جستجوی کتاب

عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.

ورود به فروشگاه

داستان ناگهان/ یک مجموعه داستان خواندنی

داستان ناگهان/ یک مجموعه داستان خواندنی کتاب «داستان ناگهان» شامل مجموعه داستان‌های کوتاهی از نویسندگان گوناگون به گردآوری رابرت شپارد و جیمز توماس و ترجمه‌ی اسدالله امرایی به همت نشر گویا به چاپ رسیده است. داستان‌های متنوعی در این مجموعه در کنار هم گردآوری شده‌اند. از نویسندگان کمتر شناخته شده‌ای چون بای ژیائو-یی از چین (ترکیدن)، رودریگو ری روسا از گواتمالا (کتاب)، ایساک دینسن از دانمارک (ظرف لاجوردی) و پانوس آیوانیدس از قبرس (گریگوری) گرفته تا نویسندگان نام آشنایی همچون خولیو کورتاسار (کسی را سرزنش نکن!)، هاینریش بُل (خوش‌خنده)، مارگارت اتوود (پایان خوش) و یاسوناری کاواباتا (ملخ و جیرجیرک). بدین ترتیب می‌توان این کتاب را مجموعه داستانی با سبک‌های متفاوت نامید که دریچه‌ی خوبی برای آشنایی با نویسندگانی است که در زبان فارسی کمتر نام و نشانی از آن‌ها بوده و همچنین دیدار با آثار داستانی کوتاهی از نویسندگانی که در زبان فارسی آثار گوناگونی از آن‌ها ترجمه شده است. به عنوان نمونه، فنگ جی کای در ۱۹۴۲ در تیانجین چین به دنیا آمد و در حال حاضر با همسر و پسرش در آنجا زندگی می‌کند. شغل او نقاشی بود، اما دوران انقلاب فرهنگی، خلقِ آثار هنری ضدانقلابی را به اجبار کنار گذاشت، وی سپس به ادبیات داستانی روی آورد اما تا ۱۹۷۷، بعد از مرگ مائوتسه دون قادر به چاپ آثارش نبود. نویسنده‌ای پر کار بود که در بهترین آثارش رویدادهای معاصر چین را با خلاقیتی بی نظیر و درک طبیعت انسانی به تصویر می‌کشد. داستان «نمایش جاروکشی» که از این نویسنده در این کتاب آمده، به هنگام انتشار در ۱۹۸۲ باعث ایجاد اختلاف‌نظرهایی شد و این داستان دیگر در هیچ‌یک از مجموعه داستان‌های او مجددا چاپ نشد. همچنین دینو بوتزاتی که داستانِ دختر ناکام از او در این مجموعه داستان آمده است، بیشتر عمرش را در میلان بسر برد. از ۱۹۲۸ تا زمان مرگش خبرنگار و دبیر کوریره دلاسرا بود. وی در زمینه‌هایی همچون علم، هنر و سیاست فعالیت می‌کرد، اما به پدیده‌هایی غیرعادی مانند بشقاب پرنده‌ها و یا جن‌گیری نیز می‌پرداخت. بوتزاتی نقاش و نویسنده‌ای پر کار بود و رمان‌ها، نمایش‌نامه‌ها، اشعار و اپرانامه‌ها و یک کتاب کودکان و صدها داستان کوتاه نوشت. یکی از رمان‌های وی که شهرتی جهانی کسب کرد بیابان تاتارها بود، بیمار بالینی نمایشنامه‌ی ابزورد او نیز تحسین جهانیان را برانگیخت. این اثر را آلبر کامو به فرانسه ترجمه کرد. مجموعه داستان‌های کوتاه وی شامل فاجعه، شب‌های بی‌قرار و آژیر است.

قسمتی از کتاب داستان ناگهان:

داستان آب و هوای سان‌فرانسیسکو نوشته‌ی ریچارد براتیگان: بعدازظهر ابری دلگیری بود. قصابی ایتالیایی می‌خواست نیم کیلو گوشت به پیرزنی فرتوت بفروشد، اما کی می دانست که پیرزنی به آن سن، نیم کیلو گوشت را می‌خواهد چه کند؟ پیرتر از آنی بود که نیم کیلو گوشت به دردش بخورد. لابد می‌خواست ببرد جلو کندوی زنبورهایش بگذارد. توی خانه‌اش پانصد زنبور طلایی منتظر گوشت بودند و تن‌شان پر از عسل بود. قصاب پرسید: «چه گوشتی بدهم خدمت‌تان؟ گوشت همبرگری خوبی داریم. راسته است.» زن گفت: «نمی دانم. ولی همبرگر چیز دیگری است.» - بله! راسته است. خودم چرخش کردم. کلی راسته انداختم توی چرخ گوشت. زن گفت: «همبرگر به درد نمی‌خورد.» قصاب گفت: «اختیار دارید! اتفاقا امروز جان می‌دهد برای همبرگر. بیرون را ملاحظه بفرمایید، هوا ابری است. آن ابرها را که می‌بینید پشت‌بندش باران است. الان همبرگر را حاضر می‌کنم.» زن گفت: «نه، همبرگر لازم ندارم. فکر هم نمی‌کنم باران ببارد. گمانم آفتاب هم بزند و روز خیلی قشنگی باشد. نیم کیلو جگر بده.» قصاب ماتش برد. دوست نداشت به پیرزنهای مردنی جگر بفروشد. خیلی دل‌چرکین می‌شد. دیگر نمی‌خواست با او حرف بزند. به اکراه دست دراز کرد و از یک تکه‌ی بزرگ جگر حدود نیم کیلو برید لای کاغذ سفید پیچید و آن را توی پاکت قهوه‌ای گذاشت. کار خیلی نچسبی بود. پولش را گرفت و بقیه‌ی آن را داد و رفت توی قسمت مرغ و ماکیان تا حالش جا بیاید. پیرزن با استخوا‌ن‌های بیرون زده‌اش که به پره‌های کشتی می‌ماند به خیابان تن کشید. جگر را مثل نشانه‌ی پیروزی به پای تپه‌ای سراشیب و تند برد. از تپه بالا رفت. با این سن زیاد برایش سخت بود. پیش از آنکه به بالای تپه برسد چند جا از زور خستگی نشست تا حالش جا بیاید. خانه‌ی پیرزن بالای تپه بود. از آن خانه‌های بلند سان‌فرانسیسکو که پنجره‌هایش رو به ساحل است و هوایی ابری را باز می‌تاباند. کیف خود را باز کرد که به دشت خزان‌زده‌ی کوچک می‌مانْد و زیر شاخ و برگ‌های افتاده‌ی درخت سیب تنومندی کلیدهایش را پیدا کرد. در را باز کرد. دوستی عزیز و وفادار بود. به در تعظیم کرد و وارد خانه شد و به وسط سرسرای دراز رفت و وارد اتاقی پر از زنبور شد. زنبورها همه جا را گرفته بودند. زنبورها روی صندلی‌ها. زنبورها روی عکس پدر و مادر مرحوم او. زنبورها روی پرده. زنبورها روی رادیو عهد بوق که زمانی در دهه‌ی سی به اخبار آن گوش می‌داد. زنبورها روی شانه و مسواک. زنبورها مشتاقانه دور او جمع شدند تا جگر را از توی پاکت در بیاورد و آن را توی دیس استیل ابری بگذارد که طولی نکشید به روز آفتابی تبدیل شد. داستان ناگهان در ۲۶۸ صفحه‌ی رقعی با جلد نرم چاپ و با قیمت ۴۰ هزار تومان عرضه شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...
هیچ دیدگاهی برای این کالا نوشته نشده است.