خودآگاه ناخدا

آیا تابه‌حال فکر کرده‌اید که چطور می‌شود یک تصویر ذهنی را که در افکارتان ساخته‌اید، در دنیای واقعی نیز ظاهر کنید و اینکه آیا همین افکارتان است که واقعیت زندگی و آینده‌تان را می‌سازد؟ براساس آخرین تحقیقات، ما به‌طور طبیعی این توانایی را داریم که فقط با نیروی تفکرمان، مغز و بدن خود را تغییر دهیم و اگر نتوانیم کنترل ذهن خود را به دست بگیریم، هرفردی و هرچیزی ما را کنترل خواهد کرد؛ اما بی‌شک بیشتر ما چیز زیادی از این دستاوردهای تازه‌ی علم نمی‌دانیم و همچنان به شیوه‌ی گذشته و آنچه در ناخودآگاه فردی و جمعی خود انباشته‌ایم، طی طریق می‌کنیم. در این میان، متخصص علوم مغز و اعصاب، کاریوپرکتور و نویسنده معروف جهان، دکتر جو دیسپنزا، که امروز در ایران نیز با آثار و گفته‌هایش آشنا شده‌ایم، به کسانی که به دانش نوین علاقه‌مندند و می‌خواهند افکار و روش‌های پوسیده گذشته را از ذهن کمالگرای خود بزدایند، می‌آموزد که چگونه از درون به بیرون تغییر کنند؛ یعنی با تغییر تفکر خود، مغز، بدن و سرانجام دنیای خود را تغییر دهند. او زمینه‌های فیزیک کوانتوم، علوم اعصاب، شیمی مغز، زیست‌شناسی و ژنتیک را با هم می‌آمیزد تا به شما آموزش دهد که چگونه می‌توانید مغز خود را برای بازیابی سلامتی و خوشبختی به‌روز کنید. او به هزاران نفر آموخته که چگونه از طریق اصول علمی عصبی و فیزیکی اثبات‌شده، به تفکر مجدد بپردازند. «بیشتر مردم منتظر بحران، آسیب‌های روحی و روانی، بیماری یا پیدا کردن مشکلی هستند تا ذهن خود را تغییر دهند، اما پیام من به آن‌ها این است: چرا صبر می‌کنید؟» اشتیاق دکتر جو را برای کشف دانش ورای درمان‌های خودبه‌خودی، می‌توان در تقاطع آخرین یافته‌های مربوط به رشته‌های علوم اعصاب، اپی‌ژنتیک و فیزیک کوانتوم یافت. او از این دانش برای کمک به مردم در بهبود بیماری‌ها، بیماری‌های مزمن و حتی بیماری‌های ترمینال بهره می‌گیرد تا آنان بتوانند از زندگی کامل‌تر و شادتری لذت ببرند و آگاهی خود را تحقق بخشند. او در کارگاه‌های پیشرفته خود در سراسر جهان، با سایر دانشمندان مشارکت کرده تا تحقیقات گسترده‌ی خود را درباره مراقبه، ازجمله آزمایش اپی‌ژنتیک، نقشه‌برداری مغز با الکترونسفالوگرام (EEG) و آزمایش میدانی انرژی فرد با آزمایش تجسم تخلیه گاز (GDV) انجام دهد. تحقیقات او همچنین شامل اندازه‌گیری انسجام قلب با مانیتورهای HeartMath و انرژی موجود در محیط کارگاه قبل، حین و بعد از وقایع، با یک سنسور GDV Sputnik است. ایده اصلی او مفهوم دارونماست که اثرات درمانی بسیاری داشته است و بر این باور است که شما خود دوای دردهایتان هستید و در این میان به هیچ دارویی نیاز ندارید؛ زیرا قدرت شفابخشی درون خودتان است. دکتر جو دیسپنزا در اعماق ذهن جست‌وجو می‌کند تا ارتباط بین اعتقاد، ادراک، زمینه‌های انرژی و راز دارونما را آشکار کند. او می‌گوید که برای تغییر خودتان باید رفتارهای خود را بررسی کنید و ببینید کدام رفتار شماست که باعث یکنواختی در همه‌ی نتایج زندگی‌تان شده است. با مطالعه بر رفتار و شخصیت خودتان است که می‌توانید تغییر کنید و آینده‌ی خود را جایگزین آینده‌ای دیگر کنید. وقتی شما کار یا فکری را مدام تکرار می‌کنید، بدن و ذهن شما شرطی می‌شود و ضمیر ناخودآگاهتان در مقابل مسائل، همان کارها و فکرهای قبلی را تکرار می‌کند. تلاش کنید که در گذشته زندگی نکنید آرشیو قبلی را دور بریزید و اطلاعات تازه‌ای را بایگانی کنید که آینده‌ی شما را می‌سازد. براساس باورهای این پژوهشگر بزرگ معاصر گاهی فرد یا گروهی می‌توانند بر دنیای مادی تأثیر گذارند؛ زیرا ۱) جهان به بهترین شکل از ایده (یا عقاید) ساخته می‌شود نه از ماده؛ ۲) «فضای خالی» خالی نیست؛ ۳) ماده جامد نیست. الکترون‌ها در وجود و خارج از وجود خود پدیدار می‌شوند و مشخص نیست که در کجا ناپدید می‌شوند؛ ۴) اعتقاد به شخص واقعی و واقعی بودن نتیجه مستقیمی از خود و واقعیت‌های شخصی خود است؛ ۵) پپتیدهای تولیدشده در مغز می‌توانند باعث واکنش بدن به احساسات شوند. باید یادآور شویم که او به‌تازگی کشف کرده است که چگونه مغز بین ماده و ذهن ارتباط برقرار می‌کند و نتیجه‌ی این کشف نیز کتاب جدید و پراهمیتش است: «ذهن تا موضوع: علمی حیرت‌انگیز درباره‌ی اینکه چگونه مغز شما واقعیت مادی را ایجاد می‌کند.» «در سطح زیر اتمی، انرژی به توجه ذهن شما پاسخ می‌دهد و ماده می‌شود.» اما نظر او درباره‌ی استرس چیست؟ او می‌گوید: « قلب ما می‌‌تواند اطلاعات شهودی را دریافت کند، اما وقتی تحت تأثیر هورمون‌های استرس هستیم، نمی‌توانیم این اطلاعات را دریافت کنیم.» به تعبیری دیگر: « فقط وقتی فراتر از ترس می‌شوید و به سوی ناشناخته‌ها حرکت می‌کنید که ترس خود را به شور و شجاعت تبدیل کنید.» دکتر جو دیسپنزا مدرس، محقق، مشاور، نویسنده و مربی بین‌المللی است که در بیش از ۳۳ کشور جهان، در شش قاره، دعوت به سخنرانی شده است. او با شیوه‌ای آسان‌فهم، دلگرم‌کننده و دلسوزانه، هزاران انسان را آموزش داده و جزئیات چگونگی بازسازی مغز و بدن را برای تغییرات و تحولات پایدار شرح داده است. او همچنین علاوه بر ارائه انواع دوره‌های آنلاین و نشست‌های تلویزیونی، کارگاه‌های آموزشی سه‌روزه، پنج‌روزه و هفت‌روزه‌ای را نیز در سراسر ایالات متحده و خارج از آن برگزار می‌کند که برگزاری آن‌ها از سال ۲۰۱۸ آغاز شده و حتی به‌صورت آنلاین در اختیار عموم قرار گرفته است. دکتر جو همچنین عضو هیئت علمی دانشگاه کوانتوم در هونولولوی هاوایی و رئیس کمیته تحقیقات دانشگاه زندگی آتلانتاست. این پژوهشگر بزرگ یکی از نویسندگان پرفروش نیویورک تایمز نیز است. او کتاب «ماورای طبیعی شدن: چگونه افراد عادی کارهای غیر معمول را انجام می‌دهند؟» (Becoming Supernatural: How Common People Are Doing the Uncommon) را در سال ۲۰۱۷ منتشر کرده است که نتیجه تحقیقاتی است که او در کارگاه‌های پیشرفته‌اش انجام داده تا کشف کند چطور افراد عادی برای تغییر زندگی خود، کارهای خارق‌العاده انجام می‌دهند. «شما درمان هستید: ماهیت ذهنی خود را بسازید.» (You Are the Placebo: Making Your Mind Matter) اثر دیگر دکتر جو است که در سال ۲۰۱۴ منتشر شده و توانایی ما را در بهبودی بدون دارو یا جراحی بررسی می‌کند. البته فقط با نیروی ذهن. دو اثر مهم دیگر دیسپنزا که در سال‌های ۲۰۱۲ و ۲۰۰۷ منتشر شده‌اند، جزئیات علوم عصبی تغییر و اپی‌ژنتیک را شرح می‌دهند: «شکستن عادت‌‌های کهنه: چگونه ذهنیت خود را تغییر دهیم و شخصیتی جدید بسازیم.» (Breaking the Habit of Being Yourself: How to Lose Your Mind and Create a New One)، «کمال ذهن: علم تغییر ذهنتان» (Evolve Your Brain: The Science of Changing Your Mind) این دانشمند مدرک لیسانس خود را از کالج ایالتی ایورگرین دریافت کرد و با افتخار از دانشگاه لایف در رشته کاریوپراکتیک، فارغ‌التحصیل شد و تحصیلات تکمیلی خود را در رشته‌های عصب‌شناسی، علوم اعصاب، عملکرد مغز و شیمی، زیست‌شناسی سلولی، شکل‌گیری حافظه و پیری و طول عمر ادامه داد.   گرگ برادن درباره دکتر دیسپنزا گفته است: «دکتر جو دیسپنزا پزشک، دانشمند و عارفی امروزی است که با سبکی شفاف و کلامی سهل و ممتنع، پارادایم‌های تغییریافته علوم کوانتومی و آموزه‌های بنیادینی که به گذشته‌های دور ارتباط دارد را در آثار خود گرد آورده است.» با توجه به سخن برادن، توجه ما به واژه عرفان جلب می‌شود. آیا دیسپنزا عارف است یا گرایش به عرفان، به‌ویژه عرفان خاور دور، دارد؟ شاید با مطالعه کتاب‌هایی که او به مخاطبان خود معرفی می‌کند، بتوانیم به پاسخ این پرسش برسیم. جو دیسپنزا می‌گوید: « خیلی وقت‌ها کسانی از من می‌خواهند که فهرستی از کتاب‌های تأثیرگذار را به آن‌ها پیشنهاد بدهم. حال برای اینکه راهی باشد برای وابستگی بیشتر به جامعه جهانی رو به رشد ما، می‌خواهم فهرستی از کتاب‌هایی را ارائه دهم که یا علمی هستند یا فقط داستان‌های خوب و خواندنی‌اند.»

