جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
شیکاگو نومیکس/تکامل اقتصاد بازار آزاد شیکاگو
کتاب «شیکاگو نومیکس»، نوشتهی لنی ایبنشتاین، به همت نشر روزنه به چاپ رسیده است. اقتصاد شیکاگو تأثیری ژرف بر علم اقتصاد و اقتصاددانان سراسر جهان داشته است. این کتاب داستان خواندنی چگونگی شکلگیری مکتب اقتصاد شیکاگو را از خاستگاههای اولیهاش روایت میکند. کتاب حاضر با بررسی آثار و اندیشههای اقتصاددانان سرشناس شیکاگویی، از فرانک نایت و هنری سایمونز گرفته تا میلتون فریدمن و جورج استیگلر و فردریک هایک، نشان میدهد که باید میان مکتب اقتصاد شیکاگو متقدم و متأخر تمایز قائل شد؛ چنانکه ردپای این تمایز را هنوز هم میتوان در میان اقتصاددانان شیکاگویی معاصر دید. نقاط افتراق فریدمن و هایک در حوزهی علم اقتصاد و نقاط اشتراکشان در حوزهی اندیشهی سیاسی از دیگر بخشهای خواندنی کتاب حاضر است. در فضای علم اقتصاد در ایران، دستکم، تقابلی جدی میان نهادگرایان و شیکاگوییها را شاهد بودهایم. اما کتاب حاضر روایتی متفاوت دراینباره به دست میدهد و ریشههای نهادگرایی را میان اقتصاددانان شیکاگویی جستوجو میکند. کتاب حاضر، بیشترِ روایتها و تصورات جاافتاده را به چالش میکشد. نشان میدهد میلتون فریدمن و اقتصاددانان شیکاگویی، هایک را در حوزهی اقتصاد فنی و اقتصاد دانشگاهی قبول نداشتند و او را به دانشکدهی اقتصاد خودشان راه ندادند. نقطه اشتراکشان جای دیگری بود. مشخص میشود میلتون فریدمن و هایک چقدر در عرصهی اقتصاد اختلافنظر دارند و تمایز این دو با فون میزس روشنتر میشود. این کتاب ضمن تشریح و نحوهی شکلگیری مکتب شیکاگو در دانشگاه شیکاگو، بنیانگذاران این مکتب را بهدقت از رهگذر تاریخ اندیشهی اقتصادی مکتوب و شفاهی توصیف میکند؛ هم اینکه چه کسانی بودند، هم اینکه چگونه میاندیشیدند. نویسنده میان هایک و فریدمن متقدم و متأخر و میان مکتب شیکاگو اول و مکتب شیکاگو ثانی تمایزی جدی قائل میشود. آدم اسمیت را به اولی گره میزند و میگوید: «لیبرالیسم کلاسیک برابر است با مکتب شیکاگو متقدم، که به برابری از رهگذر وضع مالیات تصاعدی اهمیت میداد، برای دولت در سیاستگذاری اقتصادی نقشی قائل بود، حداقل رفاه برایش مهم بود و مواردی از این دست.» کتاب حاضر به چند دلیل خواندنی است: علاقهمندی به: الف) تاریخ دانشکدهی اقتصاد شیکاگو و تاریخ اندیشهی اقتصاددانان مکتب شیکاگو؛ ب) تشریح تفاوتهای میان خود شیکاگوییها در حوزهی اقتصاد از بهکارگیری ریاضیات در اقتصاد گرفته تا سیاستگذاری پولی؛ ج) فهم روایت نادرست وطنی از برخی موارد مربوط به چگونگی اندیشهورزی شیکاگوییها. کتاب در عین حال، حاوی اطلاعاتی دست اول از گفتوگوها و مکاتبات نویسنده با شیکاگوییهاست که در آن کم هم همدیگر را نوازش نمیکنند! البته، تفاوتهای میان هایک و فریدمن و سایر شیکاگوییها بهخوبی تشریح و روایتی دست اول از چهرههای اثرگذار بر مدرسه و مکتب اقتصاد شیکاگو ارائه میشود.قسمتی از کتاب شیکاگو نومیکس:
