جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

شب‌نشینی در پراگ/ از دفتر یادداشت‌های زوکرمن

شب‌نشینی در پراگ/ از دفتر یادداشت‌های زوکرمن کتاب «شب‌نشینی در پراگ» نوشته‌ی فیلیپ راث به همت نشر نون به چاپ رسیده است. فیلیپ راث از بزرگ‌ترین رمان‌نویسان امریکا و نخستین نویسنده‌ی امریکایی است که در زمان حیاتش کتابخانه‌ی کنگره‌ی امریکا مجموعه‌ی کامل آثارش را منتشر کرده است. در دهه‌هایی که خیلی‌ها عقیده داشتند رمان در حال مرگ است، او آثاری خلق کرد که جان تازه‌ای به رمان داد، آثاری که هم از نظر منتقدان باارزش بود و هم محبوب خوانندگان. رمان‌های راث عمدتاً در ایالت نیوجرسی می‌گذرند، اما شب‌نشینی در پراگ در این بین استثناست: توصیف درخشان پراگ در دهه‌ی هفتاد میلادی و تحت اشغال تانک‌های شوروی. این رمان به سرنوشت ادبیات و هنر و روشنفکران درجامعه‌ای بسته می‌پردازد، جامعه‌ای با حکومتی توتالیتر که همه‌چیز را زیر نظر دارد، طوری که شایع است از هر دو نفر یکی جاسوس پلیس است. پراگ در سلطه‌ی میکروفن‌های شنود و دوربین‌های نظارتی است و هر چیز و هرکس که خارج از چهارچوب‌های تعریف‌شده باشد سرکوب می‌شود. در این میان، یک نویسنده‌ی مشهور امریکایی با هدف یافتن دست‌نوشته‌های یک داستان‌نویس مرده راهی پراگ می‌شود و سعی می‌کند آن‌ها را از دست زنی که در اختیارشان دارد و حکومتی که هیچ نوع نافرمانی را بر نمی‌تابد نجات دهد.

قسمتی از کتاب شب‌نشینی در پراگ:

من نوزده سالم بود، دانشجوی دانشگاه بودم. می‌خواستم وکیل شوم، مثل پدرم. اما بعد از یک سال تصمیم گرفتم تغییر رشته بدهم و در دانشکده‌ی هنرهای زیبا ادامه تحصیل بدهم. البته، قبل از هر چیز باید برای مصاحبه می‌رفتم. سال ۱۹۵۰ بود. احتمالاً باید برای پنجاه مصاحبه خود را آماده می‌کردم، اما فقط به اولین مصاحبه رفتم. وقتی که وارد شدم، آن‌ها سوابقم را بیرون کشیدند. نزدیک سی سانت قطر پرونده‌ام بود. به آن‌ها گفتم: «چطور قطر پرونده‌ی من سی سانت شده؟ زندگی‌ام که هنوز تمام نشده. من زندگی کاملی نداشته‌ام. شما چطور این همه اطلاعات جمع کرده‌اید؟» اما آن‌ها چیزی نگفتند. آنجا نشستم و آن‌ها پرونده را ورق زدند و بعد گفتند که نمی‌توانم تغییر رشته بدهم. پول طبقه‌ی کارگر برای تحصیلات من پرداخته شده. کارگران به اندازه‌ی یک سال برای آینده‌ی من به عنوان وکیل هزینه کرده‌اند. آن‌ها این هزینه را پرداخت نکرده‌اند که بعد از یک سال تصمیم بگیرم به جای وکالت می‌خواهم هنرمند شوم. گفتند که من هرگز نمی‌توانم در دانشکده‌ی هنرهای زیبا یا هر جای دیگری ثبت‌نام کنم. من هم گفتم بسیار خب و رفتم خانه. برایم زیاد مهم نبود. روی‌هم‌رفته، خیلی هم بد نبود. مجبور نبودم وکیل شوم. چندتایی معشوقه داشتم. جوان بودن با نیروی فراوان. کتاب‌هایم را داشتم و بلیچا، دوست دوران کودکی‌ام را برای مصاحبت. بلیچا برنامه‌ریزی کرده بود شاعر، رمان‌نویس و نمایشنامه‌نویس معروفی شود. یک شب در عالم مستی اعتراف کرد خبرچین است. آن‌ها می‌دانستند که او دوست قدیمی من است و می‌دانستند که اهل نوشتن است و می‌دانستند که هر روز به دیدن من می‌آید. بنابراین، او را استخدام کردند تا جاسوسی من را بکند و هفته‌ای یک گزارش بنویسد. اما مشکل این بود که او نویسنده‌ی خیلی بدی بود. هنوز هم نویسنده‌ی خیلی بدی است. آن‌ها گفتند که گزارش‌هایش را می‌خوانند و هیچ‌چیز از آن درک نمی‌کنند. گفتند چیزهایی که درباره‌ی من نوشته بی‌معنی است. روزی به او گفتم: «بلیچا، ناراحت نباش، اجازه بده گزارشی را که نوشته‌ای ببینم. ممکن است به آن بدی که می‌گویند نباشد. آن‌ها چه اطلاعاتی دارند؟» اما واقعاً گزارش بدی بود. او به نکته‌های اصلی در حرف‌های من توجه نمی‌کرد. همه‌چیز را اشتباهی می‌نوشت. شب‌نشینی در پراگ را خسرو خرم ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۸۲ صفحه رقعی با جلد نرم و قیمت ۱۹ هزار تومان چاپ و روانه کتابفروشی‌ها شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.