فرکانس صفر/ ساده‌ترین راه رسیدن به صلح، شادی و فراوانی

کتاب «فرکانس صفر»، نوشته‌ی مِیبل کتز، به همت انتشارات نگاه نوین به چاپ رسیده است. کتز می‌گوید: «چرا برای رسیدن به رؤیاهایم باید تقلا کنم؟» «بالاخره چقدر طول می‌کشد تا به فراوانی مالی برسم؟ » «چرا هنوز ناراحت هستم؟» معمولاً پیش می‌آید یکی از این سؤال‌ها یا کل این سه سؤال را یک نفر در یکی از همایش‌هایم از من بپرسد. هزاران بار به آن‌ها جواب داده‌ام. وقتی این‌طور می‌شود، لبخند می‌زنم. شنیدن چندین و چندباره‌ی این سؤال‌ها اذیتم نمی‌کند. می‌دانید، ما خانواده هستیم، خانواده‌ی انسانی، و همه دنبال چیزهای مشابهیم: حس هدفمندی، یک اشتیاق برآورده شده، پول کافی برای لذت از زندگی، صلح در روابط‌مان، صلح در جهان، صلح در قلب‌ها و ذهن‌هایمان. به احتمال زیاد، شما هم از این سؤال‌ها از خودتان پرسیده‌اید. شاید به این خاطر این کتاب را می‌خوانید که سعی دارید راه خود را پیدا کنید و از نتایج به دست آمده تا الان، احساس ناامیدی می‌کنید. امیدوارم این کتاب را پیدا کرده باشید، چون هنوز باور دارید شادی و خشنودی واقعی برای شما امکان‌پذیر است. آیا ممکن است در اعماق وجود خود بدانید یک مسیر ساده‌تر به سمت خواسته‌تان وجود دارد؟ دلیل شما برای انتخاب این کتاب هرچه باشد، بدانید شما تنها نیستید. به آدم‌های دوست‌داشتنی در سمینارهای فرکانس صفر و کارگاه‌ها که با حسرت همین سؤال‌ها را از من می‌پرسند، می‌گویم، «یک راه ساده‌تر وجود دارد»، در حقیقت، من راه ساده‌تر برای انجام آن را پیدا کرده‌ام. شاید بعضی از شما مرا به واسطه‌ی کار همیشگی‌ام در رابطه با هواوپونوپونو، هنر بومیان هاوایی برای حل مسئله بشناسید که برای من فلسفه‌ی زندگی است، چیزی که هم در اوقات خوشی و هم چالش‌برانگیز به من رشد و قوت قلب داده است. اوایل، این شیوه‌ی باستانی مستلزم جمع شدن کل خانواده بود و در حضور میانجی، هرکدام از اعضا باید از دیگران طلب بخشش می‌کردند. درمانگر هاوایی، «مورنا نالاماکو سیمونا» هواوپونوپونو را برای دوران مدرن به‌روزرسانی کرد، طوری که می‌تواند به‌تنهایی انجام شود. «مورنا» می‌گفت: «هواوپونوپونو هدیه‌ی بسیار ژرفی است که به فرد اجازه می‌دهد با خود رابطه‌ی مؤثری برقرار کند و یاد بگیرد که اشتباهات در افکار، گفتار، اعمال یا کردار در هر لحظه‌ای که آن را بخواهد، پاک می‌شوند. در اصل، این عمل درباره‌ی آزادی است، آزادی کامل از گذشته.» من درباره‌ی هواوپونوپونو مطالعه و آن را تمرین کرده‌ام و بیش از بیست سال است که اصولش را یاد گرفته‌ام و آن را با قلبی شکرگزار ادامه خواهم داد. طی مطالعه‌ام درباره‌ی هواوپونوپونو بود که ساده‌ترین راه برای صلح، شادمانی و فراوانی را کشف کردم. من قدرت دگرگون‌کننده ی به کار بردن هواوپونوپونو را در زندگی خودم تجربه کرده‌ام. در اوقات رنج و تردید، این عمل چنان از من مراقبت کرد که انگار یک کودک خردسال هستم و مرا به خود واقعی‌ام رساند. هروقت رها کردم و به این مسیر اعتماد داشتم، همه‌چیز آسان‌تر شد. پول به سمت من جریان پیدا کرد. فرصت‌ها در صندوق نامه‌هایی ظاهر شدند. از همدلی در روابط نزدیکم لذت می‌بردم. روزهایم با کاری پر شد که خیلی دوست داشتم و اصلاً شبیه کار به نظر نمی‌رسید. نگرانی و اضطراب کم شد. گذشته دیگر آشفته‌ام نمی‌کرد و دیگر درگیر داستان‌های هیجانی یا کشمکش نبودم. موفق نشدن وجود نداشت. آنچه در زندگی خودم تجربه کردم، فوق‌العاده بود. تجربه‌ی افراد دیگری که در این مسیر قدم گذاشته‌اند متحیرم کرده است و به خاطر آن قلبم لبریز از شادی‌ است. بعضی از این داستان‌ها را در این کتاب با شما در میان می‌گذارم و به این صورت می‌توانید به قدرت هواوپونوپونو پی ببرید. ولی این کتاب داستان جدیدی را روایت خواهد کرد. دُن میگل روییس نویسنده‌ی کتاب پرفروش چهار میثاق درباره‌ی این کتاب می‌گوید: «همه‌ی ما دنبال تعادل بین کار و خانواده، بین استراحت و فعالیت، بین موفقیت مالی و حس معنا هستیم. «میبل» برای رسیدن به زندگی معنادار و متعادل، یک کتاب راهنمای عملی و در ضمن عمیق فراهم کرده است. این کتاب طرز فکر شما را درباره‌ی چالش‌ها دگرگون خواهد کرد و به شما نشان می‌دهد چگونه از قدرت آن استفاده کنید.» همچنین مارسیا ویدر، مدیر عامل دریم یونیورسیتی معتقد است: «این کتاب عمیق و زیبا، با ارائه‌ی ابزارهای عملی برای ارتباط با چیزی که بیشترین اهمیت را برای‌تان دارد، شما را به سمت معنا و هدف زندگی‌تان سوق خواهد داد. به‌ندرت کتابی دیده‌ام که بتواند شما را عمیقاً به مرحله‌ی دستیابی به رؤیاهای زندگی کاملاً رضایت‌بخش ببرد.»

