادۀ زندگی روزمرۀ خود را بیدار کنیم؟ تغییر پیدا کرده است. پاسخ این پرسش، پایۀ این کتاب را شکل میدهد: ماورای طبیعی شدن: چگونه افراد معمولی کارهای خارقالعاده را انجام میدهند. دکتر جو دیسپنزا، پزشک، دانشمند و عارف امروزی است. همچنین او ترکیبگر اطلاعات است و آرمانی دارد که از چهارچوبهای یک رشتۀ علمی واحد فراتر میرود. جو دیسپنزا با استفاده از حوزههای متنوع علمی مانند اپیژنتیک، بیولوژی مولکولی، نورو کاردیوگرافی و فیزیک کوانتومی، مرزهای سنتی را که بین اندیشۀ علمی و تجربۀ بشری فاصله افکندهاند، در مینوردد و در را به روی پارادایم جدیدی از قدرت خودجوش باز میکند. راهی برای فکر کردن و زیستن براساس آن چیزی که حس میکنیم در زندگیمان امکان دارد و نیز براساس آن چیزی که بهمنزلۀ واقعیت علمی قبول داریم.
در کتاب ماورای طبیعی شدن میخوانیم:
وقتی انسان در حالت پایداری از استرس باشد، انسجام مرکز قلبیاش از بین رفته و توانایی آفرینش او دچار اختلال میشود. مغز در پاسخ به ریتم آشفتۀ قلب از هم پاشیده و انسجامش را از دست میدهد و این عدم انسجام در دو شاخۀ سیستم عصبی خودمختار بازتاب مییابد. اگر سیستم عصبی پاراسمپاتیک ترمز و سیستم عصبی سمپاتیک گاز باشد، درحالیکه این دو خلاف هم کار کنند، پیامی که به بدن ارسال میشود بدین گونه است: پایتان روی ترمز است، اما به ماشین گاز میدهید! لازم نیست متخصص خودرو باشید تا بتوانید اثرات مخرب این نیروهای مخالف را درک کنید. ترمز ماشین خراب میشود، به گیربکس فشار میآید و مقاومت ایجاد شده سبب اتلاف انرژی و کاهش بهینگی مصرف سوخت میشود. تداوم این تنش سبب تحلیل بدن شده و توانایی ترمیم و حفظ سلامتی را از بین میبرد و انعطاف و شادابی را از آن سلب میکند. اگر بگوییم انعطاف بر مدیریت بهینۀ انرژی استوار است، بر اثر استرس مزمن، نیرو بهطور کامل تحلیل رفته و ممکن است بیمار شوید. هرچه بیشتر به این حالت اضطرابی معتاد شویم، احتمال اینکه قلبمان را باز کرده، به درون غور کرده و بهصورت ارادی انسجام قلبی ایجاد کنیم، کمتر میشود. ماورای طبیعی شدن، ترجمۀ روزبه ملکزاده و هیمن برین، در ۴۸۰ صفحه رقعی با جلد سخت و قیمت ۷۹ هزار تومان چاپ و روانۀ کتابفروشیها شده است.
با سلام احتراما از خدمتتون یه سوال داشتم من چند سالی میشه که دایما یک سری خوابهای مشابه میبینم به این شکل که خواب میبینم وارد یه دنیای دیگه میشم از اونجا دوباره میخوابم و وارد یه دنیای دیگه میشم انگار مثل رد شدن از دو دروازه هست و در اونجاست که با اجنه و... ارتباط برقرار میکنم یا دنبالم میفتن و میخوان منو بگیرن ! میشه راهنماییم کنین که این مرز بین دو دروازه ای که رد میکنم چی هست ؟ با کمال تشکر فراون
من وقتایی که میترسم و توهم میزنم بین خوابو بیداریه و بدنم کاملا بی حرکت میشه و فقط چشمام میبینه البته اگه اطرافیان منو ببین تو اون وضعیت فک میکنن من خوابم و چشممو بسته میبینن حرف نمیتونم بزنم و سیاهی میبینم تو دلم ذکر میگم و بیشترو بیشتر بدنم سر و سوزن سوزن میشه جدیدا یک خانمی با من ارتباط گرفته که بهش مشکوکم چون از ترسام باخبر میشه و هر کاری بخوام بکنم اون با خبر میشه و خیلی بهم ابراز علاقه و دوستی میکنه و میگه حالی مشابه حال من داشته گاهی شوخی شوخی حرفای خ عجیب و گمراه کننده میزنه که منو مشکوک کرده
سلام و خدا قوت. من در مورد متافیزیک دو تا کتاب از استاد علی اکبر خانجانی خوندم بنام متافیزیک قرآنی و متافیزیک زندگی بسیار کتابهای عالی و جامعی هست.توصیه میکنم علاقمندان حتما حتما مطالعه کنند.