1. The Red Lion: The Elixir of Eternal Life by Maria Szepes

این کتاب در قالب کتاب کاغذی مشکل پیدا می‌شود، اما شکل دیجیتال آن در دسترس است. شیر قرمز: اکسیر زندگی ابدی، اثر ماریا سپش، داستانی عالی از بیداری روحی است که باید با همه شیاطین روبه‌رو شود. وقتی روح از جام سنگی فیلسوف، که نام دیگرش شیر قرمز است، می‌نوشد در آگاهی‌ای مطلق متولد می‌شود، درحالی‌که آمادگی این سطح از آگاهی را ندارد. هنگامی که جام را سر می‌کشد، آگاهی در ذهنش جاری می‌شود و درنتیجه هر دوره از زندگی را به یاد می‌آورد. مسیر روح را در سفرش به سوی روشنگری، در زندگی‌های متفاوت، دنبال کنید؛ چراکه این استعاره‌ای عالی برای ماست.

2. The Philosopher’s Stone by Collin Wilson

دکتر جو دیسپنزا درباره این اثر می‌گوید: «سنگ‌بنای فلسفه که نویسنده‌ی دوست‌داشتنی من، کالین ویلسون، آن را نوشته است، داستانی است درباره دانشمندی جوان که به مفاهیم طولانی شدن زندگی و گسترش آگاهی بشر نگاهی وسواس‌گونه دارد. داستانی درباره حقیقت، تحول و کیمیاگری که نتیجه تجربیات سرشتی آگاه است. اصول عالی در سراسر این کتاب، در قالب رمان توزیع شده است و داستانی جالب از پتانسیل تکاملی بشر را بیان می‌کند؛ از جمله ریشه‌های غیرقانونی و فروتنانه خودمان.»