بهرغم وجود اقتصاددانان برجستهای که در نیم قرن نخست تأسیس دانشگاه شیکاگو در آنجا تحصیل کردند، علم اقتصاد در این دانشگاه فقط در اواخر دههی ۱۹۴۰ و اوایل دههی ۱۹۵۰، در زمان استقرار کمیسیونِ کولز اقتصادسنجیدانان در دپارتمان اقتصاد، به اوج خود رسید. کمیسیون کولز، که در سال ۱۹۳۲ تأسیس شد، درصدد پیوند دادن علم اقتصاد با ریاضی بود. روزگاری بود که سیزده نامزد آتی نوبل اقتصاد و دوازده تن از مدیران فعلی و آتی انجمن اقتصاد امریکا همگی در سالنهای ساختمان تحقیقات علوم اجتماعی تردد میکردند که دپارتمان اقتصاد و کمیسیون کولز در طبقهی چهارم این ساختمان قرار داشتند. کمیسیون کولز در مقایسه با نگرش از پیش موجود شیکاگویی، رویکرد متفاوتی نسبت به اقتصاد داشت. رویکرد کولز بهشدت ریاضیمحور بود و پدیدار شدن تأکید شیکاگویی بعد از جنگ بر تحقیقات تجربی با کمیسیون کولز در تضاد بود. نه واینر و نه نایت، هیچکدام اقتصادسنجیدان نبودند؛ آنها هر دو بر اهمیت کاربرد نظریه اقتصادی در جهان واقعی تأکید داشتند و روش هیچکدامشان آماری نبود، شیکاگو عمدتاً از طریق تلاشهای فریدمن و همکاران و شاگردانش به نهادی تجربی و آماری بدل شد. زمانی که واینر و نایت این دپارتمان را از لحاظ فکری هدایت میکردند، یک شکاف بزرگ روششناسانه و سیاسی بین شیکاگو و مابقی حرفهی اقتصاد (شکافی که بعداً به ویژگی این رابطه بدل شد) وجود نداشت. تغییرات عظیم در دپارتمان اقتصاد در اواخر دههی ۱۹۳۰ و نیمهی اول دههی ۱۹۴۰ نشاندهندهی اجتنابناپذیر بودن پیدایش دانشگاه اقتصاد شیکاگوی لیبرتارین طی دهههای ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ بودند. دپارتمان اقتصاد شیکاگو هیچگاه بهطور خاص بزرگ نبوده است. تعداد اعضای این دپارتمان با در نظر گرفتن مقامهای پایینتر، معمولاً نزدیک به ۲۵ نفر بوده است. این دپارتمان در نیمهی اول دههی ۱۹۳۰ تحت هدایت و چیرگی واینر، نایت، پل داگلاس، هری میلیس، هنری شولتز، لوید مینتز، سایمون لیلاند و جان نف بود. هنری سایمونز و آرون دیرکتور، اعضای هیأت علمی کمسابقهتر بودند. تا سال ۱۹۴۶، فقط نایت و مینتز و داگلاس در این دپارتمان باقی مانده بودند و داگلاس توجه خود را معطوف به سیاست کرده بود و قرار بود بهزودی عرصهی دانشگاهی را ترک کند. واینر این دانشگاه را به مقصد پرینستون ترک کرده بود. نایت در اواخر دههی ۱۹۴۰ دیگر آن چهرهی دههی ۱۹۳۰ نبود. میلیس بازنشسته شد و نف به کمیتهی اندیشهی اجتماعی پیوست و شولتز و سایمونز نیز در گذشته بودند. اضافه بر این، لیلاند در سال ۱۹۶۴ دپارتمان اقتصاد را ترک کرد؛ اقتصاددان دیگری از دههی ۱۹۳۰ به نام چستر رایت در حال رسیدن به دوران بازنشستگی بود و تئودور ینتما هم مدرسهی کسبوکار را در سال ۱۹۴۹ ترک کرد. همچنین تغییراتی نیز وجود داشت که همیشه در مقامهای پایین روی میداد. در کاغذهای متعلق به هنری سایمونز، مکاتباتی در خصوص پیشنهاد تشکیل یک «مؤسسه اقتصاد سیاسی» به چشم میخورد که هدفش گردهمآوری گروهی از اقتصاددانان «لیبرال سنتی» یا اقتصاددانان «لیبرتارین» بوده است. این نهاد قرار بود «مرکزی باشد که لیبرالهای اقتصادی از هر کجای جهان بتوانند در آنجا به حمایت یا هدایت فکری دسترسی داشته باشند.» شیکاگو محلی مناسب برای این نهاد بود؛ زیرا «اقتصاد شیکاگو هنوز بخشی از معانی برجستهی لیبرال سنتی خود و بخشی از اعتبار خود را حفظ کرده بود.» با این حال، «اگر اقدامات خاصی انجام نمیشد،» لیبرالیسم اقتصادی سنتی حتی در شیکاگو نیز بهزودی از بین میرفت. شیکاگو نومیکس را محمدرضا فرهادیپور ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۳۶۶ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۶۹۵۰۰ تومان چاپ و روانه کتابفروشیها شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...