جستجوی کتاب
عنوان کتاب، مولف، مترجم یا ناشر مورد نظر خود را برای جستجو وارد کنید.
ورود به فروشگاه
خانم رئیسجمهور/ از زنانگی تا سیاست
کتاب «خانم رئیسجمهور» پیرامون زندگی هیلاری کلینتون سیاستمدار امریکایی، نوشته جنیفر پالمیِری، به همت نشر ستاک به چاپ رسیده است. اگر هیلاری کلینتون روز هشتم نوامبر ۲۰۱۶ دونالد ترامپ را شکست میداد، نامش به عنوان اولین رئیسجمهور زن امریکا در تاریخ ثبت میشد؛ زنی که پیشتر بانوی اول و سناتور و وزیر خارجه هم بوده و به عبارتی میتوان گفت همه عمر حرفهای خود را در قلب سیاست ایالات متحده گذرانده است و این دومینباری بود که برای حضور در انتخابات اعلام آمادگی میکرد؛ درحالیکه در دور مقدماتی انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۸، مغلوب باراک اوباما شده بود. بااینحال و با وجود اینکه این همه سال زیر ذرهبین و در مقابل دوربین بوده، کمتر کسی در امریکا مدعی است که هیلاری حقیقی را میشناسد و بسیاری از امریکاییها اساساً به او اعتماد ندارند. سایهی رسوایی وایت واتر و معاملههای ملکی بیل و هیلاری در دههی هفتاد میلادی، در تمام دوران چهار ساله اول ریاست جمهوری بیل بر کاخ سفید سنگینی میکرد. پیگیری اتهامها سرانجام موجب شد هیلاری به دادگاه فراخوانده شود و به این ترتیب او اولین همسر یک رئیسجمهور امریکا بود که جلو هیأت منصفه میایستاد. این تازه مقدمهی اتهاماتی بود که در سالهای بعد متوجه او میشد. زنی که در جامعهی مدعی حقوق بشر رشد یافته بود و موافق طبیعت زنانه خود میتوانست در سالهای طولانی مسئولیتش، از فرصتهایی که در اختیار داشت برای ایجاد صلح و آرامش در جهان بهره ببرد، از هیچ تلاشی برای افروختن آتش جنگ در کشورهای مختلف دریغ نکرد و درنهایت، چارهجوییهای نامتعارفش برای فرار از انگشت اتهامی که به هر بهانهای به سویش گرفته میشد، آتش همان جنگها در روزهای پایانی باقیمانده تا انتخابات، دامانش را گرفت. کتاب «خانم رئیسجمهور» نامهای سرگشاده خطاب به اولین رئیسجمهور زن ایالات متحده امریکاست که جنیفر پالمیِری، مدیر ارتباطات کمپین انتخاباتی هیلاری کلینتون، آن را نوشته است. وی در این نامه از مشکلات و موانعی میگوید که برای کسب مقامات عالی دولتی و رسیدن به قدرت در امریکا بر سر راه زنان وجود دارد؛ هرچندکه به نظر میرسد حداقل در ایالات متحده، سقف شیشهای برای زنان بیمعنا باشد. همچنین از همهی ویژگیهایی سخن میگوید که در وجود خود زنان بوده و بدون اینکه خودشان هم بدانند سد راهشان میشود. اینگونه است که نمیتوانند در جهانی که از آنِ زنان نیز هست، سهم منصفانهای از قدرت داشته باشند. تمام این مباحث در جریان مبارزات انتخاباتی هیلاری کلینتون و در بستر رقابت او با دونالد ترامپ پیش کشیده میشود؛ روایت همهی نیروهایی که در مقابل او بهعنوان اولین کاندیدای زن ریاستجمهوری امریکا صف کشیدند تا او اولین رئیسجمهور زن تاریخ ایالات متحده امریکا نباشد.جنیفر پالمیِری
قسمتی از کتاب خانم رئیسجمهور:
با وجود دستاوردهای زنان در سراسر جهان و همهی قلههایی که در طول این مدت به دست زنان فتح شده، تجربههایی که هیلاری در زندگی خود گذرانده بینظیر و بیمثلومانند است. او هنوز هم برای عدهای نامکشوف و غیر قابل درک مانده. باز هم نمونهای نمیتوان یافت که با او برابری کند و به همین دلیل بعضیها نمیتوانند با او ارتباط برقرار کنند و او را بپذیرند. از سوی دیگر و با وجود همهی اینها، بیشتر آمریکا معتقد بود که هیلاری کلینتون میتواند از پس ریاست جمهوری بر بیاید و اکثر رأیدهندگان در انتخابات ۲۰۱۶ برای پذیرش زنی در مقام یک مسئول آمادگی داشتند و همین هم پیشرفت کمی نبود. یکی دیگر از مشکلاتی که هیلاری هیچگاه نتوانست از عهدهی آن برآید جاهطلبی بود، چون عدهای جاهطلب بودن را برای زنان بیمعنا میدانستند و به همین جهت نمیتوانستند با ارادهی یک زن برای رئیسجمهور شدن کنار بیایند. شکی نیست که ریاستجمهوری ایالات متحده از معدود هدفهایی است که اتفاقاً برای رسیدن به آن باید به اندازهی کافی جاهطلب و بلندپرواز بود. یک کاندیدای ریاستجمهوری نمیتواند منکر این ویژگیها در وجود خودش شود. هیچیک از مردانی که نامزد انتخابات ریاستجمهوری میشوند مجبور نیستند این حس جاهطلبانه خود را برای رسیدن به این موقعیت پنهان کنند، اما همین حس طبیعی جاهطلبی بود که هیلاری را به دردسر انداخت. بههرحال با وجود شایستگیهای هیلاری، رأیدهندگان نتوانستند جاهطلبی او را برتابند، حال آنکه اگر جاهطلب نبود اصلاً نمیتوانست برای این مسئولیت اعلام آمادگی کند، این تصور که یک زن نمیتواند بلندپروازانه خواهان قدرت باشد از همان تبعیض جنسیتی ناآگاهانهای نشأت میگرفت که در میان مردم وجود داشت و باعث میشد در سال ۲۰۱۶ مدام ین جملهی آزاردهنده تکراری را بشنویم: «من با اینکه یک زن رئیسجمهور شود مشکلی ندارم اما نه این زن!» به نظرم اگر سرنوشت بهگونهای دیگر رقم میخورد و هیلاری پیروز میدان بود، نظر آنها تغییر میکرد و مردم به عنوان رئیسجمهور به او علاقهمند میشدند. هر چند در آن صورت زندگی برایش سختتر میشد و احتمالاً کنگرهای که اکثریت اعضای آن را جمهوریخواهان تشکیل داده بودند، مدام او را زیر نظر میگرفتند، پاپی او میشدند و با هر بهانهای او را بازخواست میکردند؛ اما مگر نه اینکه هیلاری به این چیزها عادت داشت! خوب میدانست چطور باید با این مشکلات کنار بیاید و راهی پیدا کند تا به بهترین شکل ممکن از عهدهی مسئولیتی که به او سپردهشده بربیاید. خانم رئیسجمهور را فاطمه رضاپور ترجمه کرده و کتاب حاضر در ۱۵۱ صفحه رقعی با جلد نرم چاپ و با قیمت ۳۰ هزار تومان روانه کتابفروشیها شده است.
در حال بارگزاری دیدگاه ها...