3. The Life and Teachings of the Masters of the Far East by Baird T. Spalding

زندگی و آموزه‌های استادان خاور دور مجموعه‌ای است پنج جلدی به قلم بیر تی. اسپالدینگ. در سال ۱۸۹۴، اسپالدینگ به همراه ده نفر از دانشمندان زمان خود، برای یافتن معلمان بزرگ معنوی، به خاور دور سفر کردند. در این مسیر، این محققان شاهد معجزات فراوانی بودند و با بسیاری از اساتید برتر ملاقات کردند و این شانس به آن‌ها روی کرد که رویدادهای مختلف ماوراءالطبیعه را از نزدیک ببینند و در آن شرکت کنند. این مجموعه راهی خوب برای خوانندگان است تا دریابند که ما انسان‌ها که جامعه‌ای بالقوه را تشکیل می‌دهیم، می‌توانیم در آینده به چه جایگاهی برسیم. کتاب‌های این مجموعه مانند کتاب مقدسِ آگاهی و عامل بالقوه انسان است؛ به‌ویژه سه جلد اول که بسیار شگفت‌انگیز است.

4. The Nine Faces of Christ by Eugene Whitworth

رمان نُه چهره‌ی مسیح اثر یوجین ویتورث، دربارۀ شخصیتی مسیحی است که در زمان مسیح زندگی می‌کرد و داستان ابتکارات او و شیوه تربیتی و پرورشی‌اش در خانواده‌ای روشنفکر است. پدر و مادرش هر دو از طبقه‌ی اربابان بودند و این‌گونه بود که او معروف شد و در زمره اسرار باستانی قرار گرفت. در این داستان، ما در همان حال که در همۀ مبارزات و پیروزی‌های او شرکت می‌کنیم، با مبتکران، مربیان و معلمانش هم ‌آشنا می‌شویم. همچنین در این اثر، از رابطۀ عاشقانه او با یک زن باخبر می‌شویم، عشقی بزرگ و داستانی عالی دربارۀ آغاز حقیقتی باستانی.

5. The Message of the Master by John McDonald

«پیام استاد» داستان استادی است که به دانش‌آموزان خود می‌آموزد چگونه دنیای درونشان را تغییر دهند تا در دنیای بیرون خود، خلق کردن را آغاز کنند. این کتاب اثری ساده، سهل‌‌وممتنع، کوتاه و اثرگذار با خردی بی‌انتها در این دوره است و مثال‌های واضح و آسانش برای درک قوانین نگران‌کننده‌ی جهانی است. به باور جو دیسپنزا اگر یک‌بار این کتاب را بخوانید، برای خواندن دوباره و دوباره آن لحظه شماری خواهید کرد.

6. The Initiate by Cyril Scott

«ابتکار» مجموعه‌ای سه جلدی است که داستان شخصیت جذاب و اسرارآمیز جاستین موروارد هیگ را به تصویر می‌کشد. این کتاب که نوشته اسکات است، مجموعه روایت‌های پیش از جنگ جهانی اول در جامعه لندن است که عظمت معنوی روح و عمق وسعت دید موروارد و رویکرد استادانه و بی‌قید و شرط او را در بستر حقیقت آشکار می‌کند.

8. The Shaman of Tibet by Heather Hughes-Calero and Winged Wolf

اگرچه این کتاب شگفت‌انگیز است، درک آن ممکن است دشوار باشد. «شمن تبتی» شرح مختصر زندگی یوگی میلارپا، یکی از شمن‌های بزرگ تبت، است که در سده‌های یازدهم و دوازدهم زندگی می‌کرده است. این اثر که نوشته هدر هیوز-کالر و وینگد ولف است، کتابی جادویی است که رابطه استاد و شاگردش را به‌زیبایی تصویر می‌کشد.