قسمتی از کتاب فرکانس صفر:

به گفته‌ی «جو ویتالی»، نویسنده‌ی محدوده‌ی صفر، وقتی برای رسیدن به چیزی تقلا می‌کنیم، چه از طریق تمرین های رشد فردی مثل تلقین، چه از طریق تعیین هدف عملی، دچار این توهم می‌شویم که کنترل در دست ماست و بالاخره وقتی آن کنترل را به جهان بسپاریم، نتایج بهتری دریافت می‌کنیم. می‌دانید، وقتی اهدافی تعیین می‌کنیم و برنامه‌ریزی‌های راهبردی داریم، با این باور که خلق‌کننده ما هستیم، اقدام می‌کنیم. جوری فکر و عمل می‌کنیم که انگار این فقط وظیفه‌ی خود ماست که رؤیاهایمان را به واقعیت تبدیل کنیم. با اینکه این شیوه بسیار مثبت‌تر و قدرتمندتر از افسوس برای وضعیت زندگی و مقایسه‌ی شرایط خودمان با دیگران است، ولی این ساده‌ترین راه برای رسیدن به صلح حقیقی، شادی و فراوانی نیست. ساده‌ترین راه این است که آن را یک قدم جلوتر ببریم و با همراهی بخشی از خودمان، که بهتر می‌داند، هم‌آفرینی کنیم. چطور آن را انجام دهیم؟ ما متوجه شدیم آن‌قدر که فکر می‌کنیم می‌دانیم، نمی‌دانیم. رها می‌کنیم و اعتماد داریم که جهان می‌داند چه چیز درست است و بهترین راه رسیدن به آن چیست. مشاهده می‌کنیم، رها می‌کنیم، در صفر می‌مانیم و به مسیر اجازه می‌دهیم آشکار شود. در سمینار کسب‌و‌کاری که در هلند برگزار کردم، کسی با کنایه از من پرسید: «پس شما هیچ طرحی، هیچ برنامه‌ریزی برای کسب‌و‌کار انجام نمی‌دهید؟» جواب من این بود: «آیا حاضرید یک نوع برنامه‌ی کسب‌و‌کار متفاوت تهیه کنید؟ شاید متفاوت با چیزی که مرسوم است یا نوعی که ما «می‌دانیم» درست است؟ شاید یک برنامه‌ی کسب‌و‌کار که به جای علم، برگرفته از الهامات باشد؟ شاید راه‌های دیگری وجود داشته باشد؟ شاید حتی به برنامه‌ی گرفتن وام برای کسب‌و‌کارتان نیازی نباشد.» برایشان تعریف کردم که با یک زوج در خاورمیانه ملاقات داشتم که یک برنامه‌ی آموزشی رشد فردی جالبی براساس بازی با کارت‌هایی خاص، ساخته بودند. آن‌ها گفتند اولین وام کسب‌و‌کارشان را به خاطر «جدیتشان» دریافت کردند. مدیر بانک به آن‌ها گفته بود واجد شرایط دریافت وام نیستند، ولی تحت هر شرایطی آن را به آن‌ها اعطا خواهد کرد، چون باور زیادی به محصولشان دارند و بسیار مشتاقش هستند. پس شاید عشق و اعتماد ما به کاری که انجام می‌دهیم و آنچه باید ارائه دهیم است که مؤثر واقع می‌شود، حتی بهتر از یک برنامه‌ی کسب‌و‌کار! اگر دست از برنامه‌ریزی و تعیین اهداف بردارید، خود را آزاد خواهید کرد. خداوند بیش از آنچه بتوانید تصور یا آرزو کنید، برای شما ذخیره کرده است. اوایل، رهاکردن، ناشناخته است. ناخوشایند است. مجبور خواهید شد از منطقه‌ی امن و کنج آسایشتان بیرون بیایید از وضعیتی که برایتان شناخته شده است. هرچند، وقتی تمرین و تمرین داشته باشید و رها کنید و کم‌کم نتایج را ببینید، به رهاکردن و اعتمادداشتن ادامه خواهید داد. دوستش خواهید داشت؛ دوست خواهید داشت چون بدون تلاش، ناگهان درهایی به روی شما گشوده می‌شوند. تمام کاری که باید انجام دهید، واردشدن به آن‌هاست. شما در آن جریان عالی قرار خواهید گرفت. فرکانس صفر را حسین یاغچی ترجمه کرده و‌کتاب حاضر در ۱۹۸ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۴۰ هزار تومان چاپ و‌روانه کتابفروشی‌ها شده است.