جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

رمان وردست نوشته برنارد مالامود/ خواربارفروشی با سودای زندگی بهتر

رمان وردست نوشته برنارد مالامود/ خواربارفروشی با سودای زندگی بهتر رمان "وردست" نوشته برنارد مالامود به همت نشر مانیا هنر به چاپ رسیده است. مالامود نویسنده آمریکایی در سال ۱۹۱۴ در برکلین نیویورک به دنیا آمد. والدینش از مهاجران روس بودند. تحصیلات آکادمیک خود را در رشته‌ی زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه کلمبیا به پایان برد و مدتی در نیویورک در کلاس‌های شبانه، زبان انگلیسی درس می‌داد و بعدها در کالج‌ها و دانشگاه‌های مختلف تدریس کرد. وردست دومین رمان این نویسنده، در سال ۱۹۵۷ منتشر شد و روایتگر زندگی خواربارفروشی است که در سال‌های پس از جنگ جهانی دوم، با سودای ایجاد وضعیتی بهتر برای خود و خانواده‌اش، به منطقه‌ی بروکلین آمده است. این رمان، همچون بهترین داستان‌های کوتاه مالامود، بیانگر تنگناهای زندگی مهاجران و انتظارات بزرگ آنان است؛ تجربیاتی که به زیبایی و با دقت توصیف شده‌اند و چراغ راه چندین نسل از مخاطبان بوده است. رمان وردست به چند دلیل شایستگی خواندن دارد: ارائه‌ی تصویری بی کم و کاست از زندگی جماعتی کارگر و در آستانه‌ی از پا درآمدن، طنزی تلخ، تجسم ظریف کارانه‌ی اشتیاق آدمی برای زندگی بهتر و تحصیل و راهی برای برون‌رفت، نقد طعنه‌آمیز الگوی آمریکایی زندگی خوب که راحتی صرف مادی را جایگزین زیستی شایسته و بایسته می‌کند و عاقبت لذت ناب نوشته و نثر. وردست از طرفی، این رمان را باید جزئی تاثیرگذار از ادبیاتی دانست که دغدغه‌ی کشف و سازماندهی مجدد آمریکا در آن موج می‌زند؛ سرزمینی که ماهیت واقعی‌اش در آن واحد پیدا و ناپیدا است. در جمله‌ی اول رمان وردست می‌خوانیم که خیابان "تاریک بود با آنکه شب به آخر رسیده بود." و این، توصیفی است که از جهات گوناگون حال و هوای داستان‌های مالامود را در مقیاسی کلان نشان می‌دهد. او که از تکاپوهای طاقت فرسای زندگی مهاجران می‌نوشت، پس از هولوکاست، پس از انتشار رمان ماجراهای اوگی مارچ اثر سال بلو و کاری که آن نویسنده با نوشتار یهودی کرده بود تا غنایی هم ارز سبک نوشتار آمریکایی به آن ببخشد، دنیایی را به تصویر کشید که در آن هنوز ابرهای متراکم رنج، راه بر خورشیدش بسته بودند.

در قسمتی از کتاب وردست می‌خوانیم:

طبق فرضیه‌ی موریس دزد مال محله‌ی خودشان بود. نیک فوسو که دست به این کار نمی‌زد چون در آن صورت موریس صدای پاهایش را روی پله‌ها حین آمد و رفت می‌شنید. پس دزد از بیرون می‌آمد نه  داخل. او در خیابان مخفیانه و درست از کنار دیوار ساختمان‌ها پیش می‌آمد، جایی که موریس از آن بالا نمی‌توانست ببیندش، به علت قرنیز سر در مغازه‌اش، و بعد آهسته در راهرو را باز می‌کرد، شیر را از توی جعبه و دو قرص نان را از توی کیسه برمی‌داشت و باز چسبیده به جلوی خانه از آنجا دور می‌شد. وردست خواربار فروش ظن‌اش به مایک پاپادوپولوس می‌رفت، همان جوانک یونانی که طبقه‌ی بالای مغازه‌ی کارپ زندگی می‌کرد. یک بار در هجده سالگی او را به دارالتادیب فرستاده بودند. سال بعدش هم نیمه شب از پلکان اضطراری حیاط پشتی خانه‌ی کارپ پایین پریده بود،از فنسی در آنجا به سوی دیگر پریده و پنجره‌ی پشت خواربار فروشی موریس را با زور باز کرده بود. از آنجا سه باکس سیگار بلند کرده بود به اضافه‌ی یک نوار سکه‌ی ده سنتی که موریس توی صندوق پول گذاشته بود. وردست با ترجمه‌ی مجتبی ویسی در ۴۱۴ صفحه رقعی با جلد نرم چاپ و با قیمت ۵۴ هزار تومان به بازار نشر عرضه شده است.

در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.