9. Stalking the Wild Pendulum: On the Mechanics of Consciousness by Itzhak Bentov

ایتزاک بنتوف در «حرکت آهسته آونگ وحشی: درباره مکانیک آگاهی»، با ترکیب سطوح علمی و معنوی واقعیت، به شیوه‌ای جالب و همه فهم، فیزیک آگاهی را خواندنی و آسان بیان کرده است. او در ساخت مفاهیم باطنی، مانند زمان و ایده‌ی زندگی و ابعاد مختلف آن، روشی شگفت‌انگیز، واضح و مشخص دارد و در این اثر، با دیدگاه هیجان‌انگیز و اصلی خود از جهان، چشم‌انداز جدیدی درباره آگاهی انسان و امکانات بی‌حد‌و‌مرز او ارائه داده است. بنتوف که به‌دلیل طنز و خیال لذت‌بخشش بسیار شناخته‌شده و دوست‌داشتنی است، دنیای آشنای پدیده‌ها را با برداشت‌هایی توضیح می‌دهد که به همان اندازه پر هیجان هستند. او تصویری تحریک‌آمیز از خودمان را در جهانی گسترده، آگاه و کامل به ما می‌دهد. *** حال که با آثار و اندیشه‌ی جو دیسپنزا آشنا شدید و کمی هم درباره‌ی کتاب‌هایی که به آن‌ها علاقه دارد و به دوستدارانش پیشنهاد می‌کند آموختید، شاید برایتان جالب باشد که بدانید خواندن چه کتابی مسیر زندگی این استاد بزرگ را دگرگون کرد و او را در جایگاهی قرار داد که امروز شاهدش هستیم. «برادر درجه‌ی سوم» کتابی بود که جهان‌بینی و زندگی دکتر جو دیسپنزا را دگرگون کرد.

Brother of the Third Degree: Esoteric Novel About Secret Societies, Higher Initiation, and Final Enlightenment By Will L. Garver

من این گفته را از زبان خود دکتر دیسپنزا برایتان نقل می‌کنم. او می‌گوید: «شاید برادر درجه سوم، اثر ویل ال. گارور، تاریخ زندگی من باشد، اما هرچه باشد، این اثر، که من آن را در سال ۱۹۸۲، خواندم، زندگی من را دگرگون کرد. می‌پرسید چرا؟ این اثر جهان‌بینی من را نسبت به رمز و راز مدارس و جوامع گوناگونی که جوانان را انتخاب می‌کردند، تغییر داد؛ مدارس و جوامعی که جوانانی را در گذر زمان تربیت می‌کردند تا بتوانند در موقعیت‌های قدرتمند، رهبری جامعه را برعهده گیرند. این اثر ماجرای عشقی بی‌نظیر و داستانی فوق‌العاده از سفر کسی است که زیر نظر سنت‌ژرمن حرکت می‌کند و همین امر نیز باعث می‌شود که خواندن این کتاب را با معنا و دقت بیشتری پی بگیریم؛ زیرا کنت سنت‌ژرمن ماجراجویی مجارستانی و علاقه‌مند به علوم کیمیاگری و هنر بود و ادعای عمری چند صدساله و هم‌زمانی با عیسی مسیح داشت. در این اثر کلاسیک پر رمز و راز که در اواخر قرن ۱۹ منتشر شد، علاوه بر ماجرای سنت‌ژرمن، به موضوعات مهیج دیگری چون تناسخ، کارما، انجمن‌های سری، مراقبه، یوگا، توطئه و موارد دیگر اشاره شده است.» *** افزون بر همه‌ی آنچه گفته شد جو دیسپنزا یکی از طرفداران مدیتیشن است و بر این باور است که با مدیتیشن می‌توان مغز را جوان‌تر کرد: «تصور کنید که مدیتیشن می‌تواند مغزتان را جوان‌تر کند و همچنین اعصاب جدیدی را در مغز شما رشد دهد. برخلاف نظریه قدیمی که می‌گفت این امر (رشد اعصاب جدید در مغز) ناممکن است.» حال شاید با مطالعه آثار و اندیشه‌های او افق جدیدی از ذهن خودآگاه و ناخودآگاه در برابر دیدگانمان سر برآورد و زندگی حال و آینده‌مان را دگرگون کند و ما را در مسیری که پیش‌تر برایمان ناشناخته بود قرار دهد. شاید پس از خواندن این مقاله نگاهمان نیز به نیروی تفکر، مغز و بازپروری مغز تغییر کند.   منابع: www.drjoedispenza.com www.blog.drjoedispenza.com www.amazon.com تهیه و تنظیم: مهسا درویش