شکوهمند تنها/ در کشاکش روابط خانوادگی

رمان «شکوهمند تنها»، اثر کریستین هانا، به همت نشر ذهن‌آویز به چاپ رسیده است. کریستین هانا نویسنده‌ی امریکایی، زاده ۲۵ سپتامبر ۱۹۶۰ است که جوایز معتبر و متعددی دریافت کرده. او تابه‌حال، بیش از بیست عنوان کتاب منتشر کرده است و شمار درخورتوجهی از آن‌ها در فهرست پرفروش‌های آمازون قرار گرفته‌اند. یکی از معروف‌ترین آثار هانا، رمان «بلبل» است؛ رمانی که جمله‌ی «ما در عشق درمی‌یابیم که می‌خواهیم چه کسی باشیم و در جنگ می‌فهمیم چه کسی هستیم.» آغازگر آن است و خواننده‌ی کتاب در گوشه‌گوشه‌ی آن این مفهوم را درک می‌کند: جنگ در برابر انسان. خواننده در رمان «شکوهمند تنها» نیز که بی‌شک اثر گرانمایه‌ی دیگری از هاناست، همین مفهوم تقابل جنگ و انسان را به نظاره می‌نشیند؛ اما کمی متفاوت‌تر. این‌بار دشمن لشگری بیگانه و متجاوز نیست، بلکه جنگ در خانه است، در نزدیک‌ترین روابط خانوادگی... حتی از این هم نزدیک‌تر، جنگ در وجود خود شخصیت‌های داستان جریان دارد. نبرد اساطیری میان خیر و شر، اهورا و اهریمن، خوبی و بدی... و آوردگاه این نبرد هم سرزمینی است که هم شکوهمند است و هم تنها. آلاسکا با همه‌ی عظمت و شکوه و زیبایی‌اش، انسان را تنها و بی‌پناه، در معرض انتخاب‌هایی قرار می‌دهد که سرنوشتش را رقم خواهد زد؛ انتخاب‌هایی خوب، شگفت‌انگیز و حتی وحشتناک. عاشقانه‌های این قصه‌ی هیجان‌انگیز و اجتماعی نیز در نوع خود خواندنی و درخور توجه است. وقتی در سخت‌ترین شرایط جسمی و روحی، انسان‌ها میان عشق و دیگر گزینه‌های پیش رویشان مجبور به انتخاب و تصمیم‌گیری می‌شوند، ظهور و بروز زاویه‌های جدیدی از شخصیت آن‌ها، جذاب و خواندنی است.

قسمتی از کتاب شکوهمند تنها:

لنی گفت: «ما یه تیم هستیم.» -نخودفرنگی‌های توی غلاف. -دوتا از خوباش. کلماتی که آن‌ها همیشه به هم می‌گفتند و این کلمات، حالا کمی پوچ به نظر می‌رسید، شاید حتی غمگین. آن‌ها به نیمه‌ی بازی اول رسیده بودند که لنی صدای اتومبیلی را شنید که به آنجا نزدیک می‌شد. کارت‌ها را روی تخت ریخت و به طرف پنجره دوید. با صدای بلند به مامان گفت: «مارک گندهه است و آقای واکر.» مامان گفت: «آه، کمک کن لباس بپوشم.» لنی دوید و به اتاق مامان برگشت و به او کمک کرد تا آن پیژامه‌ی فلانل را دربیاورد و یک شلوار جین رنگ و رو رفته بپوشد به همراه یک ژاکت کلاهدار خیلی بزرگ با آستین‌هایی که برای گچ دست مامان به اندازه کافی بزرگ بود. لنی موهای مامان را برس کشید، کمک کرد تا به اتاق نشیمن برود و روی آن کاناپه‌ی نه‌چندان راحت بنشیند. در کلبه باز شد. ناگهان برف، با موجی از هوا، که تا حد انجماد سرد بود، وارد کلبه شد و دانه‌های ریزش را روی کفپوش چوبی کشید. مارک گندهه توی آن پوستینش که از پوست حیوانات بود و آن چکمه‌های ضخیم مخصوص برفی که پایش بود و آن کلاه پوست دله، که به نظر می‌رسید دست‌ساز باشد، شبیه خرس گریزلی بود! گوشواره‌هایی که از استخوان شاخ گوزن ساخته شده بود از نرمه‌ی گوش‌های کشیده‌اش آویزان بود. پاهایش را به زمین زد و برف را از روی پوتین‌هایش تکاند و می‌خواست چیزی بگوید که صورت کبود مامان را دید. شکوهمند تنها را میثم امامی ترجمه کرده و کتاب حاضر در۶۹۱ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۱۲۰ هزار تومان چاپ و روانه کتابفروشی‌ها شده است.