سلام و خسته نباشید. مبحث متافیزیک و ماوراء طبیعی واقعا جالبه من چند کتاب از استاد علی اکبر خانجانی خوندم بنام متافیزیک زندگی و متافیزیک قرآنی بسیار عالیه توصیه میکنم حتما بخونید. کتابهای دیگه ای هم داره مثل زندگی ماورای طبیعی من که اونم حرف نداره فقط برید و ببینید تا بفهمید من چی میگم
سلام. خیلی چیزها متافیزیکه ولی انقدر عادی شده که نمیفمیم. مثلا چرا هستیم بجای اینکه نباشیم؟ این سوال متافیزیکی یک سوال عرفانی هست که یک عارف میتونه جواب بده. پیشنهاد میکنم کتاب متافیزیک قرآنی نوشته دکتر علی اکبر خانجانی رو بخونید تا به فهم متافیزیک برسید
همه میخوان با متافیزیک به اسرار نهان جهان دست پیدا کنند و یک شبه پولدار بشن در صودرتی که ماورای طبیعی چیزی جز خودشناسی نیست. برای درک مطلب پیشنهاد میکنم کتاب متافیزیک قرآنی نوشته دکتر علی اکبر خانجانی رو بخونید. چند خطش رو با هم بخونیم «۹- جهان فیزیک جهان یافته های محسوس و ملموس است. پس انسان متافیزیکی به یافته های حواس پنجگانه اش قانع و راضی نمیشود و لذا در درون خود به جستجوی یافته ها و هوش و حواسی دگر و برتر می رود تا در این جهان ، چیزهائی برتر ببیند و بفهمد و بیابد ۱۰- پس انسانی که از مادیت و فیزیک جهان راضی و قانع نمیشود به درون خود می رود تا در اعماق خویشتن جهانی بهتر و برتر کشف نماید ۱۱ - پس متافیزیک (هستی برتر - ماورای طبیعت) عرصه ای در درون انسان است که جنبه ای عمیقتر از ادراک حسی می باشد. ۱۲- پس متافیزیک دارای ماهیتی خودشناسانه و عرفانی است . ۱۳- پس نمی توان آثار و اندیشه هائی که در فلسفه غربی موسوم به متافیزیک است را براستی متافیزیک نامید مثل اثر مشهور ارسطو که «متافیزیک» نام دارد و منبع اصلی علم متافیزیک در فلسفه غرب است که به این مقولات می پردازد: جوهر ، ارض ، ماهیت ، ضرورت ، امکان ، ساده ، مرکب ، تضاد ، حرکت و غیره . ۱۴ - پس انسان متافیزیکی نه دارای ذات ویژهای است و نه تعلیم و تربیت خاصی دارد بلکه کسی است که نظری به درون خود دارد . ۱۵- « آن در شماست چرا نگاه نمی کنید » قرآن - یعنی آن هستی برتر و متافیزیک در درون شماست و نه در خود فیزیک.» و..... کتاب توی سایتش قابل دانلوده
سلام خسته نباشی من بیش از ده سال بیشتر میشه که به هرکجا نگاه میکنم اعداد وتصاویر میبینم حتی اوایلها صدای جیغ میشنیدم یا اینکه دوتا شانپانزه سیاه وقهو ه ای قد بلند دیدم که قهو ه ای رنگ میخواست بیاد پیش من اون سیاهه جلوش ایستاد وبا عربی چی گفت که نذاشت تو رو خدا راهنماییم کنید ممنون میشم.