جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

زندگی من در فیلم/ اینگمار برگمان؛ مردی که پرسش‌های دشوار می‌پرسید

زندگی من در فیلم/ اینگمار برگمان؛ مردی که پرسش‌های دشوار می‌پرسید کتاب "تصویرها" با زیر عنوان "زندگانی من در فیلم" شامل زندگی پر فراز و فرود اینگمار برگمان در سینما به همت نشر چشمه به چاپ رسیده است. وودی آلن می‌گوید: مشغول فیلمبرداری بودم که شنیدم اینگمار برگمان مُرد. پیامی از دوستی مشترک روی پیام‌گیر تلفن. برگمان بارها به من گفته بود که دلش نمی‌خواهد در یک روز آفتابی بمیرد، و چون زمان مرگش حضور نداشتم فقط امیدوارم در آن لحظه، هوا همان هوای ابری‌ای بوده باشد که تمام کارگردان‌ها عاشقش هستند. من معتقدم بهتر است به زندگی در قلب‌ها و ذهن‌های مردم ادامه بدهی تا در آپارتمانت و بی تردید فیلم‌‌های برگمان به زندگی ادامه می‌دهند، در موزه‌ها، تلویزیون‌ها و دی‌وی‌دی‌ها دیده می‌شوند، اما با شناختی که از او دارم، این پاداش حقیری است و مطمئنم که حاضر بود تک‌تک فیلم‌هایش را با افزودن سالی بر عمرش تاخت بزند. و این تقریبا به او فرصت می‌داد تا شصت سالگردِ تولد دیگر به فیلم‌سازی ادامه بدهد؛ و چه دستاورد خلاقی می‌بود. و حتی لحظه‌ای تردید ندارم که این زمانِ اضافی را چگونه می‌گذراند؛ کاری را می‌کرد که بیش هر چیز عاشقش بود: فیلم می‌ساخت. او مردی بود خونگرم، سرگرم‌کننده، شوخ طبع، بی اعتماد به نفس نسبت به استعداد فوق‌العاده‌اش و زن‌باره. ملاقات با او هیچ شباهتی نداشت به ورود ناگهانی به معبد بی‌نظیر موجودی خلاق، مقهور کننده نابغه‌ای متفکر و درون‌گرا که افکار پیچیده‌ای را با لهجه‌ی سوئدی درباره‌ی سرنوشت تیره و تار انسان در جهان ابراز می‌کرد. بیش‌تر به این شباهت داشت: وودی، این خواب لوس را دیده‌ام که آمده‌ام سر صحنه برای ساختن یک فیلم ولی نمی‌دانم دوربین را کجا بکارم؛ جالب است که می‌دانم این کار را خوب بلدم و سال‌های سال آن را انجام داده‌ام. آیا تو هم از این خواب‌های پریشان می‌بینی؟ یا فکر نمی‌کنی جالب باشد فیلمی بسازی که دوربین را حتی یک سانت هم تکان ندهی و بازیگران فقط وارد قاب بشوند و از آن خارج شوند؟ فکر می‌کنی مردم به من بخندند؟

در قسمتی از کتاب تصویرها می‌خوانیم:

شهر خارجی یکی از نمادهایی است که مدت‌های مدید ذهن مرا به خود مشغول کرده بود. پیش از سکوت خلاصه داستان فیلمی را نوشته بودم که هرگز ساخته نشد. درباره‌ی دو بند باز بود که همکارشان را از دست داده‌اند و در شهری در آلمان گیر افتاده‌اند، مثلا هانوور یا دوییس بورگ. زمان اواخر جنگ جهانی دوم است. در جریان بمباران‌های مکرر، رابطه‌شان به هم می‌خورد. در این خلاصه داستان، نه تنها هسته‌ی اولیه‌ی سکوت بلکه تخم مار هم نهفته است. و ایده‌ی همکار از دست رفته در آیین هم پیدا می‌شود. اگر بخواهم بیش‌تر کنکاش کنم، فکر می‌کنم که ریشه‌ی شهر (خارجی) تاثیر داستان کوتاهی اثر زیگفرید سیورتس است. کتابی با عنوان حلقه که در ۱۹۰۷ منتشر شده بود، و مجموعه‌ی داستان‌های کوتاهی است که در برلین اتفاق می‌افتند. یکی از آنها با عنوان الاهه‌ی تیره‌ی پیروزی، احتمالا همچون گلوله‌ای در ناخودآگاه ذهن نوجوان من فرو رفته است. تصویرها این داستان مبنای رویایی مکرر شد: در شهر عظیمی خارج از سوئد هستم. در راه رفتن به بخش ممنوعه‌ی شهر. مثلا نه منطقه‌ی بدنامی با دیگ‌های جوشان شور و شر، بلکه چیزی به مراتب وحشتناک‌تر. هر اتفاقی ممکن است بیفتد و هر اتفاقی می‌افتد. من این خواب را بارها و بارها دیده‌ام. نکته‌ی آزاردهنده این بود که من هربار در راهِ رفتن به آن منطقه‌ی شهر بودم، ولی هرگز به آن نمی‌رسیدم یا بیدار می‌شدم و یا به خواب دیگری تبدیل می‌شد. در اوایل دهه‌ی ۱۹۵۰ داستانی رادیویی نوشتم با عنوان شهر. در حال و هوای جنگ؛ یا جنگی که قرار است رخ بدهد یا رخ داده و تمام شده. اما حال و هوای آن به کلی با سکوت متفاوت است. شهر روی زمین است ولی حفاری شده و زیر آن شبکه‌ای هست از تونل‌های زیرزمینیِ در هم تنیده شده. خانه‌ها فرو می‌روند، مغاک‌ها دهان باز می‌کنند و خیابان‌ها شکاف برمی‌دارند. نمایش‌نامه حکایت مردی است که به این شهر خارجی که در عین حال برایش آشنا هم هست می‌آید. و ارتباط کاملی به وضعیت زندگی خصوصی من در آن ایام داشت. تازه همسر و بچه‌هایم را رها کرده بودم و در هر دو زمینه، هم زندگی شخصی و هم حرفه‌ای، شکست پشت شکست خورده بودم. اگر بیش‌تر بکاوم تا اصل شهر خارجی را بیابم، به نخستین تجربه‌ام در استکهلم می‌رسم. در ده سالگی پرسه زدن‌هایم را شروع کردم. معمولا مقصد اصلی‌ام شهربازی بیرگر یارل بود، مکانی جادویی، با آن نمایش‌ها و سینماهای کوچکش و ماکسیم. با پرداخت ۷۵ اور (معادل ۱۵ سنت) می‌توانستی به تماشای فیلم‌ها بروی. تصویرها به قلم اینگمار برگمان را گلی اامی ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۲۱۱ صفحه وزیری با جلد نرم چاپ و با قیمت ۳۵ هزار تومان راهی کتابفروشی‌ها شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.